🕊️بِــسـمِ رَبِّ الـشُّـهَــداءِ وَ الصِّــدّیـقیــن🕊️
مـــــــرگ آگـــــاهی
مرگ آگاهی کیفیت حضور مردان خدا را در دنیا بیان
می دارد.
تا آنجا که هر که مقرب تر است مرگ آگاه تر است. و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیه السلام در عالم ،عین مر گ آگاهی است.
مرگ آگاهی یعنی که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را پیش رو دارد آگاه باشد و با این آگاهی زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.
مردمان این روزگار سخت از مرگ می ترسند و بنابراین شنیدن این سخنان برایشان دشوار است. اما حقیقت آن است که زندگی انسان با مرگ در آمیخته است و بقایش با فنا.
پیش از ما میلیاردها نفر بر روی این کره ی خاکی زیسته اند و پس از ما نیز.
و همه ی این سخنان از سر مرگ آکاهی است و راستش، لذت زندگی مرگ اگاهانه را جز اولیای خدا کس
نمی داند؛
این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند
به سخن علی علیه السلام گوش بسپاریم:
«دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند. »
🌷شهیــــد سیــــد مرتضی آوینـــــے🌷
۲۰ فروردین
سالروز آسمانی شدن سید شهیدان اهل قلم
#پست_کلیپ ثــــــــــار
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود|
@sarzn_ir @sarzn_ir
@sarzn_ir @sarzn_ir
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴اَللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَي عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمَانُ يَا عَلاَّمُ🌴
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود|
@sarzn_ir @sarzn_ir
@sarzn_ir @sarzn_ir
🕊️بِــسـمِ رَبِّ الـشُّـهَــداءِ وَ الصِّــدّیـقیــن🕊️
اَللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ
🍃منـــاجات شهــــید چمـــــران🍃
پـــــــــــر گشـــــــایم
خوش دارم که در نيمه های شب در سکوت مرموز آسمان و زمين به مناجات برخيزم
با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار نا گفتنی آسمان بگشايم.
آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمايم،
محو عالم بي نهايت شوم
از مرزهاي علم وجود در گذرم
و
در وادی ثنا غوطه ور شوم
و
جز خدا چيزی را احساس نکنم
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود
@sarzn_ir @sarzn_ir
@sarzn_ir @sarzn_ir
بِــسـمِ رَبِّ الـشُّـهَــداءِ وَ الصِّــدّیـقیــن🕊️
| شهـــــید محمد رضا تورجی زاده |
خدایا شاهدی که لباس مقدس #سپاه را به این عشق و نیت به تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون.
خدایا معیار سنجش اعمال خلوص است
من میدانم اخلاصم کم است
اما اگر مخلص نیستم
امیـــــــــــــدوارم
____________________________
همرزمانم،سخنی با شما دارم،همیشه گفتهام
:
بسیجیها، سپاهیها، … این لباسی که بر تن کردهاید خلعتی است از جانب فرزند #حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
پس لیاقت خود را به اثبات برسانید.
نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید
روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید و #نماز_شب را وظیفه خود بدانید
حافظی بر حدود الهی بوده و
در اعمال خود دقت کنید که #جبهه حرم خداست؛
در این #حرم باید از ناپاکیها به دور بود
برادر و خواهرانم
در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید، هرچه میکنید و هر چه میگویید با رضای او بسنجید؛
و به خاطر یک شهید خود را میراث خوار انقلاب ندانید
.
.
.
والسلام _ محمد رضا تورجی زاده
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود|
.
#پست_کلیپ
#شهید_تورجی_زاده
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ماه_رمضان
#حاج_مهدی_رسولی
#هیئت_ثارالله_زنجان
🕊️بِـسمِ رَبِّ الـشُّـهَـداءِ وَ الصِّـدّیقیـن🕊️
نوزدهم اردیبهشت
سالـــروز شـــــهادت
🥀سردار شهید اکبر منصوری🥀
"سوره مبارکه الصف آیه ۴
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ﴿۴﴾
خداوند کسانى را که در راهش مثل کوه محکم و استوار جنگ مى کنند و کشته مى شوند دوست مى دارد
🥀شهـــــــادت🥀
بزرگترین و بالاترین مرتبه اى است که انسان مى
تواند به آن دست یابد و با خونش با خداوند واردمعامله شود.
سعادتى که به آسانى نصیبب انسان نمى شود و بایستى با نفس اماره آنقدر جنگید و اگر توانستى پیروزشوى، #شهیـــــــــد
مى شوى."
"قسمتی از وصیتنامه شهید اکبر منصوری"
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود|
.
#پست
#شهید_اکبر_منصوری
#حاج_مهدی_رسولی
#هیئت_ثارالله_زنجان
🕊️بِــسـمِ رَبِّ الـشُّـهَـداءِ وَ الصِّـدّیـقیـن🕊️
۱۹ اردیبهشت سالروز شهادت
🥀شهید حسن قاسمی دانا🥀
خاطره ای از شهید قاسمی دانا به روایت شهید مصطفی صدر زاده
تو حلب شبها با موتور حسن غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش میرساند.
ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم
یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد
چند بار گفتم چراغ موتور و خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند
خندید!
من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم ما را میزنند.
دوباره خندید
و گفت «مگر خاطرات #شهید کاوه را نخواندی؟
که شب روی #خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد.
نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری»
در جواب میگفت «آن تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده است»
حسن می خندید و میگفت نگران نباش آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده
و من به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایی برایش افتاد
و
بعد هم چه خوب به #شهادت رسید.
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود
4.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📗کتاب ؛
سروها ایستاده می مانند
شهید حسن قاسمی دانا
به روایت مادر شهید
به قلم مریم عرفانیان
برشی از کتاب ؛
🍃آهسته پشت دیوار موضع گرفتیم و از صدای پا احساس کردیم دشمن پشت دیوار اتاق است. فاصله ما تنها یک دیوار 30، 40 سانتی متری بود. تکفیری ها هم متوجه ما شده بودند و با صدایی وحشت زده و خشن گفتند: «مین؟ مین؟» به زبان عربی یعنی (تو کی هستی؟) می خواستند بفهمند که بالاخره خودی هستیم یا غریبه؟ حسن ضامن نارنجک را کشید و آن را داخل حفره دیوار پرت کرد و گفت: «شیعه علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (ع)» نارنجک با صدایی بلند منفجر شد. ناله تکفیری ها به گوش رسید... .🍃
شهید حسن قاسمی دانا متولد شهریورماه سال 63 بود که در سال 93 داوطلبانه به #سوریه رفت و در اردیبهشت همان سال به #شهادت رسید. پیکر این شهید همزمان با سالروز وفات #حضرت_زینب در #مشهد تشییع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.
#انتشارات_روایت_فتح
#کتاب_شهدا
#شهید_حسن_قاسمی_دانا
#مدافعان_حرم
واحد ایـثـار و شـهــادت
هـیئـت ثـارالـلـه زنـجـان
(رهروان امام و شـهداء)
|شُــهَدا سَـنگِ نِـشـانَنــد|
|کـِـه رَه گُــــم نَــشــــود
@sarzn_ir
ثار
#روایت
در مهاباد مستقر بوديم.
وقت #نماز، قرار شد نماز را به جماعت بخوانيم. روحاني در جمع ما نبود؛ همه، بچه هاي سپاه بوديم.
#بروجردي هم در ميان ما بود. گفتيم: امام جماعت بايستد. قبول نمي کرد. همه دورش جمع شدند و اصرار کردند. همه اش بهانه مي آورد و مي گفت: «چرا من؟ يکي از ميان خودتان جلو بايستد.»
ولي چه کسي حاضر مي شد در جايي که بروجردي حضور دارد، امام جماعت بايستد؟
با هزار مشکل او را فرستاديم جلو؛ رفت امام جماعت ايستاد و نماز را خوانديم.
نماز ظهر که تمام شد دسته جمعي دعا خوانديم. دعا که تمام شد، صلوات فرستاديم. اما با تعجب ديديم که بروجردي برخاست و ايستاد؛ مدتي به ما نگاه کرد و بعد شروع به صحبت کردن نمود.
گفت: «بچه ها! مواظب باشيد به #خدا دروغ نگوييد. خدا مي بيند و از قلب ما خبر دارد.»
ساکت شد و به فکر فرو رفت. دوباره گفت: «شما که مي گوييد #الهي عظم البلاء ، آيا اعتقاد داريد که #بلا داريد؟ کدام بلا را مي گوييد؟ واقعاً به اين درجه رسيده ايد که دچار بلا شده باشيد؟»
همه مات و مبهوت شده بودند. فکر کردم که آيا واقعاً دعاهايم از ته دل و از عمق وجودم است؟! آيا آن بلايي را که بارها و بارها در دعا زمزمه کرده ام، مي دانم چيست؟! آيا با خودم رو راست هستم؟!
مدتي گذشت؛ نشسته بوديم و دربارة حرفهاي او فکر مي کرديم. يکي از بچه ها بلند شد و تکبير گفت. بروجردي مي خواست قامت ببندد؛ آن قدر توي فکر رفته بوديم که متوجه نشديم او کي به نماز ايستاد.
صداي مکبّر که بلند شد، از جا برخاستيم. آمادة نماز دوم شديم، ولي حرفهاي او هنوز توي گوشم بود.
#شهید_محمد_بروجردی
#مسیح_کردستان
#سالگرد_شهادت
واحد ایثـار و شهـــادت
هیئت ثـارالـلـه زنـجــان
(رهروان امـام و شهـدا)
|شُـهَـدا سَنگِ نِـشـانَنـــد|
|کــه رَه گـُــم نَـــشــَــوَد|
@sarzn_ir