#پاسخ_مخاطب
سلام
من امروز ، از قصد ، طرفای ساعت ۱۰ تا ۱۱ صبح رفتم بازاربزرگ تهران .
از اواخر فردوسی تا بازار هم ، به جز یه تیکه ای که ماشین برقی سوار شدم ، پیاده بودم و مغازه ها رو میدیدم .
دست بالا بگیریم ، از هر ۱۰ تا یکی شون بسته بود .
اما کسبه ، بخاطر تجربیات قبلی ، یه ترس عجیبی از اغتشاش و ریختن اراذل در مغازه هاشون داشتن ؛ و ایستاده بودن در مغازه هاشون .
چیزی لازم نداشتم . چندتا چیز الکی و ارزون هم از مغازه های بر خیابون گرفتم، تا به اندازه ی خودم به داعشیا ، تودهنی زده باشم .
از پله نوروزخان هم که داخل بازار رفتم ، همه ، ازین فضا ناراحت بودن !
چندتا دفتر خریدم . فروشنده ی عصبانی که معلوم بود، حزب اللهی و انقلابی هم نیست ، با دلخوری گفت : خوشی زده زیر دل شون ، میخوان ایرانو شبیه سوریه کنن .
یه عده هم که خودم، با یکی شون صحبت کردم ، میگفتن: الان میریزن تو بازار !!!جمع کنید!!
یه خانمی ایستاده بود سر چهارراه سیروس ، جلوی خانم ها رو میگرفت که ، طرف بازار نرن. خیلی شلوغه . خانم شهرستانی ، بنده ی خدا ، ترسید و گفت من فقط میخوام ازینجا برم .چیکار کنم ؟!
بهشون گفتم ،من الان از اون سمت میام ، خبری نیست. اما باورشون نشد !!!
چی بگم ، مردم ازین داعشی ها میترسن دیگه !!!
"اون زنیکه به دست فروشای بیچاره میگفت : صابکارم گفته از طرف بازار ، دارن میریزن اینجا ؛ اگه جونتون رو دوست دارید ، سریع جمع کنید"
به یه مامور در اونجا ، این خانم رو معرفی کردم، نمیدونم پیگیری کرد یا نه ؟!
درهرصورت ، خواستم بگم ، این جور با دیکتاتوری کردن و داعشی وار عمل کردن، اسمش اعتصاب بازاریان نیس . خود دانید .