درغسالخونه زده شد بیاید باز کنید در رو! ج..نا.زه رو اوردم،همراه با یک برانکارد وارد سالن شد میشه بیاید کمکم؟ تنهایی نمیتونم! من بالا حوض روم کردم سمت مخالف خودمو جمع کردم نشستم. گفتم نه اقا! مگه خانواده ش پشت در نیستن بگید اونا کمکتون کنن. نه اینکه خدای نکرده بخوام کم کاری کنم نه، فقط نمیخواستم بدون چادر و با اون لباس غسالی دیده بشم. خلاصه چند نفری کمکش کردن و ج.ن.ا.ز..ه رو داخل حوض گذاشتن و رفتن. @neiynava_313 منم تخت نشستم تو حوض کنار عروسم نفسم به سختی بالا می اومد بخاطر آسمی که داشتم،فاطمه کاور سیاه رنگ رو باز کرد منم قچی دست گرفتم و یک تیکه از لباس شو برش زدم، تا بتونم با دست بقیه لباس رو پاره کنم😔 مگه فکرش رو میکرد اخرین باری که لباسشو با دست خودش تن کرده بود الان بخواد غساله لباسش رو از تنش پاره کنم ... دنیاش اینقدر کوتاهه وقتش بیدار بشیم 🌱 شلنگ اب رو باز کردم دیدم از زیر پام کف حوض خو.ن در میشد💔 تمام صورتش پر از خو.ن بود تحمل دیدن این صحنه رو نداشتم نگاه به گلوش کردم دیدم یه شلنگ چند سانتی بهش اویزونه😭 وای مادرم..... ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5