اصولا انسان های سالم و عادی، تو زندگیشون ، چیزایی وجود داره که ازش بترسن
پس خیلی طبیعیه که در شرایط خاصی، بر اساس اتفاق افتادنِ حادثه ای و یا شنیدن خبری و یا حتی فکر کردن به موضوعی، این حس به سراغمون بیاد
یکی از فوایدش اینه که: اکثرا نمیزاره کار خطرناکی انجام بدی چون از نتیجه ی اون کار یه ترسی تو دلت میشینه، و یه جورایی میشه گفت این حس میتونه در مواقعی ازت محافظت کنه
اما از طرف دیگه، وقتی این حس کنترل نشه، میتونه مانع تو به رسیدن یه سری هدف هات باشه، و یا حتی سلامتیت رو به خطر بندازه
کنترل کردن احساسات انسان، اول از همه به دست خودشه
اینکه چطوری اونارو دسته دسته کنه و ازشون برای حفاظت خودش استفاده کنه و یا حتی محافظت از دیگران
حتما تو زندگیمون با ادمایی برخورد کردیم که از شدت ترسیدن مشکلاتی از قبیل فشار خون و بیماری های قلبی و اختلال پیدا کردن در سلامت روان و... پیدا کردن
ممکنه بخاطر این باشه که هنوز به باور قلبیِ اینکه یکی هست که مراقب خودش و اطرافیانش باشه، نرسیده باشه؟
دیدید وقتی بچه ای دوچرخه سواری میکنه، چون که اطمینان داره که دوچرخه اش کمکی داره، با خیال راحت به دوچرخه سواریش ادامه میده و اتفاقا از اون کار لذت هم میبره؟