eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
14.3هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویر لبخند کودک یمنی پس از شهادت مظلومانه در حمله جنگنده های ائتلاف سعودی به شمال یمن #یمن_در_خون آآآی ااای #مدعیان_حقوق_بشر #دیپلماتهای_ایران #وجدانها،! #همه_درخواااب؟؟!! شب آرام
همراه‌ بچه‌هاي‌ كوه‌ تفحص‌ لشكر عاشورا، در منطقه‌ فكه‌، همانجايي‌ كه‌روزي‌ در بهار سال‌ 62 عمليات‌ والفجر يك‌ انجام‌ شده‌ بود، خاكريزها و شيارهارا مي‌گشتيم‌ تا شهيدان‌ بر جاي‌ مانده‌ را بياييم‌، روي‌ يكي‌ از خاكريزها باصحنه‌ جالب‌ و باور نكردني‌ اي‌ روبه‌ رو شديم‌. بسجي‌ اي‌ آرپي‌ جي‌ زن‌، روي‌ زانون‌ نشسته‌ بود تا تانك‌ رو به‌ رويش‌ را بزند،ولي‌ بلافاصله‌ پس‌ از شليك‌ موشك‌ گلوله‌ تك‌ تيراندازان‌ عراقي‌ پيشاني‌ اش‌را شكافته‌ و او كه‌ روبه‌ جلو افتاده‌ بود، در همان‌ حال‌ لوله‌ آرپي‌ جي‌ به‌ صورت‌عمود بر زمين‌ مانده‌ و بدن‌ او متكي‌ بر آرپي‌ جي‌، به‌ حالت‌ نيمه‌ سجده‌ روي‌خاكريز مانده‌ بود، آرام‌ و آهسته‌، استخوانهايش‌ را جمع‌
داشتيم مى رفتيم به طرف ميدان مين براى شناسايى راه كار. مى خواستيم از آنجا كار را شروع كنيم تا به جايى كه احتمال مى داديم تعدادى شهيد افتاده باشند برسيم. همراه بچه ها، در منطقه 112 فكه، نرسيده به ميدان مين، متوجه سفيدى روى زمين شدم كه به چشم مى زد. هر چيزى مى توانست باشد. منطقه را سكوت محض گرفته بود. فقط باد بود كه ميان سيم هاى خاردار گذر مى كرد. به نزديكش كه رسيدم، از تعجب خشكم زد، پيكر شهيدى بود كه اول ميدان مين روى زمين دراز كشيده بود. اول احتمال داديم شهيدى است كه تير يا تركش خورده و افتاده اولميدان مين. بالاى سرش كه رسيدم، متوجه يك رديف مين منور شدم; دنبال آن را كه گرفتم، ديدم جايى كه او دراز كشيده است، درست محل انفجار يكى از مين هاى منور است. مين منور شعله بسيار زيادى دارد. به حدى كه مى گويند كلاه آهنى را ذوب مى كند. حرارتى كه رد نزديكى آن نمى توان گرمايش را تحمل كرد. خوب كه نگاه كردم ديدم آثار سوختگى به خوبى بر روى استخوان هاى اين شهيد پيدااست. در همان وهله اول فهميدم كه چه شده است! او نوجوانى تخريبچى بوده كه شب عمليات در حال باز كردن راه كار و زدن معبر بوده است تا گردان از آنجا رد شوند، ولى مين منورى جلويش منفجر شده و او براى اينكه عمليات و محور نيروها لو نرود، بلافاصله خودش را بر روى مين منور سوزان انداخته تا شعله هاى آن منطقه را روشن نكند و نيروها به عمليات خود ادامه دهند. پيكر مطهر سوخته او را كه جمع كرديم، از همان معبرى كه او سر فصلش بود، وارد ميدان مين شديم. داخل ميدان، ده پانزده شهيد در راه كار، پشت سر يكديگر دراز كشيده و خفته بودند. پلاك آن شهيد اولى ذوب شده بود ولى شهدايى كه در ميدان مين بودند پلاك و كارت شناسايى بعضى شان سالم بود و شناسايى شدند كه فهميديم از نيروهاى دلاور لشكر 31 عاشورا بوده اند و يكسرى هم از نيروى ارتش لشكر 81 زرهى خرم آباد.
مادرها شبیه نخ تسبیح میمانند ، به نسبت دانه ها کمتر خودنمایی میکنند اما اگر نباشند هیچ دانه ای کنار دیگری نمیماند ! خدایا نخ هیچ تسبیحی پاره نشود … .
خبرگزاری تسنیم: انگیزه برای حضور در جمع مدافعان حرم اهل بیت(ع) سن وسال نمی‌خواهد، آگاهی و اشتیاق می‌خواهد، دلی قرص و شجاعتی مثال زدنی. وقتی همه این‌ها در دل دردانه پسری که تنها چند روز مانده تا 20 ساله شود، جمع می‌شود، دیگر کسی همچون سید مصطفی برای رفتن سر از پا نمی‌شناسد. آنقدر بی تاب رفتن می‌شود که همه، از جمله پدر و مادرش به این نتیجه می‌رسند که نمی‌توانند مانعش شوند. شوق رفتن او را از این دنیای خاکی کند و با خود برد.نابغه کوچک مدافعان حرم، جوانترین شهید مدافع حرم ایرانی و القاب مختلف دیگری که هیچکدام نمی‌تواند به تنهایی گویای دل بزرگ این شهید باشند.
هر ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما میگیره و تغییر میڪنه، اما هیچ تغییری نڪرده بود... 💕 @Shahidhojatrahimi
❦☀️❦✥🕊✥❦☀️❦ به هوای حرمش میگذرد ایامم کوه دردم که کند نام رضا آرامم ای اسوه ی احسان و کرم آقا جان دیوانه ام از شوق حرم آقا جان ❦☀️❦✥🕊✥❦☀️
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
با شهدا دوست بود☺️ و از آنان مُد میگرفت👌 در زمینه شهدا فعالیتهای زیادی انجام می داد❤️ دفتری داشت📝 که خاطرات شهدا و خلق و خوی شهدا را در آن ثبت میکرد🖊 و سعی میکرد خود را شبیه شهدا کند☺️ با بسیاری از شهدای دفاع مقدس و امنیت دوست و رفیق بود😍 مثل شهید مرتضی جاوید،☺️ شهیدعلی اکبر رحمانیان، شهید خلیل عسکری و شهید مهدی مولانیا روایتی :از پدر بزرگوار شهید❤️ 💔🕊 @Shahidhojatrahimi
شهید مدافع حرمی که با خرید و فروش ضایعات روزی خود را می‌گذراند، خود را به حرم زینبی رساند و روزی خود را از حضرت زینب (س) گرفت... روزی به نام شهــ🌷ــادت شهيد ناصر مسلمی سواری🌷 @Shahidhojatrahimi
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
🔻شهید محمدامین کریمیان. طلبه بود. مسلط به زبان انگلیسی. بورسیه تحصیل در فلسفه غرب دانشگاه آلمان نیز پذیرفته شده بود، بارها از او خواستند که برای تبلیغ به کشورهای انگلیسی زبان برود. قبول نکرد گفت به زبان عربی هم مسلط هستم، مرا به سوریه یا لبنان بفرستید. بعنوان مبلغ به سوریه اعزام شد و گرفت آنچه را که می خواست.... قسمتی از وصیتنامه: "من از این دنیا با همه زیبایی‌هایش می‌روم. همه آرزوهایم را رها می‌کنم اما به ولایت و حقانیت علی بن ابیطالب و خداوندی خدا یقه‌تان را می‌گیرم اگر امام خامنه‌ای را تنها بگذارید..." @Shahidhojatrahimi