🥀صلی الله علیک یا اباعبدالله🥀
روز بیست و سوم از چله پرفیــض و باعظمـت زیارت عاشــورا، هدیه به روح شهــید والامقام، میلاد حیدری
به نیت سلامتی و ظهــور مولا صاحب الزمان(عج) و حاجت روایی همه اعضای کانال
#او_آمده_تا_دست_تو_را_هم_بگیرد
#شهید_میلاد_حیدری
#روز_بیست_و_سوم
#چله_عاشورا
پ. ن:به جا مانده از تبریکات تولد شهید عزیز🦋🌱
چله زیارت عاشـورا هدیه به شهـید عزیز مدافع حرم میلاد حیدری
@shahid_modafe_haram_miladheidari
سلام امام زمانم✋🌸
پشت دیوار بلند زندگی
مانده ایم چشم انتظاریک خبر
یک انا المَهدی بگو
یاابن الحسن(عج)
تا فرو ریزد حصار غصه ها
💓اللهم عجل لولیک الفرج💓
#السلامعلیکمیااولیاءاللهواحبائه
سلام و رحمت رفقا✋🍃
ظهر و روزتون متبرک به نگاه مولا علی❤️ وحضرت مادر❤️ان شاءالله*
@shahid_modafe_haram_miladheidari
⚠️ #تلنگر
📖 دو سوره در قرآن، با کلمه "ویل" شروع شده
"ویل" یکی از شدیدترین تهدیدهای قرآن است.
♦️و اون دو آیه اینها هستند:
❗️ وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ
وای بر کمفروشان...
❗️ وَیْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ
وای بر عیبجویان طعنهزننده...
1⃣ اولی در مورد مال مردم...
2⃣ دوم در مورد آبروی مردم...
⚠️مراقب هر دو باشیم....
@shahid_modafe_haram_miladheidari
@Ostad_Shojaeانسان شناسی 011.mp3
زمان:
حجم:
12.07M
#انسان_شناسی ۱۱
#استاد_شجاعی 🎤
#حجتالاسلام_توکلی
← بعضیها با نگاه کردن... با همین کار ساده،
از ازل تا ابد را طی میکنند و
از زمین، تا ملکوت آسمانها ، اوج میگیرند!
← بعضیها قادرند با همین کار ساده،
پنجرهای به جهانی از یقین و هدفمندی و آرامش...به روی خود بگشایند!
💥 چرا ما سالهاست دیدهایم
اما حقیقت شگرف نهفته در آنچه دیدهایم،
هیچگاه قلبمان را، تکان ندادهاست؟!
@shahid_modafe_haram_miladheidari
بسم الله الرحمن الرحیم❤️!
این پست هر شب تکرار میشود
#استغفارهفتادبندیمولاعلی(ع)
_بندچهلوهفتم_🌱
📌بهنیابتاز#شهید_مهدی_باکری
🌹اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَنْتَ أَحَقُّ بِمَعْرِفَتِهِ إِذْ كُنْتَ أَوْلَى بِسَتْرَتِهِ [بِسَتْرِهِ] فَإِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
ار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که تو به شناخت آن آگاهتری زیرا پیش از هر کس تو به پوشانیدن آن سزاوارتری، چون فقط تو سزاوار پرهیز و آمرزش هستی؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
اجرتون با امیرالمومنین(ع)🌻!
التماسدعا🤲🏻
@shahid_modafe_haram_miladheidari
شهید مهدی باکری در سال 1333 شمسی در میاندوآب به دنیا آمد.
با ورود به دانشگاه مرحلهی جدیدی از زندگی علمی و سیاسی او آغاز شد. در همان سالها به طور جدی پا در عرصهی مبارزات سیاسی و انقلابی گذاشت.
مطالعهی کتاب ولایت فقیه امام خمینی نقش مهدی در شکلگیری شخصیت او بر جا گذاشت.
او در دانشگاه درس خواندن و یاور دانشجویان و بیرون از دانشگاه یک دانشجوی پر شور و حال و واقف به اوضاع و احوال زمان بود. او و دوستانش نقش مهمی در بر پایی تظاهرات شهر تبریز در پانزدهم خرداد 1354 و 1355 داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی به ادارهی امنیت برده شد اما چون مدرکی علیه او نداشتند تحت نظر آزاد شد.
بعد از گرفتن مدرک مهندسی برای ادامه مبارزه از محیط دانشگاه خارج شد.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
در سال 1356 به عنوان افسر وظیفه به خدمت سربازی رفت و به تهران مأمور شد. در بحبوحهی انقلاب مهدی به فرمان امام خمینی از پادگان گریخت و به ارومیه بازگشت. در این دوران مخفیانه زندگی میکرد و نیروهای جوان را سازماندهی و تربیت کرد.
با پیروزی انقلاب مهدی نقشی فعال در سازماندهی سپاه پاسداران داشت. مدتی هم دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. او در سال 1359 ازدواج کرد و روز بعد از عقد به سوی جبهه شتافت. در منطقه ی غرب سمت فرماندهی سپاه را به عهده گرفت. همان روزها بود که علی صیاد شیرازی به کردستان آمد و با مهدی آشنا شد.
مهدی پس از شرکت در عملیاتهای مختلف و پاکسازی ضد انقلاب، به منطقهی جنوب کشور رفت و معاونت تیپ نجف اشرف را به عهده گرفت. در عملیات فتحالمبین، در منطقهی رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و پس از آزاد سازی خرمشهر دوباره مجروح شد. با تشکیل تیپ عاشورا فرماندهی این تیپ را به عهده گرفت.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
مهدی پس از شرکت در عملیاتهای مختلف و پاکسازی ضد انقلاب، به منطقهی جنوب کشور رفت و معاونت تیپ نجف اشرف را به عهده گرفت. در عملیات فتحالمبین، در منطقهی رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و پس از آزاد سازی خرمشهر دوباره مجروح شد. با تشکیل تیپ عاشورا فرماندهی این تیپ را به عهده گرفت.
در عملیات حماسی خیبر که در جزیره ی مجنون بر پا شد برادرش به شهادت رسید. در روزهای آخر اسفندماه 1363 عملیات بدر آغاز شد. مهدی و نیروهایش ضربات مهلکی بر ارتش عراق میزنند. در روزهای 25 اسفند ماه مهدی و همرزمانش در مقابل عراقیها مقاومت کردند.
هر چند فرماندهان ارشد سپاه سعی کردند مهدی را به عقب بازگردانند توجهی نکرد و سرانجانم با اصابت گلولهای به سرش به سختی مجروح میشود و هنگام بازگشت به عقب موشکی به قایق آنها اصابت میکند و پیکر آنها راهی دریاها می شود.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطره
زمانی که شهید مهندس مهدی باکری، فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا شهردار ارومیه بود روزی برایش خبر آوردند که بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده است. مهدی گروههای امدادی را اعزام کرد وخود هم به کمک سیل زدگان شتافت. در کنار خانهای، پیرزنی به شیون نشسته بود، آب وارد خانه اش شده بود و کف اتاقها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار میکرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بدهد، مادر، خیر ببینی، نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست،ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت»..؛ و مهدی فقط لبخند میزد.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
#خاطره
وقتی در عملیات خیبر شهید حمید باکری از طرف برادرش شهید مهدی باکری به عنوان فرمانده عملیات روانه جزایر مجنون شد. پس از رشادتهای بسیار و تصرف خط، بر اثر ترکش خمپارهای به شهادت رسید، هیچکس نمیدانست که چگونه این خبر را به آقا مهدی برساند، وقتی ایشان بر بچهها وارد شدند دیدند که همه زانوی غم در بغل گرفته اند، گفتند: «میدانم، حمید شهید شده» و بعد قاطع و محکم ادامه دادند: «وقت را نمیشود تلف کرد همه ما مسئولیم و باید به فکر فرمانده جدید خط باشیم، بی سیم را بیاورید…» آن روز آقا مهدی، طی تماسی با خط، برادر شهید «مرتضی یاغچیان» را به عنوان فرمانده خط معرفی کرد. وقتی این شهید عزیز از ایشان اجازه خواستند که بروند و جنازه حمید را بیاورند، آقا مهدی گفت: «جز یک نفر را نمیتوانیم بیاوریم» و مهدی گفت: «هیچ فرقی بین حمید و دیگر شهیدان نیست، اگر دیگران را نمیشود انتقال داد، پس حمید هم پیش دیگران بماند، اینطور بهتر است…» و این در حالی بود که آقا مهدی، حمید را بزرگ کرده بود و هیچکس به اندازه آقا مهدی، حمید را دوست نداشت.
@shahid_modafe_haram_miladheidari