محمدعلی رجایی (۲۵ خرداد ۱۳۱۲ – ۸ شهریور ۱۳۶۰) سیاستمدار و معلم ایرانی،دومین نخستوزیر پس از انقلاب و دومین رئیسجمهور ایران بود. رجایی در هشتم شهریور ۱۳۶۰ در حادثهٔ انفجار در دفتر نخست وزیری ترور شد. محمدعلی رجایی دارای درجهٔ کارشناسی ریاضیات از دانش سرای عالی و کارشناسی ارشد آمار بود و پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به دبیری ریاضیات اشتغال داشتهاست. پس از انقلاب در کابینه مهدی بازرگان، وزیر آموزش و پرورش بود و با انتخاب سید ابوالحسن بنیصدر به عنوان رئیسجمهور، رجایی به عنوان نخستوزیر معرفی شد. پس از عزل بنی صدر و دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری، وی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال، یعنی به مدت ۲۸ روز، رئیسجمهور منتخب مردم بود.
مردمداری
از جمله ویژگیهای رفتاری ایشان که در تمامی دوران حیات سیاسی و اجتماعی، نمود زیادی داشت، خصلت مردمداری و مردمباوری ایشان بود. ایشان چه قبل و چه بعد از انقلاب برای مردم اهمیت زیادی قائل بودند و بر این اعتقاد بودند که بدون مردم، هیچ کاری نمیتوان کرد. وی چه زمانی که یک دستفروش بودند و چه زمانی که بر مسند نخست وزیری و ریاست جمهوری تکیه زدند، فاصلهشان با مردم هیچ تغییری نکرد و در هر فرصتی از توان و اندیشه خود در راه خدمت به مردم و پیشبرد امور و نیازهای مردم استفاده میکرد.
در راستای پیاده کردن لوازم این ویژگی در جامعه، وی اقداماتی نظیر خلق نهادهای رسیدگی کننده به مشکلات مردمی، (تشکیل دفتر پیگری مشکلات مردم.) توصیه اکید مبتنی بر نزدیکتر شدن مسئولین عالیرتبه به مردم به منظور درک راحتتر مشکلات آنان و پرهیز از هرگونه راحت طلبی و تشریفات و پرهیز از دریافت حقوق بیش از حد معمول را سرلوحه کارهای خود قرار دادند.
قناعت
قناعت و صرفهجویی و به تبع آن از خود گذشتگی و انفاق از دیگر مولفههایی ذهنی شهید رجایی بودند. ایشان با صرفهجویی و بهرهگیری از حداقل زندگی، از اینکه دیگران از امکانات او بهره ببرند، لذت میبردند.[۱۱] و این رویه را هم در خانه و هم در صحنه اجتماع از خود نشان میداد.
شهید رجایی، صرفهجویی، هزینه و مصرف کمتر را، به ویژه در آن شرائط زمانی انقلاب، برای تداوم انقلاب ضروری میدانستند و بر نیاز انقلاب به کار و تولید بیشتر از یک سو و مصرف و هزینه کمتر از سوی دیگر، جهت نیل به خودکفایی، در قالب صدور بخشنامههای اداری تاکید میکرد.[۱۲]
شهادت
رجایی در ساعت ۱۴:۳۰ روز ۸ شهریور ۱۳۶۰ از اتاق کارش خارج شد و به محل جلسه فوقالعاده دولت رفت. در ساعت ۱۵:۰۰ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخستوزیری برخاست. در این حمله، او و محمدجواد باهنر، نخستوزیر وقت جان باختند. در این هنگام کمتر از یک ماه از ریاستجمهوری او میگذشت. این ترور نیز همانندبمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد.