گفت وگو با غسالی که 18 سال سابقه کار دارد
داستان مرده ای که رگ دستش تکان می خورد
نویسنده : یوسف صدیقی
از مرکز شهر که به سمت آرامستان جاوید بجنورد به راه می افتید انگار جاده باریکتر می شود تا به شما بفهماند که به نوعی به آخر خط نزدیک می شوید. در میان جمعیتی که گذرشان به چنین جایی میافتد، هستند آدمهایی که حکایتشان تفاوت زیادی با بقیه دارد.مصاحبه شونده ما هیچ تفاوتی با دیگر افراد جامعه ندارد اما به خاطر انتخاب شغل «غسالی» یا همان «مرده شوری» از نگاه جامعه به آن کمی دلگیر است و میگوید: جامعه باید پذیرش بهتری درباره این شغل داشته باشد. گفت و گوی خبرنگار ما را با «نعمت باغچقی» غسالی که 18سال از عمرش را در این شغل سپری کرده و الان مدتی است که به مقام بازنشستگی نائل شده در ادامه میخوانید.
چه شد که این شغل را انتخاب کردید؟ از دیدن مرده نمی ترسیدید؟
قبل از این که وارد شغل غسالی بشوم جسته و گریخته در روستاها مرده ها را غسل می دادم و کفن می کردم و از همان دوران جوانی با این کار آشنایی داشتم. من آن زمان به دلیل ثواب داشتن این کار را انجام می دادم. با معرفی یکی از آشنایانم وارد این کار به صورت دایمی شدم . کلا دیدن مرده خواه ، ناخواه خوف دارد یک نفر بیشتر و یک نفر کمتر می ترسد اما من چون از دوران جوانی غسالی می کردم ترسی به دلم راه نمی یافت.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5