زندگی از غسالخونه تا برزخ
دعای اموات همه گره‌های زندگی‌ام را باز کرده است حرف که به دعا می‌رسد، کنجکاو می‌شوم که بدانم در هنگا
هیچ مرده ای زیر دستم زنده نشده است بین مردم غالبا می‌توان حرف‌ها و قصه‌هایی از اموات و مرده‌هایی که در غسال‌خانه یا هنگام دفن زنده شده‌اند شنید اما حقیقت این مسئله را شاید خانم دولتی بهتر از هر کسی بگوید: حداقل من در هجده سال کاری‌ام هیچ مرده‌ای را ندیده‌ام که زنده شود یا بشنوم که دست غسالش را گرفته باشد یا به خوابش آمده و وصیتی کرده باشد، از همین حرف‌هایی که مردم در کوچه و بازار می‌گویند. زمانی مرسوم بود برخی‌ها وصیت می‌کردند طلا یا هدیه‌ای از طرف بازماندگان به غسال داده شود که خانم دولتی این را هم رد می‌کند و معتقد است این مسئله مربوط به زمانی بوده که مردم گرفتاری‌های اقتصادی‌شان کمتر بوده است وگرنه این روزها کسی به این چیزها فکر نمی‌کند. http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5