#خاطراتابراهیم🤍
بااتوبوس راهی تهران بودیم بیشتر مسافرین نظامی بودند راننده به محض خروج از شهر صدای نوار ترانه را زیاد کرد.
ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد.
بعد هم ساکت شد اما بسیار عصبانی بود.
ذکر میگفت دستانش را به هم فشار میداد و چشمانش را میبست.
حدس ،زدم به خاطر نوار ترانه باشد.
گفتم: میخوای برم بهش بگم؟ گفت: قربونت برو بهش بگو خاموشش کنه.
رانندهگفت: نمیشه خوابم میبره.
من عادت کردم و نمیتونم.
برگشتم به #ابراهیم مطلب را گفتم.فکری به ذهنش رسید ازتوی جیبش #قرآن کوچکش را در آورد و باصدای زیبا شروع به قرائت آن کرد
همه محو صوت او شدند رانندههم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد و مشغول شنیدن آیات الهی شد
#هادے_دلها
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
@MaddahionlinYEKNET.IR - vahed - shabe 19 ramezan 1401 - sibsorkhi.mp3
زمان:
حجم:
9.81M
ای ولی نعمت من
دلبر و دلدار علی..
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️انتشار برای اولین بار
دعایی که مستجاب شد؛
مکالمه تلفنی مرحوم آیتالله ناصری با شهید جمهور آیتالله رئیسی
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
#طنز_جبهه
چای داغ با طعم کلوخ!!
((جنگ با همه خشونتش مثل هر موقعیت دیگری برای خودش طنز داشت. گاهی ناخواسته و بهطور اتفاقی جریانی رخ میداد و گاهی نیز افرادی برای دادن روحیه نشاط به رزمندگان به خلق اتفاقات طنز میپرداختند.))
⚪️ماجرایی جالب از زبان رزمنده احمد طاووسی👇
🎙اردیبهشت سال ۶۱ قبل از عملیات بیتالمقدس به کفیشه آمده بودیم.در واقع کفیشه سرپل گردان امیرالمومنین (ع) بود. روزهای اول از کتری و قوری خبری نبود. فضلالله شادمند،فرمانده یکی از دستهها، تصمیم گرفت برای بچهها چای درست کند. با کمک ناصر اباذری و با استفاده از چند تکه سنگ و آجر، اجاقی سر پا تا آب کرد. بعد یک صندوق مهمات را شکستند و تختههای آن را زیر دیگ گذاشتند
آتش را روشن کردند ومنتظر ماندند تا آب جوش بیاید
آب که جوش آمد.شادمند مقداری چای خشک،که قبلاً از تدارکات گرفته بود، توی دیگ ریخت.همه منتظر بودند تا چای دم بکشد. شیرینکاری یکی از بچهها گُل کرد. کلوخ کوچکی داخل دیگ پرتاب کرد وگفت: این هم نمک چای!
چند لحظه بعد! این کار توسط یکی دیگر از رزمندهها تکرار شده و بار سوم هم ماجرا تکرار شد.شادمند اخمهایش را درهم کشید و گفت: بچهها، شوخی بسه دیگه، من دارم برای خودتون چای درست میکنم. خودم که نمیخوام یه دیگ چای رو تنهایی بخورم
باز هم رزمندهای شیطنت کرد و بدنبال آن رگبار کلوخ به سمت دیگ چای شلیک شد. شادمند عصبانی شد. بیل را پر از خاک کرد و داخل دیگ ریخت و گفت: حالا هرکی چای میخواد، بره لیوانش رو بزنه توی دیگ و یه چای با طعم کلوخ بخوره
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
👆📷 در انتظار چای ☕️
... ولی کو چای؟!
23.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاران_خرازی
صحبت های پدر شهید خرازی در مورد شهید محمدرضا زاهدی پس از شهادت فرزندشان - شهرک دارخوین سال ۱۳۶۶
#شهید_القدس
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
2.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزوی شهادت در دلشان موج میزد
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅جهنم رفتن خیلی مشکله!
🔰#استاد_فاطمی_نیا
🎙سخنرانی دینی کوتاه🔖
#کلیپ_سخنرانی
#اهل_بیتعلیهمالسلام
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh
#عاشقانه
وقتی پیڪر شہید سیاوشے آوردند
همسرش مبهوت دست نوازش به رویش ڪشید
و اشڪ چشمان شهید سیاوشی پاسخی شد براے وداع
#وداع
#شهیدامیرسیاوشی
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#باشهـــداوسیّدالشُّهداتــاظهــــور
✅ @shahid_azizzadeh