میدونم که از دست دادنِ عزیزت میترسی
میدونم از اینکه قراره چه نتیجه ای بابتِ زحمت های کشیده شدت بگیری، میترسی
میدونم از اینده ات میترسی
میدونم از شروع یه زندگیِ مشترک و جدید میترسی
میدونم از به دنیا اوردن بچه ای تو این اوضاع اقتصادی، میترسی
میدونم از اسیب دیدنِ نزدیکانت میترسی
اما... مگه یادت رفته که مرگ و زندگی و چطوری پیش رفتن اوضاع دست خداست؟
تا یه جایی تو باید تلاش کنی
ولی از یه جایی به بعد دیگه خودتو داغون نکن، صدِت رو بزار برای هدفت
ولی از یه جایی به بعدش رو بسپار به بالا سری
به اینکه خدات داره تلاشاتو میبینه اطمینان داشته باش
باور کن یه سری جاها یه جوری ارامش رو به قلبت راه میده که دیگه جایی برای به وجود اومدن بیماری قلبی وجود نداشته باشه
اگه از اینکه قراره یکی از عزیزات رو از دست بدی میترسی، یادت نره که همه ی ما میمیریم( البته انشاالله که شهید شیم)
اونی که باقیِ فقط خداست
پس وابسته ی کسی شو که تا ابد تنهات نمیزاره
اگه به این باور که ،نباید بخاطر اتفاق هایی که نتیجهٔ نهاییشون دست تو نیس، بترسی، برسی؛ خیلی موفق تر و اروم تر میشی
نگران نباش، آروم باش، نترس
خدا حواسش بهت هست، خب؟
برای خودت بهتره که تنها ترست فقط از خدا باشه تا خدایی نکرده خطایی رو انجام ندی و بعدا بخوای بابت نتیجش ترس داشته باشی...!
اگه که فکر میکنی نیاز داری که در مورد ترس هات با کسی صحبت کنی،حتما پیش مشاور برو، و یا کسی که به حرفات گوش بده و بهت ارامش قلبی رو هدیه کنه، که خب...بازم بنظرم دردِدل کردن با خالقت بهترین گزینس
اما مشاور هم کمک زیادی میتونه کنه
و یا اینکه ترس هاتو بنویس و سعی کن بهشون غلبه کنی
و در اخر بحث رو با حدیثی از مولامون امیرالمومنین، امام علی(ع) به اتمام میرسونیم:
﴿ إذا هِبتَ أمراً فَقَع فیهِ فإنَّ شِدَّةَ تَوَقّیهِ أعظَمُ مِمّا تَخافُ مِنهُ ﴾
«هرگاه از کاری ترسیدی خود را در آن بینداز؛ زیرا ترس از آن کار بزرگتر از خود آن کار است»
ممنون که وقتتون رو در اختیار بندهٔ حقیر گذاشتید
امیدوارم حداقل اندکی کمکتون کرده باشه و مفید بوده باشه