#زیارت_نامــــہ📜
#شهدا
﷽
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
*روزتون شهدایی*ــــ*
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌹🌷الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌷🌹( شهید مدافع حرم، حامد سلطانی)
تاریخ ولادت: 1359/09/07
محل ولادت: تهران
تاریخ شهادت: 1398/08/07
محل شهادت: سوریه، لاذقیه
گوشه ای از دلتنگی های پسر شهید حامد سلطانی و قول و قرارهایی که بین او و پدرش بسته شده است :
🕊️🌹دلم برای بابا تنگ میشود، 43 روز بود که بابا را ندیده بودم. هر وقت بابا به خانه میآمد، اگر کار نداشت با هم بازی میکردیم. اول کشتی میگرفتیم و بعد ماشین بازی میکردیم، بعد هم به مغازه می رفتیم و خوراکی میخریدیم.
دفعه قبل که بابا بعد از مدت زیادی به خانه آمد، وقتی میخواستیم کشتی بگیریم، نتوانستم او را شکست دهم چون خیلی وقت بود بابا را ندیده بودم...
دلم تنگ شده و ضعیف شده بودم و بابا خیلی قوی بود...
امروز به بابا قول دادم که مرد خانه باشم و به حرفهای مادرم گوش دهم و درس بخوانم، اما دوست داشتم بابا زنده شود و پیش ما باشد...🌹🕊️
🕊️🌺شهید سلطانی قبل از آخرین اعزامش سفری به مشهد مقدس داشته است و گویا خواستهاش را از امام رضا (ع) دریافت کرد که در نهایت، در 7 آبانماه سال ۱۳۹۸ مصادف با روز شهادت امام رضا(ع) و حین پاکسازی تلههای عمل نکرده در شمال سوریه به جمع دوستان شهیدش پیوست.🌺🕊️
#متن_ترجمه
#صفحه_۵۰۷
سوره مبارکه
#محمد
#سوره_۴۷
#جزء_۲۶
کانال رسمی شهیدمدافع حرم محمدکامران
🇮🇷 ╲\╭┓
╭💚⚘💚
┗╯\╲ ╰┈•
┗━━━━━━━━⚘━━━━━
https://eitaa.com/shahidkamran
┗━━━━━━━━⚘━━━━━
🌹سهم #روز_بیست_ونهم: از حکمت ۲۶۱ تا ۲۶۸ #نهج_البلاغه
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت261 : (آن هنگام كه تهاجم ياران معاويه به شهر انبار و غارت كردن آن را شنيد، تنها و پياده به طرف پادگان نظامی كوفه (نخيله) حركت كرد، مردم خود را به او رسانده، گفتند ای اميرمؤمنان ما آنان را كفايت می كنيم، فرمود:) شما از انجام كار خود درمانده ايد! چگونه كار ديگری را برايم كفايت می كنيد؟ اگر رعايای پيش از من از ستم حاكمان می ناليدند، امروز من از رعيت خود می نالم، گویی من پيرو و آنان حكمرانند، يا من محكوم و آنان فرمانروايانند. (دو نفر از ياران جلو آمدند و يكی گفت: من جز خود و برادرم را در اختيار ندارم، ای اميرمؤمنان فرمان ده تا هرچه خواهی انجام دهم، امام فرمود:) شما كجا؟ و آنچه من می خواهم كجا؟
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت262 (حارث بن حوت نزد امام آمد و گفت: آيا چنين پنداری كه من اصحاب جمل را گمراه می دانم؟ چنين نيست، امام فرمود:) ای حارث تو زير پای خود را ديدی، اما به پيرامونت نگاه نكردی، پس سرگردان شدی، تو حق را نشناختی تا بدانی اهل حق چه كسانی می باشند؟ و باطل را نيز نشناختی تا باطل گرايان را بشناسی. (حارث گفت من و سعيد بن مالك و عبدالله بن عمر، از جنگ كنار می رويم، امام فرمود:) همانا سعيد و عبدالله بن عمر، نه حق را ياری كردند و نه باطل را خوار ساختند.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت263 : همنشين پادشاه، شيرسواری را ماند كه ديگران حسرت منزلت او را دارند، ولی خود می داند كه در جای خطرناكی قرار گرفته است.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت264 : با بازماندگان ديگران نيكی كنيد، تا حرمت بازماندگان شما را نگاه دارند.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت265 : گفتار حكيمان اگر درست باشد درمان و اگر نادرست، درد جان است.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت266 : (شخصی از امام خواست تا ايمان را توصيف كند) و درود خدا بر او فرمود: فردا نزد من بيا تا در جمع پاسخ گويم، كه اگر تو گفتارم را فراموش كنی ديگری آن را در خاطرش سپارد، زيرا گفتار چونان شكار رمنده است، يكی آن را به دست آورد و ديگری آن را از دست می دهد (پاسخ امام در حكمت ۳۱ آمد كه ايمان را بر چهار شعبه تقسيم كرد.)
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت267 : ای فرزند آدم! اندوه روز نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روز نرسيده از عمر تو باشد خدا روزی تو را خواهد رساند.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📒 #حکمت268 : در دوستی با دوست مدارا كن، زيرا شايد روزی دشمن تو گردد و در دشمنی با دشمن نيز مدارا كن، زيرا شايد روزی دوست تو گردد.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄