شهید عشقعلی کریمی فرزند محمد در مرداد ماه سال ۱۳۴۵ در روستای خلیل کلا شهرستان بابل چشم به دنیا گشود.
عشقعلی همراه پسر عموی شهیدش قاسم در منطقه جنگی جنوب مدتی را سپری کرد تا اینکه در خرداد سال ۱۳۶۵ هنگام برگشت از ماموریت به کاروان شهدا پیوست.
شهید به رابطه اش با خدا اهمیت بسیار می داد و همیشه یک قرآن کوچک همراهش داشت.
شهید با مردم با روی خوش و شادی برخورد می کرد.
به حق الناس بسیار اهمیت می داد و می گفت: خدا از حق خود می گذرد ولی از حق الناس نه.
حوصلت سر رفته و رمان نداری
خب این که کاری نداره بیا یه تیکه از رمان و بخون خوشت اومد سریع عضو شو😊😍🤩
قسمتی از رمان:
محمد: رسول به عسل وابستس عسلم به رسول🥹
اره من یه معشوقه ای دارم💕
که چشتشو بسته💔
محمد: بریم برای عملیات رهایی
داوود:من عاشقش شدم😍
اون باید عمل بشه فوری
محمد:چشاش مثل رسول درخشان و نافذه✨
عسل: نه اون نمیتونه جاسوس باشه نههههه😭😭
رسول:درد قلبم رفته رفته بیشتر و بیشتر میشد😖
میخوای این رمان رو بخونی ؟
بیا لینک زیر بخون و لذتش رو ببر
https://eitaa.com/txycuibi