1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارمغان تمدن
همینکه دستِ تمدّن، بُرید پایت را
پر از حقوق بشر کرد دستهایت را !
تبِ سکوت، چه واگیر شد که نشنیدیم
از این مجامعِ دور از بشر، صدایت را...
#مسلم_صادقی
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا حبیب ! اسمشو بنویس!
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
3.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻حکایت درس خداشناسی زنی به یک کافر
📚منبع: عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات؛ محمد بن محمود بن احمد طوسی (همدانی)
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻شیخ ابراهیم زنجانی و ارادت بعضی اصلاحاتیها به وی!
شیخ ابراهیم زنجانی همان ملای فاسدی بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کرد، اما شاید برایتان جالب باشد در دولت اصلاحات و توسط یکی از شخصیتهای سیاسی این دولت، خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی چاپ و در آن کتاب مفصل از وی تجلیل شد!
هنوز هم این کتاب به طور رسمی منتشر و فروخته میشود و ناشرینش از عدم آزادی میگویند! در مقدمه کتاب ملا ابراهیم زنجانی را بسیار راستگو دانسته و کل کتاب مدح قاتل شیخ فضلالله نوری است! در قسمت ۲۱، مکالمه شیخ فضلالله با ملاابراهیم مفصل ذکر شده و این ملای فاسد حتی اجازه نداد شیخ نماز عصرش را اقامه کند
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
5.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻حکایت پادشاه و زاهدها
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻دنیا مانند گردویی است بی مغز!
✍ ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند...
به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند...
🔸ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!
گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت.دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه میرویم...
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
1.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زبان ایرانیان باستان
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻ماجرای غم انگیز مرگ عطار
✍ميگويند: پس از تسلط چنگيزخان مغول بر سرزمین خراسان شيخ عطار نيز به دست لشكر مغول اسير گشت. یکی از مغولان خواست او را بكشد
شخصي گفت: اين پيرمرد را نكش كه به خونبهاي او هزار درهم میدهم. عطار رو به مغول کرد و گفت: نفروش كه با قیمت بهتر از اين مرا خواهند خريد. پس از ساعتي شخص ديگري آمد و گفت: اين پير را نكش كه به خونبهاي او يك كيسه كاه به تو میدهم. شيخ فرمود: بفروش كه من بيشتر از اين نميارزم. مغول که از سخنان او به خشم آمده بود شیخ را هلاك كرد.
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻 توبه طیب
گاهی یک جمله مسیر زندگی آدم را عوض میکند
✍ یکی از رفقا تعریف میکرد روزی داشتم از خیابان لالهزار عبور میکردم. کافهای در آنجا وجود داشت به نام «کافه کرامت». آن کافه پاتوق مرحوم طیب بود. آن روز طیب جلوی کافه ایستاده بود. با یکدیگر سلام و احوالپرسی کردیم. طیب آنچنان دست مرا فشار داد که احساس کردم آهن به دست دارد. طیب گفت: به همراه من به کافه میآیی؟ گفتم به شرطی میآیم که چیزی( مشروبات الکلی) جلوی من نخوری. طیب هم قبول کرد.
وقتی وارد کافه شدیم و پشت میز نشستیم؛ گارسون به مانند عادت همیشه میز جلوی مارا کاملا چید. طیب گفت دوست دارم که شما مرا نصیحت کنید. جریان حُر را برای طیب تعریف کردم. خب حُر از شجاعان و جنگجویان عرب بود. او اولین کسی بود که جلوی سپاه امام حسین را گرفت و دل اهل بیت را لرزاند. اما وقتی به امام حسین رسید و مظلومیت ایشان را دید متحول شد و به سپاه امام پیوست.
طیب که خودش اهل هیئت و روضه بود و جریان حُر را شنیده بود اما وقتی خدا بخواهد آدم را متحول کند این گونه کار میکند. طیب همانجا بطری مشروب را شکست وگفت: خدایا پاکم کن. از همان جا جریان تغییر طیب شروع شد
نقل از حاج قاسم نظیفی صاحب انتشارات اسلامی
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻نوستالژی از مرحوم حسین پناهی
✍میخواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمانها که پدر تنها قهرمان بود
عشق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطهى زمین، شــانههای پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند. تنــها دردم، زانوهای زخمـیام بودند
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازی هایم بـود و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi
🔻 خاطره ای از حاج قاسم
یکروز حاجی بدون مقدمه پرسید:
صدفی! می خوای عاقبت به خیر بشی؟
فوری جواب دادم: معلومه حاجی! چرا نخوام
انگار که بخواد یک گنج رو دو دستی بذاره توی بغلم با اشتیاق گفت:
زیارت عاشورا بخون! من از زیارت عاشورا خیلی چیزا گرفتم
اگه می تونی هر روز بخون، نمیتونی هفته ای یه بار بخون، نمیتونی ماهی یه بار بخون
گفتم حاجی! من مداحم، زیاد زیارت عاشورا میخونم
دستی روی شونم زد و گفت :
نه, اونا رو که برای مردم میخونی
«تنهایی بشین توی خلوت برای خودت بخون»
✅ سرو سهی
@sarvecahi
@sarvecahi