بنده پی وی ایشون پاسخی ندادم
اما اینجا مطلبی عرض کنم هم برای یادآوری خودم هم اعضا
چی میشه که بازگو کردن واقعیترین حقیقت زندگی میشه تحجر و مغز پوسیده؟
به کجا داریم میریم که از شنیدن اسم و مکانی که هر لحظه و ثانیه ممکنه مارو به اونجا ببرن در این حد فراری هستیم ؟
چه شده که یاد مرگ رعب آور میشه ؟
چه شده آخرین خانه ما که غسالخانه س برای ما دلچسب نیست ؟
چه شده که مارا سرزنش میکنید از یاد کردن خانه آخرمون؟
غسالخانه هم مثل خانه های ماست
اما فرقش اینه که ما در خانه ها زندگی میکنیم در غسالخانه با زندگی خداحافظی میکنیم خود را تطهیر میکنیم و از این دنیا رخت برمیبندیم
آیا اگر ما از خانه ها صحبت کنیم کسی مارا به تحجر و مغز پوسیده متهم میکنه ؟
پس خانه آخر خودتان را قبول کنید و پذیرا باشید نه بترسید نه یادآوری آن را محکوم کنید
دوست عزیزی که غضبناک پیام فرستادید آن شالله عمر بلند و با عزت داشته باشید
بدانید مرگ حق است
غسالخانه واقعیت است
حق و واقعیت نه تحجر است نه رعب آور
با واقعیت های زندگیتان کنار بیایید قبل از آنکه با مرگ به غسالخانه وارد شوید و با واقعی ترین واقعیت بغل در بغل شوید.
خدایا مرگ با عزت و بلند به همه عنایت بفرما🙏🙏🙏🙏🙏🙏