-وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ-
هفت سال ،دقیقا هفت سال از روز پر کشیدنت میگذرد
بار دیگر سالگرد شهادتت از راه رسید و
یادت مرا دلتنگ میکند...
اصلا مگر میشود دلتنگ تو نشد:)
همه ی دلتنگیها و اشکهایم فدای تک تک آجرهای حرم عمه زینب علیهاالسلام....
من هرروز خاطرات باهم بودنمان را مرور میکنم که مبادا از خاطرات تو دور شوم
مرد آسمانی من
یاد داری سر سفره عقد
از من خواستی تا برایت دعای شهادت کنم...!!
آخر چگونه می توانستم برای کسی که دل به او بسته بودم تا یک عمر در کنار هم زندگی کنیم آرزوی شهادت کنم...!!
ولی برق نگاهت که پر از شوق شهادت بود مرا وادار به دعا کرد...
من آن روز برای تو که بهترینم بودی دعا کردم تا به آرزویت برسی...
و اکنون که تو به آرزوی شیرین خود رسیدی نوبت آن است که تو مرا دعا کنی که عاقبت من نیز در شهادت رقم بخورد