eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
|صدایی‌برای‌آخرین‌بار...| روز‌شهادتش‌دعوت‌بودیم‌خونه‌مادر‌بزرگش. گفتم‌:اگه‌میتونی‌بیا‌...گفت:من‌تا‌۵و۶ کلاسم؛‌اگه‌بتونم‌شب‌بیام. اینو‌که‌گفت،همیشه‌موقع‌خدافظی‌یا‌علی‌ می‌گفت...برگشتم‌گفتم‌پس‌میای‌دیگه؟ گفت‌:باشه‌مامان‌خدافظ‌یا‌علی... دیگه‌رفت‌و‌همون‌اخرین‌باری‌که‌صداشو شنیدم🙂💔 ـ‌به‌روایت‌از‌مادر‌بزرگوار‌شهید 🕊 ❤️‍🩹
|منطقِ‌آرمان| عصرِ روزِ یکم مهرماه ، دستورِ حضور در خیابانِ اسکندری و پاک‌سازیِ این خیابان از اراذل و اوباش آشوبگر به ما ابلاغ شد غائله‌ی خیابانِ اسکندری پس از حدودِ نیم‌ساعت تمام شد. بعد از مدتی، چند نفر از بالای پشتِ‌بام‌های منازل و جایی که از دیدِ ما خارج بود، شروع به فحاشی کردند. یکی از نیروها پاسخشان را داد یک دفعه آرمان گفت :《نگو آقا ! جواب نده. اگه تو هم جواب بدی ، پس فرقِ ما با اونا چیه؟ ما لباسِ بسیج پوشیدیم و نماینده‌ی نظام هستیم، گفتار و رفتارِ ما رو پایِ نظام می‌نویسن پای شهدایی که با این لباس ِ مقدس شهید شدن. جواب دادن به این ناسزا ها کارِ درستی نیست . شهید همت توی یکی از سخنرانی هاش گفته : هر کس بیشتر برای خدا کار کنه ، باید بیشتر فحش بشنوه ، باید برای زفحش شنیدن ساخته شده باشیم ، این فحش و ناسزا ، یعنی کارمون درسته و برای خداست حالا تو با این جواب دادن اجرِ کارمون رو ضایع می‌کنی .》 از منطق و عقیده‌ی‌ او بسیار خوشم آمد و ناخودآگاه لبخند زدم و گفتم:《 آفرین! درسته.دقیقا همین‌طوره که آقای علی‌وردی گفتن. لطفا کسی جوابی به این فحاشی ها نده.》 از آن به بعد ، احترامی همراه با علاقه به آرمان در من به وجود آمد‌ _‌به‌روایت‌از‌سلمانِ‌سپهر 🌹 🕊
23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|خصوصیاتِ‌آرمان| _شاید باورتون نشه ؛ ایشون‌ هیچ‌ کاری نکرد که من اعصبانی‌ بشم +هیچ وقت؟ _بچه‌‌ای بود که خیلی ملاحظه می‌کرد خیلی مهربون‌ بود ، قلبِ رئوفی داشت... _مصاحبه‌ی‌پدرومادرِ‌شهید‌آرمان‌دررسانه
8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ _آرمان عاشقِ عیدِ غدیر بود می‌گفت : باید بریم کار کنیم... _صحبت‌های‌پدرومادرِ‌شهید‌در‌روزِ‌عیدغدیر شـہید‌آرمانِ‌علی‌وردے⚘️ رهرُوانِ‌راهِ‌آرمان🕊
| غیـر قـابل بخشش 🥀 | آرمان از غیبت‌کردن و دروغ‌گفتن بسیار متنفر بود. 🫰اگر جایی، غیبت می‌کردند اول از عواقب آن مفصل توضیح می‌داد... او اشاره می‌کرد که غیبت چقدر گناه بزرگی نزد خدا محسوب و به چه اندازه غیر قابل بخشش است! 😔 او می‌گفت: هر چیزی که برای خودت نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند.‌..🌱 اگر ادامه می‌دادند، آرمان آن جمع را ترک می‌کرد.👏 • به روایت مـادر شهیــد🌷 🕊 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرج
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ _عمرِ شهید آرمان کوتاه بود ، اما با کیفیت بود! _ آرمانِ عزیز یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هاش غزه و فلسطین بود ... _به‌روایت‌از‌دوستِ‌شهید 🌹 🕊
دوست شهید: میخواستیم بابک و اذیت کنیم😆 هم تو غذاش هم تو نوشابش و پر فلفل. کردیم غذارو خورد دید تنده میخواست تحمل کنه بزور با نوشابه بخوره. نمیدونست تو نوشابش هم فلفل داره نوشابه رو سر کشید یهو ریخت بیرون قیافش دراون لحظه خیلی خنده دار شده بودهمه ما ترکیدیم از خنده خودشم میخندید 😁😂 هیچوقت هم کارمونو تلافی نکرد🙂
شهدای مدافع امنیت و حرم
... 🔸بعضی وقتها چای یا شکلات تعارفش می‌کردم، می‌گفت: میل ندارم،یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا پنجشنبه، اغلب این دو روز را روزه می گرفت چشـم هایـش نافـذ و پـرنور بود ،همہ گردان می‌دانستند محسن اهـل نمـاز و گریه های شبانه بود.
|شعروشعورحسینی| می‌گفت: شعرهای‌ مداحان باید بر روی مبنا باشه و علاوه‌بر این که‌ باید شور داشته باشه و قشر جوان رو جذب کنه ، شعور حسینی رو هم ترویج بده د در ناخودآگاه شنونده تاثیر مبنایی‌ بذاره. _به‌روایت‌از‌رفیقِ‌شهید 🕊 ❤️‍🩹
|جانم‌فدای‌رهبر| آرمان آقا رو عاشقانه دوست داشت میگن دل به دل راه داره . همیشه میگفت《جانم فدای رهبر》 به حرفش عمل کرد ، جانش را داد‌ همیشه می‌گفت‌ به حرفی ک می‌زنید عمل کنید و پاش وایسید! _به‌روایت‌از‌مادربزرگوارِ‌شهید 🕊 🌹
✨ |دعای‌ِکمیل...| آرمان تقریبا هر شب جمعه برای مراسم دعای کمیل به مسجد امین‌الدوله می‌رفت. یک بار به او گفتم : آرمان، این هفته هم برای دعای کمیل رفتی؟ چطوری وقت می‌کنی اون وقت شب از منزلتون برسی اونجا؟ اون وقت شب توی اون محله نمی‌ترسی؟ گفت: نه، ترس نداره، من با ماشین میرم؛ اونجا هم نگهبان داره. تو هم این هفته بیا. گفتم: تو گواهینامه داری، ولی من باید یه مقداری از مسیر رو پیاده بیام. اون وقت شب یکم می‌ترسم. گفت: عیبی نداره. آدرس منزلتون رو بده؛ خودم میام دنبالت. خدا می‌داند ؛ شاید شهادتت را در همان شب‌های دعای کمیل از ارباب گرفتی... _به‌روایت‌از‌رفیقِ‌شهید
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ _شبی که شهید با ترس از خواب پرید... _حاج آقا کار به اونجا نمیرسه🙃