🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
#شهیدمحمدکامران
1️⃣
📌 مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم
🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت
◇ کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن
یوسف این کار رو نکرد.
◇ به من گفتند توهین کن، گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم.
◇ پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند
◇ گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم ، من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند
◇ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم
◇ گفتند: جنازه اش را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
◇ شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه می گفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری؛ انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم.
◇ دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر.
◇ فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو.
◇ کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم؛ به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
🔻 مادران شهدا مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و ولایت ایستادند
🔹️ به راستی ما کجای کار هستیم ؟
#مادر_شهید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نگاههایتان ...
تسبیح ذکرخداوند بود...✨
که اینگونه دلنشین مانده است😍
صبح دلنشینی میشود با نگاه شما📿
#شهید_محمد_کامران
#روزتون_متبرک_به_نگاه_شهید✨
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📣(از خطبه هایی است که در آن حوادث سخت آینده را بیان می دارد، که در شهر کوفه ایراد شد. )
1⃣ستايش و اندرز
♦️ستايش خداوندی را که اوّل هر نخستين است و آخر هر آخری. چون پيش از او چيزی نيست بايد که ابتدايی نداشته باشد، و چون پس از او چيزی نيست پس پايانی نخواهد داشت، و گواهی می دهم که جز او خدايی نيست، و خدا يکی است؛ آن گواهی که با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد. ای مردم! دشمنی و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانی از من، شما را به پيروی از هوای نفس نکشاند، و به هنگامِ شنيدنِ سخنِ من، به گوشه چشم، يکديگر را ننگريد.
2⃣خبر از حوادث خونين آينده
♦️ سوگند به آن کس که دانه را شکافت، و جانداران را آفريد، آنچه به شما خبر می دهم از پيامبر امّی(صلی الله علیه و آله)است نه گوينده دروغ گفت، و نه شنونده ناآگاه بود. گويا می بينم شخص سخت گمراهی را که از شام فرياد زند و بتازد و پرچم های خود را در اطراف کوفه بپراکند، و چون دهان گشايد و سرکشی کند و جای پايش بر زمين محکم گردد، فتنه، فرزندِ خويش را به دندان گيرد و آتشِ جنگ، شعله ور شود. روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه که کشتزار او به بار نشست، و ميوه او آبدار شد، و چون شتر مست خروشيد، و چون برق درخشيد، پرچم های سپاهِ فتنه از هر سو به اهتزاز درآيد، و چونان شب تار و دريای مُتلاطِم، به مردم روی آورند. از آن بيشتر، چه طوفان های سختی که شهر کوفه را بشکافد، و چه تندبادهايی که بر آن وزيدن گيرد، و به زودی دَسْتِجَات مختلف، به جان يکديگر يورش آورند. آنها که بر سر پا ايستادند درو شوند و آنها که بر زمين افتادند، لگدمال گردند.
📜 #نهج_البلاغه، #خطبه101
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜