eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
32.3هزار عکس
13.5هزار ویدیو
107 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸دیدید که میگن : طرف از همون اول هم بود؟! ♨️روز است ... و بندگان در مقابل ایستاده اند ... ⚜برگه ایی سفید🗒 را بین توزیع می کنند ، دارند برگه ی سرنوشت هرکس را به دستان می سپارند ، میان آن سفیدی فقط یک کلمه نوشته اند📝 و می درخشد✨ ، در همان خط اول : ...😍 ♨️اما امضایش نکردند✍ ، یعنی نمی کنند😢 ، ماند برای دنیا ، ماند به اینکه چگونه کنیم ، کدام مسیر🔀 را انتخاب کنیم.. ⚜ زین پس نویسنده ی✍ احوالتمان ، !(کاش نویسنده خوبی بودیم...😔) ♨️خدایا ، ارزشش را دارد که این پاکی🍃 را آلوده کنم؟! ⚜به دنیا می آییم ... بعضی ها ، خالص می مانند👌 و کلمه از بالا تکان نمی خورد... ♨️اما برخی ها قاطی دارند ، عوض می شوند ، ، آلوده می شوند🔥و پی در پی کلماتی در ابتدای پرونده قرار می گیرد که کلمه را به پایین و پایین تر هل می دهند😔 ⚜می رود و در آن آخرها برای خودش جایی پیدا می کند ، گاه کور سویی 💫از او هست و اکثر نیست 🚫... ✘غیبت ،✘تهمت ،✘دروغ ،✘نگاه حرام ،✘حرف نادرست و ... ♨️و حالمان چقدر شبیه آن برخی هاست ... به یک بازگشت به عقب↪️ مقتدرانه احتیاج داریم ... 💯 ... این را شاهرخ ، ثابت کرده اند . 🌹 @shahidhojatrahimi
می گفت: آدم ها٣ دسته اند: ✓خام، ✓پخته، ✓سوخته 🔸خام ها که 🔸پخته ها دارند و دنبال کار و زندگے حلالند 🔸سوخته ها ،چیزهای بالاترے مےبیینند،و توے همان عشق آخر سوخته بود. 🌴 @shahidhojatrahimi
•🌱🌱• ✍رفقا بخونید 👌 به نقل از شهید : 🔹از روزی كه او آمد، عجيبی در اردوگاه افتاد‼️ لباس های كه خاكی بود و در كنار ساكهايشان قرار داشت، شبانه شسته می شد و روی طناب وسط اردوگاه خشك شده بود.👖👕 🔸ظرف بچه ها هر دوسه تا دسته ، نيمه های شب خود به خود می شد. هر پوتيني كه شب از چادر می ماند، صبح واكس خورده و جلوی چادر قرار ...👞👞 🔹او كه از كوچكتر و شوختر بود، وقتی اين اتفاقات را می ديد،می خنديد و می گفت: اين كيه كه شبها زورو بازی در می آره و لباس بچه ها و ظرف رامی شوره؟☺️ و گاهی می گفت : « زورو، لطف كنه و امشب لباسهای منم بشوره و پوتينهام رو هم بزنه»😅✋ 🔸بعد از ، وقتی «علی قزلباش » شهيد شد، از بچه ها با گريه گفت: يادتونه چقدر قزلباش زوروی رو مسخره مي كرد...؟ زورو بود و به من قسم داده بود كه به كسی 😭 📝 برگرفته از : خاطرات ابر و باد
✨| روزی که خبر تجاوز صدام رو شنید😳 راه افتاد بره ...🚐 بهش گفتن : عمل جراحیت نزدیکه؛💉 بذار ترکش رو از سینه ات در بیاریم بعد 👌 : وقتی اسلام در خطره من این رو نمی خوام❌ ...‼️ رفقاش می گفتند : اصلا به استراحت نمی داد استاد تانک بود🔭 طوری که بیابون های کشور رو 🔥به گورستانی از بعثی های مزدور و تانک هاشون کرده بود💪 |✨ 🍃🌸 @shahidhojatrahimi