🔘شبکه اجتماعی، محور اساسی جنگ های نوپدید؛
▪️در سال 1998، دریاسالار آرتور. کی.سر بروسکی و جان گارستکا مقاله مشترک خود را با عنوان "جنگ شبکه محور: مبدأ و آینده " منتشر کردند.
▪️اگرچه بیشتر به جنبههای سختافزاری فنّاوری ارتباطات نظامی و استراتژیهای استفاده از آنها پرداختند اما موضوع جنگ شبکه محور بسیار متناسب با انقلاب رنگی و سازگار با یکشکل اجتماعی است.
▪️بهعنوانمثال، لئونید ساوین مقایسههای ساختاری بین بهار عربی، کاربرد اجتماعی جنگ شبکه محور و نظریه آشوب انجام داده است.
▪️نویسندگان با ارجاع به مقاله موردنظر، قانون متکالف را با در نظر گفتن اینکه " قدرت " یک شبکه متناسب با تعداد تقریبی شبکه است دنبال میکنند. " قدرت " یا " بازدهی " از محاسبات شبکه محور ناشی از تعاملات فشرده اطلاعات بین تعداد بسیار زیادی از گرههای محاسباتی ناهمگن در دامنه شبکه است.
▪️آنها همچنین مینویسند که "در سطح ساختاری، جنگ شبکه محور نیاز به یک معماری عملیاتی با سه عنصر مهم دارد: شبکههای حسگر، شبکههای تراکنش و (تعامل) که توسط یک صفحهنمایش اطلاعاتی باکیفیت بالا میزبانی میشوند.
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
🔘روانشناسی سایبری
▪️با فرض اینکه فناوری بر همه ابعاد زندگی بشر تأثیر می گذارد ، مطالعه و درک رفتار انسان در ارتباط با آن بسیار حیاتی و مهم است، زیرا مرز بین (فضای مجازی و دنیای واقعی) در حال تار شدن و پیچیدگی است.
▪️ تأثیر روزافزون سایبرنتیک، فناوری های دیجیتالی وفضای مجازی تنها می توان با تأثیرگذاری آنها بر جوامع ، انسان ها و رفتارهای مربوطه در نظر گرفت و روانشناسی سایبری در تلاقی دو زمینه اصلی قرار دارد: (روانشناسی و سایبرنتیک).
▪️ تمامی اینها مربوط به دفاع و امنیت می شودو برای همه زمینه ها به دلیل اهمیت فراوان بسیاری از کشورها در حال آماده شدن در جهت دگرگونی و تحول در قرن جدید هستند.
▪️روانشناسی سایبری با تمرکز بر روشن شدن مکانیسم های فکری ، مفاهیم ، کاربردها و محدودیت های سیستم های سایبرنتیک ، یک موضوع کلیدی در حوزه وسیع علوم شناختی است و تکامل هوش مصنوعی، کلمات جدید ، مفاهیم نوپا، همچنین نظریه های جدیدی را در بر می گیرد که شامل مطالعه عملکرد طبیعی انسان و ماشین هایی است که آنها ساخته اند و امروزه کاملاً در محیط طبیعی خود (انسان شناسی - فنی) ادغام شده اند.
▪️ بی شک انسان های آینده؛ باید روانشناسی ارتباط خود با ماشین ها را ابداع کنند. اما چالش مهم این است که همراه با روانشناسی ماشین ها ، نرم افزارهای هوشمند مصنوعی یا روبات های ترکیبی نیز توسعه می یابند. روانشناسی سایبری یک زمینه علمی پیچیده است که همه پدیده های روانشناختی را در بر می گیرد و یا تحت تأثیر فناوری های در حال تحول نقش خود را ایفا می کند.
▪️روانشناسی سایبری نحوه تأثیر انسان و ماشین بر یکدیگر را مورد بررسی قرار می دهد و اینکه چگونه رابطه بین انسان و هوش مصنوعی تعاملات انسانی و ارتباطات بین ماشینی را تغییر داده است.
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 نقش رسانه در باورهای ما
▪️ بدون سواد رسانه ای طعمه می شوید
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
📮چرخه سیزیُفی
✍ میلاد حسن زاده
▫️در اسطورهها، «سیزیُف» را محکوم کردند تا سنگی سترگ را تا قله براند، اما هر بار، لحظهای پیش از فرجام، سنگ از شیب فروغلتید؛ نه بهخاطر ضعف دست، که بهخاطر ساختار تنبیهیِ مأموریتش. در ژئوپلیتیک معاصر، نظم جهانیای که بر بنیاد سلطه شکل گرفته، تعامل را مجاز میشمارد، اما نتیجه را پیشاپیش مهار کرده است. اعتماد به نهادهایی که مکانیزمشان نه برای حل منازعه، بلکه برای حفظ برتری قدرتهای خاص طراحی شده، همان تکرار چرخه سیزیفی است؛ حرکتی بیانتها در مسیری بسته. امروز بیش از همیشه روشن شده است که دیپلماسی بدون بازتعریف توازن قدرت، به جای تولید امنیت، تنها بازتولید فرسایش و خستگی است.
این تصویر، صرفاً بازتابی اسطورهای نیست، بلکه نشانهای دقیق از نسبت معیوب میان ساختارهای بینالمللی و موقعیت کشورهای مستقل در نظم جهانی است. وقتی چارچوب بازی از پیش به زیان تو نوشته شده باشد، حتی دقیقترین بازی هم به نتیجه مطلوب نمیانجامد. در چنین میدانی، اعتماد به نهادهای جهانی بدون بازتعریف اصول بازی قدرت، نه تنها موجب تأمین امنیت نمیشود، بلکه ظرفیتهای داخلی را بهتدریج فرسوده و راه نفوذ را برای بازیگران مسلط باز میگذارد.
در تاریخ روابط بینالملل، همواره نوعی شکاف بنیادین میان ادبیات رسمی نهادهای بینالمللی و واقعیتهای میدان سیاست دیده شده است. نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم، ظاهراً برای تضمین صلح و امنیت بینالمللی طراحی شد، اما در عمل، بارها اثبات کرده که مصالح قدرتهای بزرگ، بر منافع جمعی کشورها ترجیح داده میشود. در این میان، کشورهایی که با اعتماد یکجانبه به این سازوکارها پا به میدان دیپلماسی گذاشتهاند، نهتنها دستاوردی درخور نداشتهاند، بلکه بارها با تهدیدات امنیتی، اقتصادی و فرهنگی گستردهتری روبهرو شدهاند.
🔹تجربه چند دهه اخیر جمهوری اسلامی ایران در تعامل با نظام بینالملل، از مصادیق بارز این واقعیت تلخ است. جایی که گفتوگو و اعتماد، نتوانست به ابزار کاهش خصومت و تهدید بدل شود و در عوض، گاه به بستری برای نفوذ، تحمیل امتیاز، و تضعیف ظرفیتهای راهبردی کشور تبدیل شد. فرسایش بازدارندگی، تأخیر در تقویت ظرفیتهای بومی، و حتی نفوذ در سطوح تصمیمسازی، از جمله پیامدهای چنین اعتمادی بودند که با نشانههای گوناگون خود را نشان دادند. اینجا مسئله تنها ناکامی یک سیاست خاص نیست، بلکه ناکارآمدی یک فرض اساسی است: فرضِ "اعتماد به دیپلماسی در دل نظم سلطه".
▫️الگوی رفتاری بسیاری از نهادهای بینالمللی، از شورای امنیت گرفته تا آژانسهای تخصصی، نشان میدهد که علیرغم شعار بیطرفی، عملاً در بزنگاههای سیاسی، دنبالهرو منافع بلوکهای قدرت جهانی هستند. آنچه در ظاهر به عنوان مکانیسمهای حلوفصلِ اختلافات معرفی میشود، در عمل تبدیل به ابزارهایی برای فشار سیاسی، اقتصادی و حتی روانی بر کشورهای مستقل شده است.
اصرار بر باقی ماندن در چهارچوبهای دیپلماتیکی که از پیش توسط قدرتهای مسلط طراحی شدهاند، به معنای پذیرفتن قواعد بازیای است که توازن قدرت در آن از ابتدا به ضرر طرفهای مستقل چیده شده. در چنین میدانی، نه مذاکره منصفانه شکل میگیرد و نه خروجی آن تأمینکننده امنیت پایدار خواهد بود.
🔻تجربه مذاکرات بلندمدت
یکی از مهمترین پیامدهای تکیه بر دیپلماسی خوشبینانه، تأخیر و فرسایش در توسعه ظرفیتهای بازدارنده است. منابع انسانی و سیاسی کشور در طول سالهای متمادی صرف مذاکره و گفتوگوهایی شد که نتوانست دستاورد ملموسی برای کاهش تهدیدات یا لغو تحریمها داشته باشد. بدتر آنکه، این رویکرد به برخی بازیگران فرصت داد تا بر شکافهای داخلی سرمایهگذاری کنند و انسجام اجتماعی و سیاسی کشور را هدف قرار دهند.
در واقع، جریانهای رسانهای و فکری وابسته به نظام سلطه، از فضای مذاکرات بهره بردند تا «تعامل با غرب» را به عنوان تنها مسیر مشروع معرفی کنند، و هرگونه مقاومت یا تقویت درونزایی را معادل «رادیکالیسم» یا «انزواطلبی» جلوه دهند. این فضاسازیها در کنار وعدههای پوچ طرف غربی، منجر به تضعیف گفتمان استقلال و خوداتکایی شد.
🔻معماری امنیت
سؤال بنیادینی که سیاستگذاران باید با شفافیت به آن پاسخ دهند، این است: آیا ساختارهای حاکم بر نظم جهانی، اساساً طراحی شدهاند تا امنیت کشورهای مستقل را تضمین کنند؟ یا آنکه ماهیت آنها بر حفظ هژمونی قدرتهای بزرگ استوار است؟
بررسی رفتار نهادهایی چون شورای امنیت سازمان ملل در قبال بحرانهایی مانند جنگ عراق، مداخلات ناتو در لیبی، یا حتی سکوت در برابر جنایات گسترده در یمن و فلسطین، نشان میدهد که این نهادها فاقد ظرفیت اخلاقی یا حقوقی لازم برای ایفای نقش بیطرفانهاند. چنین شواهدی نشان میدهد که چرخش راهبردی به سمت اعتماد به این نهادها، بهجای تقویت امنیت ملی، منجر به کاهش استقلال و افزایش تهدیدپذیری شده است.
▪️دیپلماسی خوشبینانهای که در برخی ادوار سیاسی بهکار گرفته شد، بازآفرینی تجربههایی از قرن گذشته است؛ جایی که کشورهای ضعیفتر با پذیرش توافقات تحمیلی، به گمان حفظ صلح، عملاً زمینه مداخلات گستردهتر را فراهم کردند. در جهان امروز نیز، صلحِ تحمیلی همچنان در خدمت منافع امپراتوریهای جدید است.
شواهد تاریخی و سیاسی متعدد گواهی میدهند که توصیههای امنیتی نهادهای بینالمللی اغلب زمینهساز خلع سلاح سیاسی و راهبردی کشورهاست. در عوض، کشورهایی که امنیت خود را بر اساس واقعبینی و بازدارندگی مؤثر بنا کردهاند، توانستهاند در مقابل فشارهای بینالمللی مقاومت بیشتری نشان دهند.
🔻مسئولیت نخبگان و اندیشکدهها
در فضای پرچالش سیاست جهانی، بازخوانی تجربیات شکستخورده، نه نشانه عقبگرد، بلکه پیششرط اصلاح سیاستها و تدوین راهبردهای نوین است. وظیفه اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی، شفافسازی پیامدهای راهبردهای گذشته، تحلیل هزینههای اعتماد بیپشتوانه، و طراحی الگوی جدیدی برای تعامل با جهان است؛ الگویی که مبتنی بر واقعگرایی انقلابی، تکیه بر توان درونزا، و شناخت عمیق از ذات رفتار قدرتهای بزرگ باشد.
نگاه صرفاً دیپلماتیک به امنیت، بدون توجه به لوازم بازدارندگی داخلی، محکوم به شکست است. اگر امنیت را «محصول توازن درون و بیرون» بدانیم، نمیتوان صرفاً با لبخند دیپلماتیک و توافقات کاغذی، مانع از تهدیدات واقعی شد.
امروز در پرتو تجربههای تلخ یک دهه تعامل یکجانبه، بیش از هر زمان دیگری ضرورت بازتعریف رویکرد دیپلماتیک احساس میشود. دیپلماسی نمیتواند از منطق قدرت جدا باشد؛ همانطور که امنیت، محصول توافقنامههای فاقد ضمانت اجرا نیست.
🔹آنچه کشورها را ایمن میسازد، آمیزهای از توان راهبردی، انسجام ملی، و تعامل هدفمند با جهان بر پایه اصول و عزت است. نه توهم، نه اعتماد بیمحاسبه، و نه اتکای صرف به نهادهایی که ذاتاً برای مهار استقلال کشورها بنا شدهاند، نمیتوانند آیندهای امن برای ملتها ترسیم کنند.
بازاندیشی در دیپلماسی، به معنای نفی گفتوگو نیست؛ بلکه به معنای «هوشمندسازی» و «واقعنگری» در سازوکارهای تعامل است. آیندگان حق دارند بدانند که چرا گاه، انتخابهای زیبا در ظاهر، در عمل به زخمهایی ژرف در حافظهی تاریخی ملتها تبدیل شدند.
🔺فرجام یک تجربه راهبردی زمانی به فهم تاریخی بدل میشود که روایت آن، از سطح توجیههای موقت فراتر رود و در چارچوب منطق قدرت بازخوانی شود. تعامل بدون بازتعریف، و اعتماد بدون پشتوانه راهبردی، ما را در موقعیتی سیزیفی قرار داد: صرف توان ملی برای حرکتی که از آغاز، امکان رسیدن به قله در آن پیشبینی نشده بود. امروز، چنانکه اسطوره هشدار میدهد، پرسش اصلی آن نیست که چرا سنگ بازگشت، بلکه آن است که چرا به ساختاری امید بسته شد که هر صعودی در آن، بهگونهای فرسایشی و بیفرجام طراحیشده. اگر قرار است سیاست خارجی بر مدار واقعگرایی و اقتدار ملی بازتنظیم شود، نخست باید این چرخه عبث را شکست و راهی گشود بهسوی نظمی که در آن، امنیت محصول توازن باشد نه التماس به تعهد.
#سیاست_خارجی #نظم_بینالملل #بازدارندگی #تعامل_تحمیلی
🔻لینک یادداشت:
🌐https://farsnews.ir/Miladhasanzadeh/1751313448842273070
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
🔘حسین بن علی یک شخصیت حماسی
▪️حسین یک شخصیت حماسی است. اما نه آن طور که جلال الدین خوارزمشاه یک شخصیت حماسی است و نه آن طور که رستم افسانهای یک شخصیت حماسی است حسین یک شخصیت حماسی است اما حماسه انسانیت، حماسه بشریت، نه حماسه قومیت، سخن حسین، عمل حسین، حادثه حسين، روح حسین، همه چیز حسین هیجان است تحریک است درس است. القاء نیروست، اما
چه جور القاء نیرویی؟ چه جور درسی؟
📚حماسه حسینی، متفکر شهید مرتضی مطهری، ص۱۸ تا ۲۰
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
🔘تاثیرات مخرب اینستاگرام؛
▪️چرا دهه هشتادیها از زندگی لذت نمیبرند؟
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
🔘کاربردهای هوش مصنوعی در جاسوسی
سازمان های اطلاعاتی چگونه از هوش مصنوعی برای جمع آوری اطلاعات استفاده می کنند؟
▫️هوش مصنوعی (AI) به یکی از ابزارهای کلیدی در جاسوسی دیجیتال و استخراج دادههای پنهان تبدیل شده است.
▪️این فناوری با بهرهگیری از یادگیری ماشینی و شبکههای عصبی مصنوعی، میتواند اطلاعات را از منابع مختلفی مانند شبکههای اجتماعی، وبسایتها، دوربینها، میکروفونها و سنسورها جمع آوری، تحلیل و پیشبینی کند.
🔳 مهمترین کاربردهای هوش مصنوعی در جمعآوری اطلاعات:
▪️تجسس الکترونیکی
استخراج اطلاعات از ایمیل، پیام، تماس، فایلها و رمزهای عبور
استفاده از ابزارهایی مانند هک، فیشینگ، بدافزار و کیلاگر
▪️تجسس تصویری
تحلیل و شناسایی چهره، اشیا، حرکت افراد از طریق تصاویر دوربینها، ماهواره و پهپاد
کاربرد در شناسایی اهداف و تحلیل رفتار
▪️تجسس صوتی
پردازش گفتار و شناسایی گوینده، لهجه، احساس و محتوای صوتی
بهرهگیری از ابزارهای تشخیص گفتار و ترجمه آنی
▪️تجسس اجتماعی (Social Listening)
تحلیل رفتار، باورها، نظرات و ارتباطات افراد در شبکههای اجتماعی
استفاده در پایش افکار عمومی، شناسایی تهدیدها و مهندسی اجتماعی
▫️هوش مصنوعی ابزار قدرتمندی در استخراج اطلاعات پنهان و تحلیل اطلاعات کلان (Big Data) است، که قدرت جاسوسی سایبری سازمانهای اطلاعاتی را به طرز چشمگیری افزایش می دهد.
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام