کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
......... گمشده هور66 ..........
.... سردار حاج علی هاشمی ....
روزهای پایانی
این فصل را با من بخوان
این عاشقانه ست
این فصل را با من بخوان
باقی فسانه ست
هر کسی دارد حرفی میزند که غذا را می آورند. قورمه سبزی. اما دوباره دلم گرفته. این روزها فاصله ی شادی و دلتنگیام از چند دقیقه هم کوتاه تر است. شاید روحم بلاتکلیف انتخاب شده. گرسنه نیستم. یک کلوچه برمیدارم و میزنم توی قورمه سبزی و شروع میکنم به خوردن که سید صباح می آید و اجازه می گیرد که برود اهواز
هر روز خبرهای بدی می رسد. فاو و شلمچه از دستمان رفت. همه می گویند قصد بعدی صدام پس گرفتن جزایر است، من هم جواب دادم من
جزیره را نمی دهم اگر جزيره برود من هم می روم پس اصلا فکر از دست دادن جزیره را نکنید،
باید بروم تا به ننه و بقیه سر بزنم. به خانه رسیده ام که میبینم همه جمع شده اند، این روزها خواهرهایم که می فهمند دارم می آیم، خودشان همدیگر را خبر می کنند تا دور هم جمع شویم و همه یکجا من را ببینند. زینب دارد کم کم بزرگ می شود. به رسميه میگویم فکر یک روسری برایش باشد. سر سفره دائم می آید و روی کول من سوار می شود. بشقاب غذایش را گذاشته روی سرم و با هر قاشقی که می گذارد توی دهنش، تمام دانه های برنج را میریزد روی سر و كله من. کلی هم خوشحالی میکند که با بابایش رفیق شده، اما از نگاه قمر معلوم است که عصبانی است و هر لحظه ممکن است سر زینب داد بکشد، نگاهش میکنم و میگویم:
- زینب آزاده هر کاری میخواد بکنه
- نمیشه که. زينب بیا پایین از روی کول بابات، خسته است همین طور به قمر زل زده ام.
- چی شده حاجی؟ چرا این طوری نگاه میکنی؟
با قمر يكسال فرقمان است. کلی از بچگی هایمان با هم خاطره داریم. پشت این داد و بیدادهایش، یک قلب مهربان دارد، خیالم راحت است برای بچه هایم بزرگی می کند.
- حاج علی چرا این طوری نگاه میکنی؟
- هیچی. فردا شام میام خونتون
- قدمت سر چشم منتظرم حاجی
به قمر قول داده بودم و مطمئنم خیلی تدارک دیده اما یک جلسه در جزیره پیش آمده. عبدالفتاح را می فرستم تا به قمر بگوید که امشب نمی توانم بروم، منتظر نباشد.
سه روز است که در جزیره درگیرم. شرایط بدی است، از قرارگاه با یکی از نیروها که جلو مستقر است تماس میگیرم و می پرسم:
- چه خبر؟ اینجا را میکوبند، آنجا چه خبر؟
- اینجا خبری نیست. ما چیزی نمی بینیم.
- حواستان باشد.
موشک باران کمی آرامتر شده. سه روز است که قمر منتظر است تا شام میهمانش باشم. اولین بار است که بدقولی کرده ام. احساس میکنم شاید دیگر فرصتی پیش نیاید.
🍂 🍂ادامه دارد.
🔸صدور ویزای اربعین حسینی متوقف شد/ عدم پاسخگویی ستاد اربعین
🔸 با وجود آغاز ثبتنام رسمی ویزای اربعین حسینی از روز ۴ مهر از طریق سایت "سماح" و اعلام قبلی مبنی بر صدور ویزای متقاضیان ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت اما تا به امروز ۱۴ مهر ماه، هنوز هیچ ویزایی برای متقاضیان ثبتنامی در سایت سماح صادر نشده است.
🔸 طبق اظهارات برخی از کارگزاران حج و زیارت، یکی از دلایل بروز این مشکل، به اختلاف بانک مرکزی و سفارت عراق در عدم تامین ارز لازم برای صدور ویزای زائران اربعین باز میگردد؛ عدم هماهنگی بین وزارت کشور با بانک مرکزی و سفارت عراق نیز از دلایل بروز این مشکل اعلام شده است.
🔴امام جمعه نجف براي دومين بار درخطبه هاي نماز جمعه اين هفته خواهان لغو هزينه ويزاي زائران ايراني شد
♦️سيد صدر الدين قبانچي از پارلمان جديد عراق خواست، لغو هزينه رواديد زائران ايراني اربعين را تصويب کند. وي در خطبه هاي نمازجمعه در صحن حرم مطهر امام علي (ع) تاکيد کرد: اگر اين اتفاق بيفتد خداوند درهاي برکت را به روي عراق باز خواهد کرد.
♦️امام جمعه نجف همچنين از همه دارندگان وسايل نقليه در عراق خواست براي وفاي به امام حسين (ع) و بزرگداشت حماسه عاشورا زائران اربعين حسيني را از مرزهاي اين کشور رايگان حمل و نقل کنند.
♦️گفتني است دولت عراق امسال براي ويزاي اربعين هزينه 41 دلار را تصويب کرده است.