eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
•●🔗❁🖤●• ‏آنقدر‌عاشقانه‌براےخدازندگی‌ کنیم ک خداهم عاشقانه بگوید "وَاصْطَنَعْتُكَ‌لِنَفْسِی" تورابرای‌خودم‌ساخته‌ام...🥺🤍 یکی‌مثل‌شهـدا ...!♥️
اگه حالت بده به این دو شماره زنگ بزن:)❤
می‌گویند‌ حساب‌ می‌شوی اگر میخِ‌ گناه‌ بر قلبت‌ نکوبی خوب‌ طبیبانی‌اند به‌ آنها‌ توسل‌ کن تا اِلتیام‌ بخشند بالهای‌سوخته‌ات‌را...💔🥺
کــلام‌شهـید: جدی گرفته‌ایم زندگیِ دنیایی را و شوخی گرفته‌ایم قیامت را، کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیدار شویم!🌷 ‌شهـــیدحسین‌معزغلامی
اگر نگاه به نامحرم رو کنترل کنی، نگاه خدا روزیت میشه!☘ _شهید احمد مشلب
سعےڪنید سڪوت‌شما بیشتر از حࢪف‌زدن باشد هࢪ حࢪفے ࢪا ڪه مےخواهید بزنید فڪࢪ ڪنید ڪه آیا ضࢪوࢪۍ هست یا نه؟ هیچ وقت بی‌دلیل حࢪف نزنید🌱. شـهید‌مُحـمدهادی_ذوالفقاری
وقتی از می اومد و واسه چند روز خونه بود ، ماها خیلی از حضورش خوشحال بودیم . میدیدم نماز میخونه و حال عجیبی داره یه جوری شرمنده و زاری میکنه که انگار بزرگترین رو در طول روز انجام داده یه روز ازش پرسیدم : چرا انقدر میکنی از کدام می نالی جواب داد : همین که این همه بهمون داده و ما نمی تونیم رو به جا بیاریم بسیار جای داره... راوی:
از اعماق قرون در بین جمعیت تو را دیدم توهم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را !(:
شهدای مدافع امنیت و حرم
از اعماق قرون در بین جمعیت تو را دیدم توهم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را !(:
• . جعفر جنگروی تعریف می‌کرد که یکبار پس از هیئت نشسته بودیم و داشتیم با بچه‌ها حرف می‌زدیم. ابراهیم توی اتاق دیگه تنها نشسته بود و توی حال خودش بود. وقتی بچه‌ها رفتن.اومدم پیش ابراهیم، هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب دیدم هر چند لحظه یکبار سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش می‌زنه. یکدفعه گفتم: چیکار می‌کنی داش ابرام ؟! انگار تازه متوجه حضور من شده باشه از جا پرید و از حال خودش خارج شد. بعد مکثی کرد و گفت: هیچی، هیچی، چیزی نیست. گفتم:به جون ابرام ولت نمی‌کنم. باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت. مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدم‌هائی که بغض کرده‌اند گفت: سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه! .
از مادر شهید پرسیدن: حالا که بچه ات شهید شده،میخوای چیکار کنی؟ ایشونم دست گذاشتن روی شونه ی نوه شون و گفتن: «یه مصطفی دیگه تربیت میکنم❤️:)»
. رفیـق ... برایِ شهید شدن‌‌ هنر لازم است...‌‌ هنر رد شدن از سیم خاردارِ نفس..‌ هنر به خدا رسیدن...‌ هنر تَهذیب...‌ ‌ ‌تا هنرمند نشی، شهید نمیشی!!‌ . 🕊 .