eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مشاوره خانواده
جریمه تأخیر نماز اول وقت ✍يكى از دوستان شهيد رجائى چنين مى گويد: روزى حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائى بودم صداى اذان شنيده شد، در حالى كه ايشان از جايش حركت كرده، مى خواستند خود را براى اقامه نماز آماده كنند، يكى از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است سرد مى شود، اگر اجازه مى فرماييد بياورم. شهيد رجائى فرمود: "خير بعد از نماز" وقتى كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ايشان با چهره اى متبّسم و دلى آرام خطاب به من فرمود: "عهد كرده ام هيچ وقت قبل از نماز نهار نخورم اگر زمانى ناهار را قبل از نماز بخورم، يك روز روزه مى گيرم." 📚روشهاى پرورش احساس مذهبى نماز، ص۲۹ اول وقت @moshaverehtolue ❤️❤️❤️
🕊🕊🕊 🕊🕊 🕊 😊 ❇️خاطرات جالب استاد قرائتی❇️ خوابم که نماینده امام نیست‼️😁 تا دیر وقت در جایی مهمان بودم ، موقع خوابیدن به صاحبخانه گفتم : موقع نماز صبح🕔 مرا بیدار کن . گفت : عجب شما که نماینده امام هستی ، گفتم : آقا ! خودم نماینده امام هستم ، ولی خوابم که نماینده امام نیست✨🌼🤲اگه‌لذت بردید یه صلوات‌بفرستید🤲
به افقِ افولِ تاریکی هاست یعنی در قدس به افقِ ‎افول آمریکا هر چه گفت شد هر چه گفت شد
بسم الله الرحمن الرحيم شهيد مدافع حرم سجاد زبر جدی در یک خانواده رشد کرد. داود و مرتضی کمانی هر دو از شهدای دفاع مقدس هستند. پسرم دوست داشت سپاهی شود و ما هم مشوقش بودیم. از خصوصیات بارز پسرم می‌توانم به محجوب بودن، داشتن ایمان قوی، حب رهبری، پاکدامنی، شجاعت، صداقت، مهربانی، احترام به بزرگ‌تر‌ها، ساعی، ورزشکار و بسیار مسئولیت‌پذیر اشاره کنم. سجاد اهل صله رحم بود و تمامی خصوصیات خوب یک انسان واقعی را دارا بود. پسرم با ایمان قوی و علاقه شدید قلبی به اسلام و ائمه اطهار، از میهن و اسلام و کشورش می‌کرد و همواره گوش به فرمان رهبر بود. به نظر من همه این خوب بودن‌ها و خالص بودن‌هایش، به خاطر علاقه‌اش به سرگذشت دایی‌های داود و مرتضی کمانی بود. او مسیر را از دایی‌هایش آموخته بود. ⚜️از مادر می‌خواهم در مورد تربیت فرزندانش بگوید. اینکه چطور بعد از فوت همسرش، دست تنها، بچه‌ها را بزرگ کرده است؟ او می‌گوید: من با تمام سختی‌های پیش رو در زندگی که عمده‌ترین آنها از دست دادن و نداشتن مسکن و نبود منبع درآمد و مشکل تکلم و شنوایی‌ام بود، سه فرزندم را با بزرگ کردم. سجاد در اولین اعزامش به سوریه بسیار خوشحال بود و با شوق تمام روزشماری می‌کرد تا اینکه در اواخر خرداد ماه سال ۱۳۹۵ برای اولین بار عازم سوریه شد. پسرم سفارش‌هایی برای خانواده‌ داشت که و اتحاد و همبستگی‌، خواندن ، نافله، زیارت جامعه کبیره، برای ظهور حضرت حجت، اول وقت، به معروف و نهی از منکر، حجاب و پاکدامنی از جمله آنها بود. هر موقع که می‌توانست زنگ می‌زد و از احوال خانواده باخبر می‌شد. اعزام سجادم در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۵ بود و نهایتاً بعد از گذشت ۱۸ روز، چهارشنبه ۷/۷/۹۵ به درجه رفیع 🕊 نائل آمد. ⚜️از مادر می‌پرسم به نظر شما چه لزومی برای حضور در جبهه مقاومت اسلامی وجود دارد، پاسخ می‌دهد: به نظر من حضور رزمندگان مدافع حرم برای دفاع و پاسداری از اسلام و میهن‌مان و همین طور حرم مطهر اهل بیت(علیه السلام) است. ادامه دادن راه و بیداری اسلامی و تلاش برای آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از کارهایی است که می‌توانیم با آن یاد شهدا را زنده نگه داریم. اقوام نزدیک شهید شب قبل از ایشان در خواب دیده‌اند که پدربزرگ مرحوم و دو تن از شهید در کنار هم بودند. شهید ناگهان می‌گوید می‌خواهم به سوریه بروم. به ایشان می‌گویند در سوریه جنگ است، می‌گوید من حتماً باید به آنجا بروم. تعبیر این خواب پدر‌بزرگ برای به آغوش کشیدن فرزند غیور و رشید خودش بود. رفت پیش ⚜️برادر از قول کتک زدن برادر هم می‌گوید: قبل از تشییع پیکرش از حال رفته بودم و در بیمارستان سجاد را دیدم. سجاد به طرف من آمد و گفت آمدم از تو خداحافظی کنم. گفتم کجا؟ گفت باید بروم. گفتم تو قول دادی زود برگردی زود هم برگشتی، اما نباید بروی دیگر. تو مادر داری، خواهر داری، من هم می‌خواهم به تو تکیه کنم. گفت دیگر نمی‌توانم بمانم، باید بروم. هر کاری کردم نگهش دارم نتوانستم و او رفت. روز پیکرش سر مزار وقتی روی سجاد را برداشتم تا آن کتکی که قولش را داده بودم بزنم، دیدم جایی برای زدنش نیست. خمپاره نیمی از صورتش را برده بود. مراسم بسیار باشکوهی بود. بیش از ۳۵۰۰ نفر مهمان داشتیم. تشییعی که من خودم باورم نمی‌شد. وقتی جمعیت را دیدم قلب گرفتم. با خودم گفتم اگر چه سجاد مظلوم شهید شد، اما هستند کسانی که سجاد و راه سجاد را بشناسند. سجاد نترسی داشت و با پای قرص در میدان حاضر می‌شد. در شرایط سخت خانوادگی هرگز ندیدم که زبان به اعتراض باز کند. هیچ گاه ندیدم مقابل ما حرف زشت بزند. واقعاً بود. ⚜️سجاد در حلب شده بود. نحوه شهادتش را اینطور برایمان روایت کرده‌اند که سجاد جانشین یکی از گروهان‌های بود. شب قبل شهادت سجاد، دشمن تک کرده بود و در حین درگیری نیروهای اسلام با تکفیری‌ها ، با اصابت تیر مستقیم دشمن به می‌رسد. عملیات تا فردا ساعت ۷صبح ادامه پیدا کرده بود. و تعدادی از بچه‌ها در عملیات عقب راندن دشمن شرکت داشتند تا خط تثبیت شد. بعد از اینکه منطقه به دست بچه‌های خودمان افتاد، ساعت ۱۲و نیم ظهر بود که سجاد همراه با تعدادی از نیرو‌های تازه‌نفس برای تقویت به بالای خاکریز می‌رود و در حین دیدبانی با اصابت خمپاره به خاکریز ترکشی از میان بشکه‌هایی که در روی خاکریز قرار داشت به صورت و سمت چپ سر سجاد اصابت می‌کند که همین امر باعث آسمانی🕊شدن او می‌شود. شادی ارواح طیبه امام و شهدا بویژه صلوات🌹 @shahidmohammadrezaalvani
⭕️ آیت الله بهجت(ره): هرکس عادت به تاخیر ها کرده است، خود را برای تاخیر در همه امور زندگی آماده کند. تاخیر در ازدواج، تاخیر در اشتغال، تاخیر درتولد اولاد، تاخیر در سلامتی و عافیت؛ هر قدر که امور نمازت منظم باشد، امور زندگیت هم تنظیم خواهد شد. @shahidmohammadrezaalvani
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍ حضور در کلاس بعضیا فقط تو کلاس حضور دارن.... یعنی وقتی تو کلاس نشستن، اصلا حواسشون به نیست.🙄 رو نگاه میکنن، ولی خودشون تو یه عالم دیگه هستن و به چیزای دیگه فکر میکنن.🙄🤔 🙎‍♂حالا اگر معلم ازشون بپرسه چی گفتم؟ ❌بلد نیستن!!! 😓 میمونن که چه جوابی بدن!!! 🙇 👈چون به معلم توجه نداشتن!!! هم مثل کلاسِ درس میمونه.👌 و هم، مثل همون سوال‌های معلم. 👇👇👇 خیلی از ماها فقط سرِ حضور داریم، اصلا حواسمون به اون کلماتی که به ما یاد داده نیست! ❌ 🤔 به هزار تا چیز فکر میکنیم غیر از معانی !!! ⚠️به همین خاطره که وقتی خدا ما رو میکنه ما نمیتونیم از اون سربلند بیرون بیاییم❗️🙇 ✅ چون از ، خوب بهره نبردیم.❗️🔔 👈❌فقط سرِ ، حضور داشتیم❌👉 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفرج @shahidmohammadrezaalvani
✅ درمان حواس پرتی در نماز👇 🌺کمتر کسی پیدا میشود که در طول نماز ، حواسش کامل به نماز بوده و متوجه کلماتی که میگوید باشد 🌺 برای داشتن حضور قلب در نماز و جمع کردن حواس تان نکات ذیل را رعایت کنید ⁦◀️⁩۱ . قبل از نماز برجای نماز نشسته و قدری ذکر بگویید و یا تلاوت قرآن نمائید ، تا روح و دل تان آماده و مشتاق عبادت خداوند متعال گردد. ⁦◀️⁩۲. قبل از نماز پیش خود چنین تصور کنید که ممکن است این آخرین نمازتان باشد . ⁦◀️⁩۳. به خود تلقین کنید و تصمیم جدی بگیرید که نمازی با خشوع و بدون حواس پرتی بخوانید. ⁦◀️⁩۴. تصور کنید که میخواهید در برابر بزرگ ترین و قدرتمندترین شخص عالم هستی ایستاده و با او سخن می گویید. ⁦◀️⁩۵. در نماز بیشتر سعی بر خشوع و خضوع بأفزایید و خود را در محضر خداوند متعال بی نهایت حقیر و نیازمند احساس کنید. ودررکوع وسجده خیلی ارامش داشته باشید وذکرهارا باتوجه به معنی وبا درنظر گرفتن کوچکی‌خود وعظمت پروردگار بگویید‌ ⁦◀️⁩۶. آهسته و با آرامش نماز بخوانید. ولی طوری باشد خودتان‌صدای خودتان‌را بشنوید ‌ وزیرلبی نباشد‌. ⁦◀️⁩۷. به معنای آنچه در نماز می خوانید توجه کنید. و هرجمله‌رامکث کنید معنی را ازقلبتان‌رد کنید‌جمله‌بعدی رابخوانید‌ ⁦◀️⁩ ۸. اگر قبل از نماز گرسنه یا تشنه بسیار شدید هستید ، قبل از نماز چیزی بخورید تا سبب عجله در خواندن نماز نشود ، ولی بیشتر تلاش شود که با شکم پر نماز نخوانید. ⁦◀️⁩۹. در مکان خلوت و ساکت نماز بخوانید. ⁦◀️⁩۱۰. در مکان نماز تان سعی کنید جلوی روی تان عکس و یا چیزی که توجه را جلب میکند مثل : تلویزیون و ... نباشد باشد. ⁦◀️⁩۱۱. سعی کنید عاشق خداوند متعال بشوید ؛ چون عاشق بی قرار وصال معشوق اش هست و لحظه شماری میکند برای حتی یک لحظه صحبت و معاشرت با عشقش.برای این منظور باید زیاد درطول روز شکر گزاری کنید وجهان‌بینی الهی خودرا اصلاح وتکمیل کنید. وازگناه دوری کنید‌ ⁦◀️⁩ ۱۲ . حلال بدست بیاورید و حلال بخورید. ⁦◀️⁩١٣. از یاد مرگ غافل نشوید؛ چون مرگ است که انسانهای غافل و خواب آلود را بیدار میکند. 🍂🌼و همین مرگ است که خواهشات نفسانی را می میراند. @shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
#بازنشر طرح به مناسبت سالروز وفات اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها🖤🥀 @shahidmohammadrez
‍ 🍃چند ساعتی می‌شد که حالِ بدِ مادر، بدتر شده بود و فاطمه، ساکت تر از همیشه گوشه ای از اتاق کِز کرده بود. زانُوانِ کوچکش را در بغل می‌فشرد و چشم هایش مدام پر و خالی می‌شد😓 🍃مادر گاهی چشمانش را باز می‌کرد و با بی حالی را صدا می‌زد و اسما سراسیمه کنار بانو می‌نشست تا هرآنچه می‌خواهند، مهیا کند. 🍃بار آخر گوشه چشمی به زهرای کوچک می‌انداخت و در گوش اسما صحبت می‌کرد. آنقدر گفت و گفت تا قطره اشکی از چشمانِ اسما بر تار و پود بستر فرو رفت. بعد از سفارشاتِ لازم، فاطمه را صدا زد و دخترک با بغضی که می‌گرفت کنار نشست🥺 🍃خدیجه آرام تن نحیف دخترکش را در آغوش کشید و با خود فکر کرد، گل که تابِ فشار ندارد، چطور بدن نحیف دخترکش پشت در تحمل خواهد کرد؟ و همین بهانه ای شد تا دخترک را محکم به خود بفشارد. 🍃فاطمه اما احساس عجیبی داشت. غمی بزرگ کوچکش را می‌فشرد. سرش بی‌حرکت ماند و این یعنی سینه مادر تکان نمی‌خورد.!😞 🍃از آغوش مادر بیرون آمد و خیره به اسما که هق هق خود را خفه می‌کرد پرسید : اسما، مادرم دیگر بیدار نمی‌شود؟ و مبهوت به سمتِ اتاقی که پدر در آن می‌خواند، قدم برداشت. درآغوش پدر پنهان شد... 🍃حضورفاطمه، در آغوش پدر، بند از دلِ پاره کرد و دریافت یارِ باوفای روز و شبهای بندگی اش به دیدارِ شتافته. را در عبای خود پیچید. عبایی که شبهای بسیار، عطر نماز شب هایش را به آغوش کشیده بود😭 🍃جانش را که میانِ خاک میگذاشت، تمامِ لحظاتِ بودن خدیجه(س) را مرور می‌کرد، "بزرگ بانویی که تمامِ مال و ثروت خود را برای و در راهِ خدا هدیه کرده بود. بانویی که مادرِ فاطمه بود و تاوانِ عشقِ بی نظیرش به (ص) تنهایی و سختی کشیدن در شعب ابی طالب شد." و حالا رسول الله به سختی دلِ از جانِ خود می‌کَند...💔 🍃به خانه که باز می‌گشت با خود اندیشید، زین پس بدونِ خدیجه(ص) همچون گور، سرد و تاریک خواهد بود. و پیامبر از دلبرش، تنها را به یادگار داشت که عجیب گرما بخشِ قلبِ خسته پدر بود... 🍃محمد(ص) همراهِ خدیجه(س) نیمی از و قلب و جانش را به آغوش خاک سپرده بود. 🥀به مناسبت سالروز جانسوز اُمُ المومنین؛ (س) ✍نویسنده : 📅تاریخ انتشار : ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
#بازنشر طرح به مناسبت سالروز تولد شهید سید احمد پلارک🌺 @shahidmohammadrezaalvani
‍ 🍃دل تنگ، گلو انبار ، چشم محتاج اشک و منتظر شکستن دل های نادم از گناه است😔 🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از گوشه ای آه حسرت می کشد. 🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود. 🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید. 🍃همانی که در گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند😓 🍃برای با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، را پیدا کردند🌺 🍃حالا او به معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡ 🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند‌. 🍃ای شهید ... پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از تنها دارایی این روزهای سرگردانی است. 🍃تو را قسم به که اشک هایت در اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن. تورا قسم به همان هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به بکن ...😞 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد : ۱۳۴۴. تبریز 📅تاریخ شهادت : ۲۲ فروردین ۱۳۶۶. شلمچه 📅تاریخ انتشار : ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران. @shahidmohammadrezaalvani
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
#بازنشر طرح به مناسبت سالروز تولد شهید عباس دانشگر🌺✨ @shahidmohammadrezaalvani
🍃عشق حسین، تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد... عشق ، عاشق پرور است... عشق حسین، پرور است❤ 🍃عشق به حسین، تازه داماد نصرانی را پایبند کرد و به هوای عشق حسین، تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد. 🍃بعد از هزار و اندی سال، باز هم عشق حسین، عشقِ زمینی را می‌دهد. اینبار تازه دامادی به نامِ . متولد ماهِ اردیبهشت، ماهِ عاشقان. نور چشم پدر و قوتِ قلبِ ...🙃 🌿درمهرماه نود، لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد : خدمت و خدمت و خدمت. در اردیبهشت نود و پنج، تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ شد. 🍃میدانِ جنگِ ، قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای بارانی کرد😔 🍃قبل از شهادت خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش (ع). نُقل مراسم عروسی، نثارِ سوخته اش شد. 🍃مادر می‌گوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید می‌شد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده. 🍃پدر می‌گوید: "از همان دوران کودکی، مسیر را در پیش گرفته و نُه ساله بود که های رجبی اش را آغاز کرد" حالا چندسالی هست که جایِ عباس، در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، آسمانها است⚘ 🍃جایش خالیست اما...گرمی حضورش، همه شهر را گرم می‌کند🌺 ✍نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان 📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب 📅تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان