#خاطره_شهید ❣🖌 هميشه يكى از چيزهايى كه خاطرات سيد را برايم يادآورى مى كند، صداى اذان است.🎶✨ هر جا كه بوديم، توى جاده يا مقر يا هر جاى ديگر، وقتى موقع نماز مى شد ، فوراً مى زد كنار و مى گفت "حيفه نماز اول وقت مون از دست بره." ♥️ بعد هم چفيه اش را پهن مى كرد و مى ايستاد به نماز.... 📿 🕊 #شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️ راوی #شهید_مرتضی_عطایی ♡ @shahidhojatrahimi

🧔🏻_پدر و دختری _🧕 💔چه دخترهایی که دیگر پدر ندارند تا ما در ارامش از وجود پدر استفاده کنیم... 💔و چه بابا هایی که از دختران خود گذشتند تا رقیه های دیگر به اسیری نروند... فرزندان شهدا غم یتیمی را تحمل می کنند؛ ما چه میکنیم برای ارامش دل انها!!!!!!!!!!!! 💥قدردان شهدا باشیم 💥پا روی خون شهدا نگذاریم #شهید_مرتضی_عطایی🥀 #نفیسه_دخترشهید🧕 @shahidhojatrahimi

#ببینید #کلام_شهید #شهید_مرتضی_عطایی : تو که اخر گره رو وا میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی 🇮🇷#لحظه ای با شهدا @shahidhojatrahimi

🕊|❥•#شهیدانہ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ موقع‌مسافرت‌می‌گفت: «خانم!کسی‌افرادمُسن‌فامیل‌ رابه‌مسافرت‌نمی‌بردبچه‌ها حوصله‌بردن‌پدرومادرهایشان به‌مسافرت‌راندارند،بیاما آنهاراکربلاببریم.»مثلا مادربزرگ‌آقامرتضی، مادربزرگ‌من، خاله‌شان‌و عمه‌شان،که‌سن‌بالایی داشتندراباخودمان‌می‌بردیم. می‌گفت:«به‌بزرگترها احترام‌بگذاریم‌وآنها‌راببریم» ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ 🕊|❥•#شهید_مرتضی_عطایی   @shahidhojatrahimi

◾️#خاطره_شهید 💔 __________ توی سوریه بعد از عملیاتی در حال برگشت بودیم که توی راه چون بیابان بود یه خار هایی داشت که به قول خودمون یه شاخه داشت و سرش یه خار گرد مانند بود ما میرفتیم با پوتین میزدیم زیر ایناو اینا پرت میشد تو هوا هی این کارو کردیم تا اینکه سید ابراهیم 💔 اومد و اروم تو گوشم با همون لهجه ی شیرینی که داشت گفت: ابوعلی جان اینا موجود زنده هستن همین کارارو میکنی که شهید نمیشی دیگه💔🌿 راوی : رفیق سید ابراهیم ؛ شهید مرتضی عطایی💔 #شهید_مصطفے_صدرزاده #شهید_مرتضی_عطایی #رفاقت #سیدابراهیم @shahidhojatrahimi

🌱پیکر مطهری که با صدای همسر اشک ریخت.. وقتی پیکر شهید در واکنش به همسرش از هر دو چشمش اشک میریزد..🦋🕊 #شهید_مرتضی_عطایی #شهیدانہ♥ @shahidhojatrahimi

📹 کلیپ | شوخی دو شهیدمدافع حرم در وسط معرکه جنگ😇😂 💠 شهید عطایی با نام جهادی ابوعلی و شهید سنجرانی با نام جهادی کرار به فاصله یک سال از هم در سوریه به شهادت رسیدند. #شهید_مرتضی_عطایی #شهید_رضا_سنجرانی

🌹آبےتر از آنیم که بی رنگ بمیریم... از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم! فرصت بده اے روح جنون تا غزل بعد ؛ در غیرت ما نیست که در ننگ بمیریم... #شهید_مصطفے_صدرزاده #شهید_مرتضی_عطایی #شبتون_شهدایی_

🌹آبےتر از آنیم که بی رنگ بمیریم... از شیشه نبودیم که با سنگ بمیریم! فرصت بده اے روح جنون تا غزل بعد ؛ در غیرت ما نیست که در ننگ بمیریم... #شهید_مصطفے_صدرزاده #شهید_مرتضی_عطایی #شبتون_شهدایی

یک بار که دوستانش از کربلا با هواپیما آمده بودند گفت من با اتوبوس می‌‌آیم برای چه ۲۵۰ تومان بدهم برای هواپیما؟ همین پول را برای خانمم یک انگشتر می‌‌خرم و برای من یک انگشتر طلای خالص ۲۱ عراق خریده بود... 🥲 در مهمان‌نوازی هم حرف نداشت من برای مهمان‌های‌مان چیزهایی آماده می‌‌‌کردم اما بازهم خودش می‌‌‌رفت فریزر را باز می‌‌‌کرد شاید چیزی از چشم من دور مانده باشد و نسبت به مهمان‌ها نیز خیلی با محبت بود. راوی: همسر شهید 💚 #شهید_مرتضی_عطایی 🕊🌱