. ••• نــخِ تسبيـــــح ••• " اگه شماهم باهاش زياد ارتباط داشتين اينو درك ميكنين كه حسن توي جمع رفقا مثل نخ تسبيح بود ..." -نقل از دوست شهيد- #خاطره | #شهيد_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. 🔹قسم می داد ازش عکس نگیرند. گفتم: " وظیفه من تهیه عکس است ."می گفت:" از کار ها بگیر از چهره من نه."...🔹 📍19 اردیبهشت ماه ، سالروز شهادت شهید مدافع حرم جواد الله کرم . #خاطره | #شهید #شهید_جواد_الله_کرم ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. ♦️ " نه سالش که بود یک روز پدرش سری به اتاق حسن زد تا کتاب‌هایش را مرتب کند. حسن خانه نبود. چند دقیقه که گذشت دیدم صدای گریه حاج‌آقا بلند شد. . . . "♦️ -|نقل از مادر گرامی شهید |- #خاطره | #شهادت #شهید_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. 🔸دومین روز بعد شهادت حسن بنده خدایی آمده بود پیش ما، ایشان از ناحیه پا جانباز شده بودند و روی ویلچر می نشستند ، گریه می کردند و می گفتند : « حسن خیلی به من محبت میکرد . . . "🔸 -نقل به مضمون از پدر گرامی شهید حسن عزیز- #خاطره | #اخلاص #شهید_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. 🌸 "حسن بچه ها را خیلی دوست داشت؛روی بچه ها خیلی حساس بود ، بچه ای اگر گریه می کرد زود ساکتش می کرد.یه چیز توی گوش بچه می گفت، وقتی می گفتم : چی گفتی ؟ می خندید مثل همیشه ، وحتی اگر بچه ایی هم غریبه بود ، دوست حسن می شد . " 🌸 ••نقل به مضمون از مادر گرامی شهید حسن عزیز•• 📷#ارسالی | #شهید_حسن_مختارزاده #خاطره ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

♦️ علاقه شدید به حضرت معصومه ♦️ « حسن آقا جزو نیروهای امنیتی حرم حضرت معصومه(س) بود و بعد از اینکه از کار خود تعطیل می‌شد خانه نمی‌آمد و به حرم می‌رفت و تا نیمه‌های شب و گاهی تا صبح محافظ حرم بود و علاقه شدیدی به حضرت فاطمه معصومه(س) داشت. ما هم تمایل داشتیم که در حرم دفن شود و در آخرین لحظات مراسم وداع ایشان در حرم بانو، من این خواسته را با آیت الله سعیدی تولیت حرم مطرح کردم و ایشان هم پذیرفتند و در همان جمع اعلام شد که مراسم تدفین شهید، فردا در همین حرم انجام می‌شود. من به دلیل این اتفاق همانجا سجده شکر به جا آوردم و این اتفاق را از محبت حضرت معصومه(س) در حق فرزندم می‌دانم؛ چرا که مهر تایید اصلی را بدون شک ایشان زدند و حسن آقا را در جوار خودشان پذیرفتند». 🌱-به نقل از پدر گرامی شهید- #خاطره | #حضرت_معصومه

. ♦️این اولین خاطره ی من و حسن بود . . . ♦️ اولین باری که حسن رو دیدم محرم ۹۷ بود.حرم ماموریت بودیم عاشورا و تاسوعا... وارد محلی که برای استراحتمون بود شدیم و دیدم حسن اروم خوابیده وداره استراحت میکنه.قشنگ یادمه یه لباس دیجیتالی طوسی پوشیده بود خیلی بهش میومد... بعدازظهر شد دوباره باید میرفتیم سرپست هامون،بنده و حسن و یکی دیگه از بچه ها رفتیم سمت درب ۲۴ حرم...سرپست بودیم تاشب موقع شام شد اون موقع برای شام بچه ها فیش غذای حرم میدادن به حسن و اون یکی رفیقمون فیش غذا رسید ولی به بنده نرسید کم اومد. پیش خودم گفتم لابد قسمت نبوده تبرکی حرم نصیبمون بشه...حدود چند دقیقه بعد حسن اومد سمتم فیش غذاشو سمت من گرفت. باشوخی وخنده گفت : " بیا اینو بگیر قسمت توعه ولی اگه کباب بود براخودم میاریا." جفتمون خندیدیم رفتم غذارو گرفتم ، قرمه سبزی بود بعد پستمون باحسن رفتیم استراحت کنیم حسن گفت : " من که شام نمیخورم. " باشوخی و خنده گفتم : " مگه دست خودته باهم میشینیم میخوریم ." که باهم نشستیم و غذا رو خوردیم. حسن خیلی بچه بخشنده ای بود . . . 📍به نقل از یکی از دوستان شهید . #خاطره | #شهید #شهید_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ] کانال رسمی شهید حسن مختار زاده در پیامرسان بله👇🏻: [ https://ble.ir/shahidhasanmokhtarzade ]

. 🌱| قاب عکس شهيد رو بردم با خودم یه جای خوب ، همون جایی که همشه با حسرت به تابوت شهدا نگاه می‌کرد و می‌گفت : " کی میشه ماهم اینجوری روی دست ببرن ." . . .و اونجا همان گلزارِ شهــــدايِ قم . | 📷#ارسالي | #گلزار_شهدا #خاطره |#شهيد_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. 🍃" در دوران کودکی با خودم به مراسمات رحلت می بردم . بچه ها ندیده عاشق امام شده بودند ، در نوجوانی کاروانی یا انفرادی با دوستان از روز قبل در حرم حاضر می شدند و تا آخر سخنرانی فرزند خلف حضرت امام روح‌الله (ره) حضرت امام خامنه‌ای (مدظله)درحرم بودند وشاهد اتفاقات مراسم وتنش ها و...بوده .بعدا بی واسطه به ما تعریف می کردند.وهمیشه در ورودی تهران وخروجی آن به مرقد مطهر عرض ادب میکردند و فاتحه به امام و شهدا می فرستادند. وبعضا شبها درآن مکان مقدس همگی بیتوته می کردیم چون ما خود را مدیون امام و ملزم به پیروی و دفاع از آرمانهای ایشان می دانیم. شادی روح امام و شهدا صلوات. " 📍نقل از پدر گرامی شهید حسن مختارزاده . #امام_خمینی | #خاطره #شهید_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. " طبق اصل غافل گیری شب تولد بنده بود وما هم از همه جا بی خبر،معلوم شد شب تولد بنده است و بچه ها تدارک دیدند. با سلام و صلوات شروع شد و نوبت تقدیم هدایا شد.مثل همیشه، که حسن ما نیازهای واقعی را در نظر می گرفتند هدیه اش را تحویل داد.در عین ناباوری دقیقا وسیله‌ای بود که من به اون نیاز پیدا کرده بودم . و آن وسیله یک آچار فرانسه بود .همگی کلی خندیدیم چون معمول نیست که هدیه تولد باشد. ولی من خیلی خوشحال شدم.امیدوارم باز هم مثل همیشه نیازهای واقعی را برطرف کند... " 🔹به نقل از پدر گرامی شهید . #خاطره | #پدر_شهید #تولد ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. ✨مادر شهید می گفتند : " [حسن] ، هم جاذبه داشت هم دافعه ..." به قول شهید بهشتی " مسلمان هم دافعه دارد هم جاذبه.شما باید جاذبه تان زیاد باشد .باید کلامتان و رفتارتان چنان باشد که اطرافیانتان را یکی یکی جذب کنید.اصلا باید برنامه داشته باشید برای جذب آنها . مبادا فکر کنید که اینهایی که مخالف ما هستند دیگر کارشان خراب است و درست شدنی نیستند ، خیر ، انسان تغییر میکند." #خاطره | #مادر_شهید #شهید_بهشتی ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]

. 🌿| از نه سالگی آرزوی شهادت داشتی حسن جان و خدا می داند که چه ها کردی ، یا که چه قدر صبر کردی تا که در 21 سالگی ات خدا شهادت را نصیب شما کرد . . . به قول حافظ : "گویند سنگ لَعل شود در مَقامِ صبر آری شود، ولیک به خونِ جگر شود" +بنده خدایی می گفت : " در راهِ عشق ، عاشق باید برای رسیدن به سرمنزلِ مقصود زحمتِ بسیار بکشدوخونِ دلهابخورد . . . |🌿 #عاشقی | #شهادت #خاطره ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]