⚠️بدترین کارها پس از دعوای زن و شوهر:
❌کش دادن مـسئله
❌رفتار سـرد داشـتن
❌جدا کردن جای خواب
❌ناامید شـدن از رابطـه
✅مـرور جملههای همسـر "چـند اصـل مـهم، در دعـواهای زناشـویی" :
1⃣ حق نداریم به خانوادههای هم #توهین كنیم.
2⃣ سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است.
3⃣ هیچكسی حق ندارد جای خودش را عوض كند.
4⃣ هر كسی برای #آشتی پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد.
5⃣ حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین #دعوا فقط راجع به همان موضوع بحث میكنیم.
6⃣ شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند.
7⃣ حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج میرساند.
8⃣ باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمیپریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود.
#دعوا
#همسرداری
@sabkezendegi_ivle
⚠️#هشدار
📛"کـوری عاطفـی چیسـت؟!!!"
✍ کوری عاطفی یعنی اینکه؛ زن و مرد در زندگی #زناشویی حرفی برای گفتن ندارند و هرکدام از آنها در عین اینکه در خانه هستند اما هرکدام در اتاق خودشان و یا مشغول کار خودشان هستند....
🔹 اما به محض رسیدن به دوست و قوم خویش زبان باز میکنند و کلی حرف نگفته دارند؛ حتی در بارهی همسرشان....!
👈 اگر به این مرحله رسیدید؛ دچار #کوری_عاطفی شدید و خیلی زود باید به فکر #چاره باشید.
https://eitaa.com/sabkezendegi_ivle
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم رضا و دلم تا حرم رسید
از سوی او نسیمی به چشم ترم رسید
دست ادب به سینه و لبریز التماس
گفتم ابالجواد و مراد دلم رسید...
🤲التماس دعا🤲
https://eitaa.com/sabkezendegi_ivle
#خاطره_نویسی_ماه_مبارک_رمضان
سلام
چندسال پیش ماه رمضان پسرم یک سالش شده وموقع راه افتادنش بود.همه میگفتندبچه نوپا مراقبت خیلی میخواد.منم ایناکه میشندیم میگفتم چکارکنم با این روزای طولانی وگرم ومراقبت ازیه بچه نوپا.ازخداخواستم خودش کمکم کنه تابتونم روزه هام را بگیرم،چون سال قبلش هم نتونسته بودم روزه بگیرم.کارا خدا سه روزآخرماه رمضان پسرم راه رفتن رایاد گرفت 🤭
@sabkezendegi_ivle
#خاطره_نویسی_ماه_مبارک_رمضان
سلام طاعات قبول
بهترین خاطره ماه مبارک رمضان من مال 31سال پیش بودکه من 7ساله بودم ومادرم من روبرای سحری بیدارنمیکرد 😭منم شب یه طناب برداشتم وقتی مامانم خوابیدیه طرفش رو بستم پای مامانم یه طرفش روهم پای خودم که مامانم بیدارشدطناب کشیده بشه ومنم بیداربشم😅😅سحری مامانم یهویی که بلندشد تابره خوردزمین منم بیدارشدم کلی خندیدیم ویه نوازش کوچولوهم شدم 😅😅😅
ارسالی از زهرا خانم ازکرج
@sabkezendegi_ivle
#جلسه_هفتم 💥
یکشنبه
#دوره_معارف_مهدویت
❇️شروع جلسه هفتم
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻