وقتی یهویی ورق برگشت نگو شانس بود،
نگو نفهمیدم چی شد،
بگو خدا خواست.
اگه یهویی ورق برگشت یعنی یکی از اون بالا حواسش بهت هست
#دو_خط_خودمونی
بنده خدایی یه انبار گندم جمع کرده بود...
یه روزی رفت نگاه کرد دید انبار خالیه..!!
بهش گفتن تو گندم جمع می کردی ولی مراقبت نمی کردی ،از اون دزدی که میومد می برد؛...
می خوام بگم مراقب انبار آخرتت باش رفیق...
یه وقت نشه کلی زحمت بکشیم اعمال خوبی جمع بکنیم ولی با مراقبت نکردن همه رو از دست بدیم
تو لحظهای که فکر میکنی داری
به تنهایی با غمت میجنگی،
یکی از هفت آسمون بالاتر حواسش
بهت هست☁️🩵
میخواستم بزرگ بشم، درس بخونم، مهندس بشم، خاکمو آباد کنم، زن بگیرم، مادر و پدرم و ببرم کربلا، دخترم و بزرگ کنم، ببرمش پارک، توی راه مدرسه با هم حرف بزنیم، خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم،خوب نشد..!
باید میرفتم از مادرم، پدرم، خاکم، ناموسم، دخترم، دفاع کنم، رفتم که دروغ نباشه، احترام کم نشه، همدیگرو درک کنیم، ریا از بین بره، دیگه توهین نباشه، محتاج کسی نباشیم.
فرازی از وصیتنامه
شهید کاظم مهدیزاده
#هفته_دفاع_مقدس