بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تسلیت
پروازی عجیب فقط با یک جمله
عظمت زنده ماندن جریان کربلا و جاری بودن آن در تمام تاریخ حتی در لحظه ظهور قائم علیه السلام از روایت ذیل به خوبی آشکار می گردد.
حضرت ثامن الحجج امام رضا علیه السلام خطاب به ريان بن شبيب می فرماید:
« يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ اَلثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ اَلْحُسَيْنِ فَقُلْ مَتَى مَا ذَكَرْتَهُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً ».
*اگر دوست دارى كه ثواب شهيدان كربلا را داشته باشى، هرگاه به ياد آن حادثه افتادى بگو:*
*« يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزا عَظِيماً»*
كاش من نيز با آنان بودم و با آنان به رستگارى بزرگ مىرسيدم.
این جمله اگر چه یکی از فرازهای زیارت است لکن با تامل در روایت استظهار می شود اگر کسی نتواند و توفیق نداشته باشد هر روز زیارت عاشورا را بخواند ؛ با ذکر این جمله به مقصود اصلی زیارت عاشورا هم از جهت فکری و عقیدتی و هم از بعد رستگاری و پاداش نائل و موفق می شود.
پروازی بزرگ و عجیب فقط با زمزمه یک جمله .
و این یعنی امام حسین علیه السلام هماره کشتی نجات و چراغ هدایت است و ...
و اين آرزو، تفكرات عاشورايى در دل انسان موحد را زنده و پویا نگه می دارد.
آری برای حرکت هر کشتی حجم زیادی آب لازم است حتی یک قایق کاغذی کوچک !
جزء کشتی نجات حضرت حسین بن علی علیه السلام که یک قطره اشک برای پروازش کافی است
*چه زیبا و عاقلانه است که موحد بصیر این فراز را جمله ثابت قنوت و تعقیبات نمازش قرار دهد* فتامل جیدا
*والله المستعان*
*سید حسین خادمیان*
•┈┈••✾••┈┈•
____
⬇⬇⬇
https://eitaa.com/sayed_hosainkhademian
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر جناب آقای رمضانی فرد دام عزه
سلام و رحمت الله تعالی
ضمن سپاس از توجه حضرتعالی .
از این که به مطالب و یادداشت ها مثبوت فیه در کانال التفات دارید کمال امتنان را دارم و در خصوص تذکر حضرتعالی که از صفات مومن است که به برادر خود تذکر می دهد ؛ جهت تبیین مورد تذکر ، مطالب ذیل تقدیم حضور می گردد:
۱. در مقام دعا هماره انسان باید فقط از خدا طلب کند و مخاطب بنده فقط خدای سبحان باشد.
۲. در قنوت به عنوان دعا باید این فوز را فقط از خدای سبحان طلب نماییم.
۳. چون حقیقت عاشورا جاری است طلب این فوز به عنوان دعا یک امر ثابت و دائمی است .
۴. غالبا در ادبیات عرب درخواست موکد و محقق الوقوع را (دعا) با فعل ماضی بیان می کنند چه امر مورد طلب در گذشته باشد و یا در آینده .
و این از بدیهیات و لطائف زبان عربی است و لذا مسئلت کننده چون حقیقتا طالب رسیدن به این مقام است با لفظ ماضی سخن گفتن نه تنها مانع نیست بلکه اصل غالب در طلب و دعا است.
مانند ایدک الله تعالی و ...
۵. لازم نیست متن جمله تغییر کند بلکه در مقام دعا انسان هماره از خدا طلب می کند و همین جمله ماثور را
که متنی از روایت و یکی از زیارات است بنا بر به *قاعده حکایت و قاعده التفات* که از لطائف ادبیات عرب است عینا حکایت نموده و طلب می کند.
۶. فطرتا انسان ؛ طلب را مد نظر دارد لذا لزوما لازم نیست این موارد را تعلیم داشته باشد تا محقق شود زیرا همه این قواعد بر مبنای دریافت از فطریات وضع شده است به همین جهت در متون روایی و ... داریم اگر شخص مومن غلط هم جملات دعا را بگویید مورد اجابت واقع می شود .
در این خصوص به کتاب عدة الداعی مرحوم ابن فهد حلی رضوان الله تعالی علیه و کتب مرحوم ملامحسن فیض کاشانی اعلی الله مقامه مراجعه شود .
والله المستعان
مع التشکر و الامتنان
سید حسین خادمیان
___________
⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/sayedhosainkhademian
نقد اشعار دیوان خواجه شیرازی معروف به حافظ - انتشارات مشهور قم - در این کتاب می خوانیم : حافظ به معنای حافظ قرآن نیست بلکه طبق معنای فرهنگ لغت های معروف حافظ در فارسی یعنی مطرب و آوازه خوان و ... - در هیچ منبعی اسم و اثری از فردی به نام حافظ نیست و هیج گزارشی از زندگانی او در دسترس نمی باشد - تعدادی از ابیات در دیوان حافظ سروده شعرای سابق بر حافظ است ولی به نام حافظ نشر داده شده - تعارض و تخالف ابیات دیوان حافظ با آیات و روایات
⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/sayed_hosainkhademian
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تسلیت
درباره تاریخ شهادت حضرت ابامحمد امام مجتبی علیه آلاف التحیة و الكرم و الثناء و السلام اقوال مختلفی مثبوت فیه است که عمده آن به شرح ذیل می باشد :
۱. آخر ماه صفر سال ۴۹ هجری قمری در سن ۴۷ سالگی.
۲. هفتم ماه صفر ؛ سال ۴۹ یا سال ۵۰ در ۴۷ سالگی یا ۴۸ سالگی.
۳. بیست و هشتم ماه صفر سال ۵۰ یا ۴۹ هجری در ۴۷ یا ۴۸ سالگی.
۴. شهادت آن حضرت در پنجم ربیع الاول سال ۴۹ یا ۵۰ هجرت در سن ۴۷ سالگی بوده است.
اما مشهور ؛ همان ۲۸ صفر و یا آخر ماه صفر است که بزرگانی مانند مرحوم کلینی ؛ شیخ مفید ، شیخ طوسی ،علامه مجلسی؛ علامه اربلی ؛ ابن شهر آشوب ؛طبرسی اعلی الله مقامهم الشریف و ابن کثیر از مورخین عامه آن را تاکید نموده اند.
مورخان شیعه در منابع کهن، ماه صفر را به عنوان ماه شهادت پذیرفتهاند که برخی از آن ها سند این مطلب را بیان کردهاند.
البته درباره اینکه در کدام روز از ماه صفر، شهادت آن حضرت علیه السلام اتفاق افتاده است نیز در میان نویسندگان شیعی اختلاف دیده می شود .
پیش از شهید اول رضوان الله تعالی علیه ، در کتب تاریخی شیعی همچون «فرقالشیعة» اسماعیل نوبختی، «المقالات و الفرق» سعد بن عبدالله اشعری، «اصول کافی» شیخ کلینی، «مسارالشیعة» و «الارشاد» شیخ مفید، «مصباحالمتجهد» و «التهذیب» شیخ طوسی، «اعلامالوراء» و «تاجالموالید» مرحوم طبرسی، «روضةالواعظین» فتال نیشابوری و «کشفالغمة» اربلی تاریخ وفات امام حسن مجتبی علیه السلام آخر صفر یا ۲۸ صفر ذکر شده است.
اما از زمان مرحوم فقیه متضلع شهید اول رضوان الله تعالی علیه به بعد، هفتم صفر نیز در کنار ۲۸ صفر به عنوان روز شهادت آن حضرت علیه السلام مطرح شده است و عالمانی از شیعه همچون شیخ بهائی جبل عاملی و پدرش شیخ حسین عاملی، کاشف الغطاء و صاحب جواهر رضوان الله تعالی علیهم به بیان این تاریخ میپردازند.
بررسی اسناد مرتبط با این دیدگاه، گویای این برداشت است که این بزرگواران سخن شهید اول را در این ارتباط پذیرفته و نقل فرموده اند.
استناد به کتاب تثبیت الامامه به جهت برخی اشکالات به آن مانند ذکر روز شهادت امام هادی علیه السلام که نویسنده قبل از امام هادی علیه السلام از دنیا رفته است و ... فاقد اعتماد لازم است .
البته اقامه عزا در ۷ صفر ؛ به نام مظلوم مدینه حضرت امام حسن سلام الله علیه قطعا مرضی نظر حضرت حجت علیه السلام خواهد بود .
نکته دیگر این که هفتم صفر ، ولادت حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه صلوات الله الملک الاکبر نیست و تاریخ ولادت امام کاظم علیه السلام معلوم نمی باشد .
والله المستعان
سید حسین خادمیان
⚫⚫⚫
https://eitaa.com/sayedhosainkhademian
18.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر مرحوم آیت الله علامه امینی رضوان الله تعالی علیه درباره حافظ و مثنوی
کلیپ اهدایی فرهیخته اندیشمند حجت الاسلام والمسلمین خانه زرین دام عزه
⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/sayedhosainkhademian
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تسلیت
از اعتلاء تا ابتذال ۷
سخن پیرامون رهزنی های عقیدتی بود .
صوفیه و مروجان تفکر صوفیه مانند خواجه شیرازی ؛ مثنوی ؛ عطار و ... در سایه قرآن و دین نمایی؛ علیه قرآن و عترت اقدام نمودند .
حرکات رهزنی آنان در طول تاریخ تکرار شده و شبیه هم بوده و هست.
وقتی ما به شخصی به نام بایزید بسطامی می رسیم ؛ می بینیم العیاذ بالله تعالی او خود را برتر از همه انبیا ء الهی حتی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ؛ توهم می کند و *چنین ادعای فاحشی* را دارد :
«بایزید را گفتند :
در قیامت جمله خلق در تحت لوای محمد خواهند بود
_بایزید گفت : بالله که لوای من از لوای محمد عظیمتر است_ ».
برای بایزید بسطامی ادعای کفر آمیز و مستهجن دیگری نیز مریدانش نقل می کنند :
«ابوموسی (برادر زاده بایزید) گوید: _که بایزید از مؤذن الله اکبر شنید؛ گفت : من بزرگوارترم_ »
سبحان الله تعالی
این توهمات در فرقه ضاله صوفیه فراوان است و ما بخش هایی از آن را بازگو خواهیم کرد
صوفیه با همین توهمات مشترک مشرکانه و کفر آمیز به فضیلت سازی های منحرف و باطل و بی اثر و ثمر برای ایجاد انحراف در عقیده و فکر و تدین مومنین می رسند .
فضیلت سازی های دروغین آنان کاملا مانند هم است .
هم در شکل ظاهری و هم در شکل اجرایی برای انحراف از حقیقت شرع و دین .
خوب است همگان بدانند
همانطور که بایزید بسطامی از سران صوفیه است ؛ جناب آقای نورالدین نورالدین مدرسی چهاردهی در کتاب *سلسله های صوفیه ایران* و *سیری در تصوف* که در سال ۱۳۶۱ چاپ شده است ؛ یعنی چیزی حدود ۱۵ سال قبل از کیمیای محبت ؛ می نویسد :
👇🏻
*رجبعلی خیاط پیر طریقت فرقه اویسیه صوفیه بوده است*
از این جاست که تشابه سازی های دروغین برای فضیلت تراشی های منحرف و خلاف مکتب شیعه در سراسر حالات ساختگی این اشخاص یکسان جلوه می کند .
مثلا عطار در تذکرة الاولياء درباره بایزید بسطامی چنین جعل می کند :
*چنانکه مادرش نقل کند: هرگاه که لقمه به شبهت در دهان نهادمی، تو در شکم من در طپیدن آمدی، و قرار نگرفتی تا بارانداختمی.*
حالا ببینید مولف کیمیای محبت درباره رجبعلی خیاط چه می نویسد :
*مادرش نقل می کند: هنگامی که تو را در شکم داشتم شبی پدرت غذایی را به خانه آورد خواستم بخورم دیدم که توبه جنب و جوش آمدی و با پا برشکمم می کوبی،احساس کردم که از این غذا نباید بخورم ، دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم...؟پدرت گفت حقیقت این است که این ها را بدون اجازه از مغازه ای که کار می کنم آورده ام ! من هم از آن غذا مصرف نکردم.*
خوب به این چند نکته توجه فرمایید :
۱. مادر بایزید بسطامی زرتشتی بوده و بایزید هم تا ۷۰ سالگی بر همین آیین بوده اما کرامت سازان برای وی از دوران جنینی کرامت ساخته اند.
۲. طبق نقل مولف کیمیای محبت رجبعلی خیاط هم در جوانی بر اثر دوری از شهوت حرام بصیرت یافته!!! اما کرامت سازان برای او از دوران جنینی کرامت ساخته اند !!!
درست داستانی شبیه بایزید بسطامی ؛ بدون یک واو تغییر !!!
۳. نویسنده کیمیای محبت ؛ پدر رجبعلی خیاط را فاقد ویژگی معرفی می کند و لکن آبروی او را به عنوان یک کباب دزد می برد !!!
راستی بر فرض صحت نقل ؛ مولف کتاب کیمیای محبت ؛ *با کدام مجوز شرعی آبروی بنده خدایی را می برد و او را کباب دزد معرفی می کند* ؟
خوب بهتر نبود از قسمت دیگری از تذکرة الاولياء برای عارف سازی اقتباس می کرد؟
یا رجبعلی خیاط چرا باید این خاطره را علیه پدرش نقل کند ؟
*مقتدای رجبعلی خیاط بایزید بسطامی است ؟ یا تعالیم اسلامی* ؟
و جالب است بدانید عطار در تذکرة الاولياء پدر و مادر بایزید بسطامی را زرتشتی معرفی می کند !!!
و مولف کیمای محبت هم پدر رجبعلی را کباب دزد معرفی می کند! چقدر عارف سازی های کاغذی و دروغین شبیه هم خاطره سازی می کنند !!!
به راستی بایزید بسطامی و رجبعلی خیاط از دورانی که در رحم مادر و جنین بودند نهی از منکر می کردند و حرام را از حلال تشخیص می دادند و ...
این رجبعلی خیاطی که پا بر شکم مادر می زند تا حرام نخورد چطور در دوران رندگی وقتی با حماسه میرزا کوچک خان جنگلی و مبارزات آیت الله کاشانی و مرحوم شهید نواب صفوی و ... مصادف بوده یک لگد به طاغوت نزده و ...؟
عطار در تذکرة الاولیاء در فضیلت سازی دروغینی دیگر می نویسد :
«احمد خضرويه» كه يكى از سران صوفيه بود روزى نزد بايزيد آمد و گفت: *اى شيخ! ابليس را بر سر كوى تو بردار كرده بودند* .
بایزید گفت: آرى، با ما عهد كرده بود كه گرد بسطام نگردد، اكنون يكى را وسوسه كرد تا خونى اتفاق افتاد و شرط است كه دزدان را بر درگاه پادشاه! بردار كشند!
👈 *عطار برای بایزید بسطامی فضیلت دیدن شیطان را می سازد*
شیطانی که از مجردات است را بایزید بردار می کند !!!
شیطانی که خدای سبحان شر او را فقط از مخلصین دور کرده است ؛ بایزید بر دار می کند تا دیگر مردم بسطام را فریب ندهد⬅️
https://e
حالا بنگرید همین فضیلت سازی دروغین را مولف کیمیای محبت برای رجبعلی خیاط مطرح می کند :
رجبعلی خیاط میگفت:
« *شیطان را دیدم بر جایی که انسان در نماز، میخاراند، بوسه میزند* !!! »
طبق دیده رجبعلی خیاط اگر جایی از بدن انسان در نماز بخارد اگر بخاراند شیطان بر آن بوسه می زند!
نماز گزار بیچاره باید زحر بکشد و حواسش پرت بشود اما موضع را نخاراند والا شیطان بوسه می زند !!!
مدرکش چیست ؟
رجبعلی دیده !!!
به نظر مومنین اگر عضوی از بدن در نماز خارید آیا جایز است آن را بخارانیم؟
اگر بله
پس چرا چیزی را جایز کرده که سبب شادی و بوسه شیطان می شود؟
چرا چیزی را اجازه داده که شیطان لعین بر انسان آن هم در حال نماز وارد شود؟
ای دو صد لعنت بر این انحراف باد !
این دروغ سازی های رهزن معرفت فقط و فقط در جریان انحرافی صوفیه یافت می شود که قصد آنان منحرف کردن و به ابتذال کشاندن معرفت دینی مومنین است
_ادامه دارد_
*والله المستعان*
*سید حسین خادمیان*
•┈┈••✾••┈┈•
⬇️⬇️⬇️
https://eitaa.com/sayedhosainkhademian
مناسبتسازی مذهبی، مکتب شیعه را غیر عقلانی جلوه میدهد
http://www.tdm-ido.ir/noteDetail/48/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%D8%BA%DB%8C%D8%B1-%D8%B9
____
@sayedhosainkhademian
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و تاسف
*از ننگ بر دار کردن شیخ فضل الله نوری*
*تا ننگ بر دار کردن غیرت*
*و ننگ آتش زدن قرآن*
با خبر شدیم با پذیرش ذلت طاغوت فرهنگی؛ ناموس شیعه بر اثر فریب و نیرنگ برای میدان رقص شیطان در تماشاخانه ورزشی مجوز حضور پیدا کرد.
*وعلی الاسلام السلام*
آن روز که شیخ مظلوم جهان تشیع ، مرحوم شیخ فضل الله نوری رضوان الله تعالی علیه را در میدان پایتخت تهران بر دار کردند و بسیاری یا تماشا کردند یا سکوت و آخوند خراسانی به کفایه مشغول بود و مشروطه تایید نمود و میرزای نایینی به تنزیه الملة و مشروطه تایید کرد و سایرین یا تماشا کردند و یا سکوت ؛ تاریخ ننگی را ثبت کرد که از خجالت آن؛ کمر همه حوزه های علمیه و اهل دیانت شکسته شد و امروز هم با حضور ناموس شیعه در میدان تبرج و اختلاط تاریخ ؛ ننگ دیگری را ثبت خواهد نمود که کمر صاحب الزمان عجل الله تعالی را خواهد شکست .
و *انا لله و انا الیه راجعون* .
این کلام امام غیرت ؛ حضرت امیرالمومنین علیه السلام است:
یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَکُمْ یُوَافِقْنَ الرِّجَالَ فِی الطَّرِیقِ أَ مَا تَسْتَحْیُونَ وَ قَالَ علیه السلام:
*لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَا یَغَارُ*
ای مردم عراق؛ خبر یافتم که زنان شما در راه هم مسیر با مردان هستند؛ آیا شرم نمیکنید؟
*لعنت خدا بر بی غیرت* .
مرحوم آیت الله العظمی اراکی رضوان الله تعالی علیه نقل میکند، شخصی نزد مرحوم آیت الله بروجردی رحمت الله علیه آمد و عرض کرد: در خواب دیدم سه قرآن در خانه دارم که به ترتیب یکی بزرگ و دیگری متوسط و سومی کوچک است و دیدم هر سه آتش گرفتند. تا آمدم آنها را خاموش کنم، قرآن بزرگ کاملاً سوخت و دومی نیز به کلی از بین رفت، ولی موفق شدم قرآن کوچک را که اطرافش آتش گرفته بود، خاموش کنم. تعبیر خوابم چیست؟ آیت الله بروجردی فرمود: «من تعبیر خواب نمیدانم، ولیکن در تهران شخصی به نام آیتالله سیداحمد قمی است که در تعبیر خواب استاد است. نزد ایشان برو تا خوابت را تعبیر کند» .
آن شخص میگوید نزد آیت الله سید احمد قمی رفتم و خوابم را تعریف کردم. آن آقا فرمود: «تو سه دختر داری که یکی بزرگ و دیگری متوسط و سومی کوچک است. دختر اولی و دومی را به دبیرستان فرستادی و بیحجاب شدند. آن دو همان دو قرآن بودند که کاملاً سوختند، *ولی دختر سومت تا درس ابتداییاش تمام شد و خواست به دوره بالاتر برود و به این بهانه بیحجاب شود، گفتی دیگر اجازه نمیدهم این دختر از دستم برود و او را از رفتن به دبیرستان منع کردی و او همان قرآن کوچک است که اطرافش سوخت، ولی آتش آن را خاموش کردی.* آیا اینها را که گفتم درست است؟» مرد گفت: «کاملاً درست است»
خدایا اینک برای این که حجت بر اهل ایمان روشن شود با خجالت و شرمندگی از امام زمان عجل الله این چند سطر را حرمت حضور زنان در این گونه محافل با قلمی شکسته و قلبی شرمسار و وظیفه ای در غبار و خجلتی در دریای خون شهیدان می نویسم شاید به ساحل توفیق و اثر مختوم گردد.
https://eitaa.com/sayedhosainkhademian
*تفصیل دلایل*
⬇⬇⬇
۱. قرآن کریم صراحتا دستور می دهد «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبرَّجْنَ تَبَرُّج الجاهلیّةِ الاُولی»
و در خانه های خود بمانید و به شیوه جاهلیت پیشین تبرّج نکنید.
لذا هرگونه عملی که میدان خودنمایی، جلوهگری، جلب توجه مردان بیگانه و تأثیر در دل آنان شود مصداق تبرّجِ نهی شده قرآنی است.
لذا مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه از امام صادق علیه السلام نقل می کند:
بر زنان جایز نیست صدای خود را به لبیک بلند کنند و حجرالاسود را استلام نمایند و در سعی بین صفا و مروه، هروله (دویدن) کنند.
بنابراین حتی اگر هم درس شدن با نامحرم زمینه و مقدمه جلب توجه نامحرم می شود؛ تبرج است و حرام و ممنوع می باشد .
لذا تشکیل کلاس های مختلط در مراکز آموزشی نوعی تبرج است .
من تعجب می کنم برخی از سند ۲۰۳۰ برآشفتند که یک فقره آن ایجاد کلاس های مختلط برای نو آموزان بود اما از تشکیل کلاس های مختلط در سنین خطرناک جوانی آشفته نمی شوند که قطعا تبرج است فتامل جیدا .
در صدر اسلام ز ن ها در اتاقی یا در کناری مینشستند واحادیث را استماع می کردند و هرگز مختلط نبودند.
۲. احتراز از تبرج و اختلاط زن و مرد و رویایی آنان تا آن حد اهمیت است که محدث و مفسر خبیر صاحب تفسیر البرهان نقل می کند :
حضرت علی علیه السلام در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله را زد .
جناب ام سلمه به طرف در آمد و در را باز کرد.
👈پس امام علیه السلام آن قدر در کنار در مکث کرد تا این که ام سلمه از در دور شد و وارد اتاقش گردید. سپس امام وارد شد و بر رسول خدا سلام کرد.
ببینید در یک چنین مساله ساده ای چقدر احتراز از اختلاط و عدم همراهی با نامحرم رعایت می شود.
صفحه اول