eitaa logo
🕊از میلاد تا خدا🕊
355 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
974 ویدیو
8 فایل
وقتی عقل عاشق شود! عشق عاقل می‌شود. و‌شہـید‌می‌شوی ولادت:۹ رمضان ۱۴۱۲(ه.ق) شہادت:۹ رمضان ۱۴۴۴(ه.ق) محل‌‌شہادت:حومه دمشق حضور شما در این کانال اتفاقی نیست🕊🦋 |کانال رسمی زیر نظر خانواده‌ معظم شھید| خادم کانال: @Khadem_shohada_78
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نام و نام خانوادگی: مهدی زین‌الدین تاریخ تولد: 18 مهر 1338 تاریخ شهادت: 27 آبان 1363 شهادت: کرمانشاه شهید زین الدین در ۱۸ مهر سال ۱۳۳۸ ش، در خانواده ای مذهبی در شهر تهران، در خیابان ری دیده به جهان گشود. پدر و مادرش که از معارف اهل بیت برخوردار بودند، اسمش را "مهدی" نهادند. پدر شهید زین الدین از فعّالان مذهبی و سیاسی زمان خود بود که بارها به خاطر فعالیت سیاسی تبعید و در شهرهای مختلف کشور طعم تلخ زندان رژیم طاغوت را چشیده بود. مادر آن شهید نیز از مربیان قرآن و اشاعه دهندگان معارف اهل بیت علیهم السلام به شمار می رود. @shahid_modafe_haram_miladheidari ┄┅══❁🍂🕊🍂❁══┅┄
مسئولیت‌های زین‌الدین استعدادها و خلاقیت های ذاتی انسان، در پیکار با رویدادها و حوادث آشکار می شود. با آغاز جنگ و رشادت های فراوانی که شهیدزین الدین از خود به ثبت رساند، فرماندهان را برآن داشت تا مسئولیت های حساس و کلیدی را به او واگذار کنند. بدین ترتیب، زین الدین، به عنوان مسئول شناسایی یگان ها انتخاب شد و پس از آن به عنوان مسئول اطلاعات عملیات سپاه دزفول و سپس مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد انتخاب شد. او در "عملیات بیت المقدس" و آزادسازی خرمشهر، مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه نصر را پذیرفت و در "عملیات رمضان"، به سرپرستی تیپ ۱۷ علی ابن ابی طالب قم و سرانجام به فرماندهی لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب قم منصوب شد و در همین سِمَتْ به مقام والای شهادت رسید. @shahid_modafe_haram_miladheidari ┄┅══❁🍂🕊🍂❁══┅┄
انصراف از دانشگاه پاریس اواخر عمر رژیم پهلوی،اعتصابات عمومی بیشتر شهرهای این مرز و بوم را فرا گرفته بود.این حرکات عمومی مردمی، باعث تعطیلی مغازه ها و ادارات و کارخانه ها شده بود. شهید زین الدین هم جهت پیوستن به صف انقلاب مغازه پدر را تعطیل کرد، ولی کسب دانش برای او تعطیل نشد و یادگیری زبان خارجی در اولویت کاری او قرار گرفت زیرا قصد عزیمت به یکی از کشورهای خارجی برای ادامه تحصیل داشت. او با چهار دانشگاه از دانشگاه های فرانسه مکاتبه کرد و بعد از مدتی، نامه قبولی از یکی از آن ها دریافت کرد. بعد برای انتخاب یکی از دانشگاه ها، به یکی از دوستانش که به تازگی از فرانسه برگشته بود مراجعه کرد، او در جواب گفته بود: در فرانسه خدمت حضرت امام رسیدم، ایشان فرمود: «به ایران برگردید؛ زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است». و این سخن، باعث انصراف شهید زین الدین از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل شد ازدواج یکی از دوستان شهید مهدی زین الدین می گوید: یک روز به ایشان گفتم، آقا مهدی الان وقت ازدواج شماست،چرا دست به کار نمی شوی؟جواب دادند:راستش تا به حال فکر این جا را نکرده بودم. ما که با جنگ ازدواج کرده ایم. بعدها یک روز آقا مهدی آمد و گفت:فلانی من حاضرم ازدواج کنم، ولی همسر من، دختری باید باشد که بتواند با ما زندگی کند؛چون ما مرد جنگیم و کم تر دختری حاضر می شود سختی های ما را تحمل کند. او پس از مدتی،همراه صبور و پرتحمل خود را یافت که حاصل این ازدواج، یک دختر بود که اسمش را لیلا گذاشتند. @shahid_modafe_haram_miladheidari
نحوۀ شهادت شهادت، هنر مردان الهی است و مردان خدا زیبنده شهادت اند و به راستی که خط سرخ شهادت، میراث بزرگ انبیای الهی است. در هشت سال جنگ تحمیلی خداجویان مخلص ایران اسلامی، با این عشق سرخ هم آغوش شدند و بر فراز قله سعادت گام نهادند. مهدی زین الدین از جمله مردان الهی بود که به این فیض رسید. سرانجام آن حادثه بزرگ و خبر وحشت انگیزی که هموراه لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب قم از آن هراسان بود، به وقوع پیوست و خبر پرواز سید مهدی زین الدین، به گوش رسید. شهیدزین الدین در مأموریتی که از کرمانشاه به سوی سردشتِ آذربایجان غربی در حرکت بود، با گروه های ضد انقلاب درگیر شد و به فیض شهادت نائل گردید. مزار ایشان در گلزار شهدای علی بن جعفر قم، زیارت گاه عاشقان شهادت است. روحش شاد و یادش جاودان باد. @shahid_modafe_haram_miladheidari
4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 نماهنگ | شهادت نامه مروری بر زندگی شهید مهدی زین الدین ♦️ فرمانده لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام 🗓 شهادت شهید مهدی زین‌الدین ۲۷ آبان ۶۳ بر اثر کمین دشمن در مسیر سردشت @shahid_modafe_haram_miladheidari
عراق پاتک سنگینی کرده بود. آقا مهدی طبق معمول سوار موتورش توی خط این طرف و آن طرف می‌رفت و به بچه‌ها سر می‌زد. یک مرتبه دیدم پیدایش نیست. از بچه‌ها پرسیدم، گفتند رفته عقب. یک ساعت نشد که برگشت و دوباره با موتور از این طرف به آن طرف. بعد از عملیات، بچه‌ها توی سنگرش یک شلوار خونی پیدا کردند. مجروح شده بود، رفته بود عقب، زخمش را بسته بود، شلوارش را عوض کرده بود، انگار نه انگار و دوباره برگشته بود خط. 📚 @shahid_modafe_haram_miladheidari
4.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری‌ شهدا 📌رفقا برای یاری دین خدا باید دغدغه داشت. 🔹مثل شهید مهدی زین الدین که در مسیر تقویت دین و انقلاب روز و شب نمی‌شناخت حتی به خانمش می‌گفت:... 🎙 شیخ سعید آزاده @shahid_modafe_haram_miladheidari •❁꧁-•°❄️🕊❄️°•-꧂
موقع انتخابات، مسئول صندوق بودم. سر که بلند کردم، دیدم آقامهدی زین الدین، فرمانده لشکر هفده علی بن ابیطالب (ع) توی صف ایستاده، به احترامش بلند شدم. خواستم با احترام بیاورمش جلوی صف. اشاره کرد، نیامد و ایستاد تا نوبتش بشود. موقع رفتن، بدرقه اش کردم. بعد به او گفتم: «آقامهدی، وسیله هست تا شما را برسانند؟ » گفت: «آره! » هر چه نگاه کردم، ماشینی آن دور و بر ندیدم. رفت سمت یک موتورِ گازی تا سوار بشود. رفتم کنارش، گفت: «مال خودم نیست، از برادرم قرض گرفتم» 📚 یادگاران @shahid_modafe_haram_miladheidari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا