•°🌷
خدایا...
ماڪہحسینگونہزندگۍنڪردیم
تاحسینگونہبہشهادتبرسیم
پسخدایاماراحُرگونہبپذیر..!🚶🏻♀️
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
لیاقت گریه کردن توی مجلس نوکری امام حسینو به هرکسی نمیدنا!
اگه میبینی گوشه مجلس نشستی، خلوت کردی، نوحه میخونن ولی تو سیمت وصل نمیشه..
بدون یه جای کارت میلنگه!
چشمی که به قصد لذت، به نامحرم خیره میشه به همین راحتیا برای امام حسین اشک نمیریزه!
یا صدایی که روی پدر و مادر بلند میشه مثل همیشه حسین ِ زهرا رو صدا نمیزنه ؛)
آره خلاصه..
[الهُم اغفِرلیَ الذُنوبَ الَتی تُخرِمُنی الحسین علیهالسـلام]
-خدایا گناهانی که مرا از حسین محروم میکند ببخش(:💔
#تلنگرانه⚡️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
تو که آهسته میخوانی
قنوت گریه هایت را...
میـان ربنای سبز دستانت
دعایم کن...
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
چادر مگه قرار نبود زینت رو بپوشونه؟!
پس چرا …😐"
°
#تلنگرانه⚡️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
✨شهیدچمران✨
بهشوخیبهیکیازدوستانمگفتم:
من٢٢ساعتمتوالیخوابیدهام!
گفت:بدونغذا⁉️
همینسخنرابهدوستدیگرمگفتم:
گفت:بدوننماز⁉️
واینگونهخدایهرکسراشناختم...(:❤️
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
معتقد بود اگــــر به نامحرم نگاه کند،
از لحاظ معنوی خیلی عقب میافتد
و راه شهادت بسته میشود ...
⊹
⊹
❲اگر با نامحرم زیاد و بی دلیل صحبت کنید
حیا و عفت از دست می رود!❳
+شهید ذوالفقاری🌱
#تلنگرانه⚡️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
•°🌷
وقتےمیرمگلزارشُھدا
اڪثرمزارهاخاڪینومشخصِ
خیلۍوقتِہڪسۍبِھشونسرنزدھ
امامزارچَندتاشھیدمَعروفتر
تادِلتبخوـٰادپرازگلوشڪلات
وخرمابراےِفاتحِہاٮــت🖐🏾!
-اینرَسمشنیست،
معرفتداشتِہباشیم:)!
#شهیدانه♥️
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪@sabkeshohadaa🍂
🔆 #پندانه
با دلت سراغ خدا برو
مردی میخواست کاملا خدا را بشناسد.
ابتدا سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت، اما هرچه جلوتر رفت گیجتر شد.
افراد و کتابهای نوع دیگر را نیز امتحان کرد، اما به جایی نرسید.
خسته و ناامید راه دریا را در پیش گرفت. کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پرکردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود.
سطل پر و سرریز میشد. اما کودک همچنان آب میریخت.
مرد پرسید:
چه میکنی؟
کودک جواب داد:
به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم.
تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید.
اما ناگهان به اشتباه خود پی برد که میخواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد. فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود.
به کودک گفت:
من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شدهایم و به ظرفیتها توجه نکردیم.
هرچه اندیشی پذیرای فناست
آنچه در اندیشه ناید آن خداست
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
مندرسوریهخودمبهایننتیجهرسیدهام
وبایقینمیگویمهرکسشهیدشده
خواستهکهشهیدبشود،شهادتِشهید
فقطدستخودشاست!
-شهیدمحمودرضابیضایی🌱
#شهیدانه
محمودرضا بیضایی متولد ۱۸ آذر ۱۳۶۰ بود؛ در خانوادهای با ریشههای مذهبی و دارای خاستگاه روحانیت در تبریز. وقتی دانشآموز دبیرستان بود به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی، مسجد چهارده معصوم شهرک پرواز تبریز درآمد. حضور مداوم و مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، نخستین بارقههای عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او شعلهور کرد.
در همین ایام بود که با رزمنده هنرمند، حاج بهزاد پروین قدس آشنا شد. آن روزها در تبریز هر کس که میخواست به جبهه و جنگ وصل شود، حتما گذارش به دفتر کوچک و جمعوجور حاج بهزاد میافتاد. کافی بود کمی شامهاش تیز باشد تا بوی خوش شهادت را از آن حوالی احساس کند و محمدرضا شامهاش تیز بود. این آشنایی، بعدها زمینهساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا، گردآوری خاطرات شهدا و جمعآوری کتابها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمرات همنشینی با حاج بهزاد بود.