~•😕 خیلیام‌هستن‌که‌پروفایل‌واسم‌اکانتشون‌امام‌زمانیه ولی‌دست‌ازچک‌کردن‌آخرین‌بازدیدپسره/دختره برنمیدارن..! #تلنگرانه🌷 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 جهتــ زیبا سازیـــ فضایـــ کانال . . . 🌝🌱 #شهیدانه ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 به ما میگن این شربتِ🍹 سَم داخلشِ نخوریدش👀❌ تبدیل به دو عده میشیم: یه عده‌مون میترسیم و باور میکنیم که بله واقعا داخلش سم هست و نمیخوریمش و دلچسبیِ دو دقیقه‌ایش‌ هم بخوره تو سرش😀 و یه عده‌ی دیگه‌مون میگیم نه بابا یه حرفی زدن اینا و نمیشه از طعم و ظاهر قشنگش بگذریم و میخوریمش و مسموم میشیم☹️✋🏼 ‌‌ 🔥گناه همینِ؛ به ما میگن فلان کار رو انجام ندین . عیبِ، بدِ و... تبدیل به دو دسته میشیم: یا از عواقبش و آخرتش میترسیم و سمتش نمیریم💪🏻 یا احمقانه انجامش میدیم و اون لذت زود گذرش رو هم میچشیم و بعدش در حده مرگ پشیمون میشیم!💔 تو جزوه کدوم دسته هستی؟ #تلنگرانه🌷 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 داری رفیقی كِ بجایِ‌غرق‌کردنت‌تو گناه بادستاش‌مثل‌ریسمان تو روبکشه‌بیرون:)! #شهیدانه ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 💔 #دلنوشته_مهدوی مولای من می‌دانی چند سال است انتظار می‌کشم. از وقتی سخن گفته‌ام و معنای سخن خود را فهمیده‌ام انتظارت را می‌کشم. بیا و این انتظار مرا پایان بده.‌ای منجی عالمیان، جهان در انتظار توست مسافر من! نیستی تا ببینی مردم روز میلادت یعنی رمز عشق پاک چه می‌کنند! چگونه بغض سنگین خود را در گلو نگه داشته اند و انتظار می‌کشند منتظرند تا کسی بیاید و جهان را از عدل پرکند. کسی بیاید و به این جهان بی اساس پایان دهد … بیا تا بعد از این در کوچه‌های غریب شهر روز میلادت را با بودنت جشن بگیریم و خیابان‌های تاریک و ظلمات را با نور بودنت چراغانی کنیم. بیا و ببین مردم روز آمدنت چه می‌کنند؟ #تلنگرانه🌷 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 شما‌چہ‌کاربہ‌تیپ‌وقیافہ‌بقیہ‌داری‌؟ ببین‌باطن‌طرف‌چی‌میگہ . . تـولایق‌قضاوت‌نیستی‌اونو‌بسپار دست‌بالایی‌،باطن‌دیدن‌کارتو‌نیست🙂! خیلی مهمه بنظرم که قضاوت نکنیم! -شهیدحسین‌‌‌‌ولایتےفر- #شهیدانه ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 استغفاریعنی: خدایا‌من‌نتوانستم‌از‌زندگی‌ام‌ خوب‌لذت‌ببرم،حالم‌بداست اخلاقم‌بدشده،عاشق‌نشدم‌‌و درخودپرستی‌مانده‌ام روحم‌کثیف‌شده‌ودیگر‌از‌چیزی لذت‌نمی‌برم،درستم‌کن‌تا باقی‌مانده‌زندگی‌ام‌را‌لذت‌ببرم💔 #تلنگرانه🌷 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 ھمیشہ‌میگفت: به‌حجاب‌احترام‌بگذارید‌که‌آرامش‌ و‌بھترین‌امر‌به‌معروف‌براۍ‌شماست! #شھید‌ابراهیم‌هادی #شهیدانه ♥️ ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

~•😕 اگه‌کسی‌ تو‌ کُما‌ باشه؛ خانوادش‌ همه‌ منتظرن‌ ڪه‌برگرده... خیلیامون‌ تو‌کمای‌ گناه‌ رفتیم؛ اَهل‌ بِیت‌ منتظرمونند... شُهَدا منتظرمونند... وقتش‌نشده‌ڪہ برگردیم؟! #تلنگرانه🌷 ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾❤️‍🩹﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ راه های ارتباطی👇🤍 ایتا👇 https://eitaa.com/sabkeshohadaa اینستاگرام👇 https://instagram.com/sabke_shohsda_99

بسم رب الحسین ‌‌...♥️ معرفی شهید امروزمون شهید حسین ولایتی فر🤍

شهید حسین ولایتی فر در ۶ تیرماه ۱۳۷۵ در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. او درسن ۸سالگی عضو جلسات قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله ی او درمفل های معنوی بر سازایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت

تابلوی ماجرایی مادر شهید اینگونه تعریف می‌کند: «یک سال قبل از شهادتش توی زمستان باران نم‌نم می‌زد. دیدم حسین عکس رهبری را با موتور به خانه آورد. بهش گفتم: «عکسَه پِه موتور از زیر پُل تا اینجو اوردیه؟ (عکس را با موتور از زیر پل آوردی تا این جا؟ زیر این بارون!») عکس را قشنگ گذاشت بالا و درست کرد بهم گفت: «ا اینجو تکونِش ندِهی.» (از این‌جا تکانش نیستی.) بهش گفتم: «باشه. چقد قشنگه.» یک روز می‌خواستم جارو بزنم آمدم زیرش را جارو زدم گفت: «کی قَدِ عکس رهبر زَندَه؟» (کی به عکس رهبر دست زده؟) بهش گفت: «خوم بیم اوم جارو یادم رفت درستش کن.» (خودم بودم. آمدم جارو یادم رفت درستش کنم.) گذاشتش همانجا و گفت: «دِگَه قَدِش نزنی». (دیگر بهش دست نزنی.) بهش گفت: «حسین قصه کیه گِرِم؟» (حسین حرف چه کسی را بگیریم؟) گفت: «هر چی حضرت آقا گفتن