⭕️خوابی که مادربزرگ شهید جهاد مغنیه دید.
دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد و میآمد پیشم. گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسیها طول کشید، برای همین دیر آمدم. در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟
گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. با تعجب گفتم بازرسی چی؟ گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از #نماز صبح سؤال می شود. نماز صبح. تازه یادم آمد جهادم شهید شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
#شهید_جهاد_مغنیه
#درس_اخلاق
#نماز_صبح
🌹🍃🌹🍃
#نماز شب
پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
هنگامى كه انسان از بستر لذتبخش خود برخيزد در حالى كه چشمانش خواب آلوده است براى اينكه با نماز شبش پروردگار خود را خوشنود كند، خداوند در مقابل فرشتگانش به او مى نازد و مى فرمايد: آيا بنده مرا نمى بينيد كه از رختخواب گوارايش برخاسته براى نمازى كه من بر او واجب نكردم.
گواه باشيد كه او را بخشودم.
بحار الانوار،ج 87، ص 156
﷽؛
✅ غسل ، کفن و نماز میت بر اثر کرونا
📝 سؤال : اگر شخصی بر اثر بیماری واگیردار #کرونا ویروس که طبق نظر متخصصان ، سرایت سریعی دارد ، فوت کند در خصوص #غسل ، #کفن و #نماز چنین میتی وظیفه چیست ؟
📖 جواب : مجرد ابتلای به این بیماری ، موجب سقوط احکام واجب مربوط به #میت نمی شود ؛ بنابراین با مراعات کامل نکات بهداشتی و استفاده از تجهیزات ایمنی – هر چند با صرف هزینه – باید حداقل واجب در مورد غسل ، #حنوط ، کفن ، #نماز_میت و دفن انجام گیرد .
در صورت عدم امکان #غسل_ترتیبی ، باید به صورت #ارتماسی ، غسل داده شود و در صورت عدم امکان غسل ، با دست میت ، میت را به ترتیب ، بدل از غسل با آب و سدر ، غسل با آب و کافور و غسل با آب خالص ، #تیمم داده و حنوط کنند و - هر چند از روی لباس - کفن کرده و دفن نمایند .
#مقام_معظم_رهبری
نماز کسی که فیلم مبتذل می بیند، قبول می شود؟.mp3
زمان:
حجم:
794.7K
﷽
🏵 #نماز کسی که فیلم مبتذل می بیند، قبول می شود؟ 🏵
#پرسمان_نماز #استاد_محمدی #قبولی_نماز
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
─
چگونه شوهرم را به نماز دعوت کنم؟.mp3
زمان:
حجم:
789.8K
چگونه شوهرم را به #نماز دعوت کنم؟
شريعت به ما آموخته كه #كسوف يكي از آيات الهي است،پس بايد #نماز #آيات را به پاداريم؛اما من يك خورشيدي رو مي شناسم كه هزارو چهارصد سال و انديِ گرفته هيچوقتم براش نماز آيات نخونديم!...
#خورشید_گرفتگی
"ماء معین"
#آیت_الله_شیخ -محمدتقی_بهلول میفرمودند: ما با کاروان و کجاوه به « #گناباد » میرفتیم.
وقت #نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: #کاروان را نگهدار میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان دار گفت:
بیبی! دو ساعت دیگر به فلان #روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه!
میخواهم اول وقت نماز بخوانم.
کارواندار گفت: نه #مادر. الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار.
او گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟
من هستم ومادرم. دیگر کاروانی نیست. #شب دارد فرا میرسد و ممکن است #حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزهی آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید.
کنار جاده ایستاد و گفت: #بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد.
او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو. یک نفس راحتی کشیدم. گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت #مسافر #درشکه نشسته و تکیه داده بود. به سورچی گفت: من پهلوی #مرد_نامحرم نمی نشینم.
#سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است.
بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.
مادرم گفت:
من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم!
در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم.
خدا برایمان #درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به #قبله نشسته بود و #تسبیح میگفت!
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا. اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم.
اگر انسان بندهٔ خدا شد، بيمه مىشود و خداوند امور او را كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» زمر/۳۶