هدایت شده از فرهنگی #سه_شنبه_های_مهدوی
بسم رب المهدى...
وقتى كه چندين بار، تمامِ داراييت را در راهِ خدا بخشيده اى...
هنگامى كه هر روز، سفره ى كرامتت را در كوچه مى گستراندى...
زمانى كه هيچ كس، دستِ خالى و نوميد از درب خانه ات باز نمى گشت...
چه كسى غير از تو را كريم بخوانند؟!؟
كه " كريمِ اهل البيت"، لقبى است كه تنها و تنها برازنده ى توست!
كريمى كه ميراثِ كرامت از جدّ اطهرش دارد...
و بى سبب نيست كه روزِ شهادتش با روز رحلتِ ايشان قرين گشته است!
يا كريم اهل البيت :
با دست هاى خالى، به دربِ خانه ات آمده ام...
يقين دارم كه لطفِ بى نهايتت، پيمانه ام را لبريز خواهد كرد!
وقتيكه "كريم" يعنى آنكس كه بى سوال عطا مى كند و بى حساب مى بخشد...
سه شنبه اى جانسوز از راه مى رسد...
قرار ما، سه شنبه ١٥ آبان ماه، حوالى "چهارراه عاشقى"
شما هم اگر ميخواهيد در شب رحلت جانگداز "پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفى (صلى الله الله عليه و آله و سلم)" و شهادت سبطِ اكبر ايشان، كريم آل طه "حضرت امام حسن مجتبى (عليه السلام)" #سه_شنبه_هاى_مهدوى را در شهر يا محله ى خود برگزار كنيد، لطفا با ارسال #يا_مهدى به آيدى @toluehagh1 اطلاع دهيد.
محتواى اين هفته طبق روال در كانال @far_seshanbeha منتشر شده است.
ضمنا، ارسال تصاوير از لحظات زيباى سه شنبه ها هم جهت انتشار در صفحات #سه_شنبه_هاى_مهدوى فراموش نشود. ما را در لحظات امام زمانى خود سهيم كنيد.
يا امام حسن مجتبى (عليه السلام) :
🌹 كريم اهل بيتى و كرامتت زبانزد است...
ولى هنوز مرقدت، بدون صحن و گنبد است!
اللهم اجعلنا من أنصاره و اعوانه...
🏴 قرار هفتاد و هفتم 🏴
لحظه هاى آخر است.
چشم هايى كه گريان است از غمِ فراق...
و نفس هايى كه به سختى بالا و پايين مى روند!
سر بر دامانِ وصى و جانشين بر حقش، على بن ابى طالب (عليه السلام) نهاده بود...
چشمانِ مباركش كه چشمهاى گريان فاطمه را ديد...
به يادِ كوچه و سيلى و در و مسمار و آتش، دلش آتش گرفت!
سر مباركش را گرداند تا سفارشِ يگانه دخترش را به على بكند...
اما با ياد كوچه و ريسمان و استخوان در گلو و خار در چشم، بغض، گلويش را به سختى فشرد!
چشم چرخاند...
اما همين كه گرماىِ دستهاى حسن جانش را در دستانش حس كرد...
به يادِ غربتِ او و زهرِ كين و طشت و پاره هاى جگر، جگرش پاره پاره شد...
سر مباركِ حسين جانش را كه به سينه چسباند...
به ياد دشتِ بلا و گودال قتلگاه و حنجر و خنجر، سيلِ اشك بود كه از چشمانِ مباركش جارى شد...
در گوشه ى اتاق، دخترى نشسته بود كه گريه امانش نمى داد...
زينبى كه مى بايد تمامِ اين اتفاقات را به چشم مى ديد و صبر مى كرد!
او را كه ديد، به ياد روزهاى تنهايى و اسارتش، به يادِ صبر بر مصيبتش، لرزه بر اندامِ مباركش افتاد...
پس رو به آسمان كرد كه :
" اَللّهُم اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى... "
خدایا اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم. گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است. می آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه می اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد. من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد. اینان از منند و من از ایشانم ...
سه شنبه اى جانسوز، بى حضور نازنين مولايمان (عج) سپرى شد!
اين سه شنبه به تاريخ ١٥ آبان ماه و در شب رحلت جانگداز "پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفى (صلى الله الله عليه و آله و سلم)" و شهادت سبطِ اكبر ايشان، كريم آل طه "حضرت امام حسن مجتبى (عليه السلام)" با پذيرايى "انار و دمنوش " ميزبان رهگذران " چهارراه عاشقى " بوديم.
اين هفته نيز با اهداى شاخه هاى گل به عابران، عطر انتظار يوسف زهرا (س) را در كوچه پس كوچه هاى شهر پراكنديم.
ويزيت رايگان و واكس صَلواتى هم از ديگر خدمات خدّام المهدى (عج) بود.
@seshanbe_mahdavi
@kheyrine_ir
📷 #گزارش_تصویری
✅ هفتاد و هفتمین هفته از #سه_شنبه_های_مهدوی در چهارراه حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
آماده سازی انار
#خیری_که_جاری_میشود 🌹
سه شنبه ⬅️ ۹٧/۰۸/۱۵
پرداخت نذورات:
*۷۸۰*۳۱۲#
🌱 @seshanbe_mahdavi