داستانهای حکایتهای شهدا تروریستی کرمان ادامه داره
یکی از شهدای افعانستان در این حادثه خواهر کوچک شهید نقل میکرد از برادرش که در این مسیر گل نرگس میفروخت یک شب که برادر میاد خونه خواهر کوچکتر میره دم در بدرقه اش بهش میگه داداش امروز چقدر گل فروختی داداش میگه امروز همه گلهای نرگس فروختم به زائران حاج قاسم دخترک خوشحال شد گفت داداش چطور همه فروختی تا حالا سابقه نداشته وقتی حساب کتاب کرد گفت داداش خیلی کمه پولت خیلی گل نرگس بود خودت گرون خریدی چطور شده این قدر پول فروش گلهای نرگس کمه نگاه میکنه به خواهر میگه امسال تصمیم گرفتم گلهای نرگسمو زیر قیمت بفروشم به زائران حاج قاسم چون نمیخواستم کسی دست خالی پیش سردار بره ممکن بود این گلهای نرگس ببرن برای مزار سردار میخواستم حاجی خوشحال بشه فردا روز حادثه پسرک گل فروش در همون مسیر به شهادت میرسه بله ببینید نیت پاک هر کدام از این شهدا پس شهادت اتفاقی نیست شهادت مهر امضا قبولی حضرت زهرا ص باید باشه خدایا به ما هم توفیق بده بتونیم راه درست انتخاب کنیم
دستشُ محکم گرفتم
گفتم: بحث و عوض نکن
این سوختگیِ دستت چیه هادی؟!
خندید؛
سرشو پایین انداخت و گفت:
یه شب شیطون اومد سراغم
منم اینطوری ازش پذیرایی کردم ..
#شهید_هادی_ذوالفقاری
17.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طُ مِثلِ یِک سِتارِه تو شَبایِ تاریکِ مَنی رِفیق..
#شبهای_دلتنگی
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری_شهدایی2048
شهید حسین قمی به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍ای کاش مرا تا به رواقی برسانید
💚این زائر جا مانده به باقی برسانید
🤍من با حرمم مثل دو تا خط موازی
💚ای کاش که ما را به تلاقی برسانید
🤍چهارشنبه های امام رضایی