eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
362 دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
17.6هزار ویدیو
210 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هوری #فصل‌بیست‌وپنجم_والفجرمقدماتی #جمعی‌ازدوستان‌شهید 📚 @channelshohada96
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حاج علی واحد حراست مرزی را به خوبی راه انداخت. شناخت از هور، مناطق داخلی آن، پاسگاه‌های موجود و مواضع و موانع آن انجام شد. حاجی دستور شناسایی کل منطقه‌ی هور را به این واحد داد و آنها هم توانستند اطلاعات بسیار با ارزشی جمع‌آوری کنند. خود حاجی هم مرتب با بومی‌ها جلسه ميگذاشت و نحوه‌ی پیشرفت کار را پیگیری ميکرد. این کار در طی سال 1361 ادامه داشت. تا اینکه در زمستان، زمزمه‌های عملیات والفجر مقدماتی به گوش رسید. یک روز در سپاه سوسنگرد بودیم که هلیکوپتری در محوطه‌ی ساختمان عملیات سپاه نشست. ساختمان عملیات، مدرسه‌ای در ورودی شهر سوسنگرد بود که از خود سپاه جدا بود. داخل هلیکوپتر، محسن رضایی، حسن باقری و چند نفر دیگر بودند. جلسه‌ای به اتفاق آنها و حاج علی هاشمی، عباس هواشمی و ... تشکیل شد. آنجا بحث این بود که با توجه به رملی بودن منطقه‌ی فکه، وجود میادین مین و کانالهای متعدد و موانع، نیروها خود را به العماره برسانند و ارتباط بصره را با شمال عراق قطع كنند. در آن جلسه به دستور حاجی، بخشی از شناسایی‌های‌هور را توضیح دادم؛ در پایان صحبت‌ها، عملیات در هور کنار گذاشته شد، ولی نتیجه‌ی نهایی آن شد که در هور؛ خصوصاً در قسمت شمالی آن کار شناسایی و اطلاعاتی ادامه یابد. ٭٭٭ بهمن 1361 بود که والفجر مقدماتی در منطقه‌ی فکه شروع شد. منطقه‌ی فکه در پنجاه کیلومتری شمال هور قرار داشت. درست قبل از شروع این حمله بودکه حسن باقری به شهادت رسید. عملیات والفجر مقدماتی را خوب به یاد دارم. آتش دشمن سنگین بود ونیروها در محاصره بودند و... عملیات لو رفته بود. دشمن از طرح و مراحل عملیات، مواضع و شمار نفرات ما اطلاعات دقیقی داشت. ما آن شب نتوانستیم کاری انجام دهیم. صبح عملیات به همراه علی آقا و چند نفر دیگر به سمت منطقه‌ی فکه حرکت کردیم. در راه فقط شهید بود که روی زمین ميدیدیم! هنوز عراق با تانک‌هایش در حال پيشروی بود. در بین راه یکی از فرماندهان به حاجی گفت: وضع خط مقدم به هم ریخته، شما برو و آنجا را ساماندهی کن. ما هم راه افتادیم. نزدیکی‌های خط مقدم که رسیدیم به خاطر رملی بودن مسیر، ماشین را پشت تپه‌ای گذاشتیم و جلو رفتیم.وضع بدتر از آن چیزی بود که فکر ميکردیم. با دیدن اوضاع به حاجی گفتم: کسی در خط نیست که شما بخواهی سازماندهی کنی. اصرار داشتم که برگردیم. عراق با تانک جلو آمده و رزمندگان ما با یک اسلحه در مقابلش ایستاده بودند. در این بین که حاجی با نیروها صحبت ميکرد ناگهان گلوله‌ی توپ وسط ما به زمین خورد. کمی بعد، گلوله‌ی خمپاره‌ای‌نزدیک ما منفجر شد. همین‌طور که روی زمین دراز کشیدیم، دیدم ترکشی بزرگ در کنار سر حاجی به زمین فرورفت. حاج علی نگاهی به ترکش کرد و با حسرت گفت:《با شهادت فاصله‌ای نداشتم؛ ولی قسمت نبود》 ما برگشتیم اما قبول این وضعیت برای حاج علی خیلی سخت بود. ميدیدم که فکر شهدا رهایش نميکند. ميگفت:《نميدانم حکمت خدا چیه که شهید نميشوم! ولی هر چه هست راضی هستم به رضای خدا، مهم حفظ این انقلاب است که با این همه خون به دست آمده. خدا نکند روزی برسد که امام ناراحت شوند》 یادم هست که بعد از آن یک روز با علی در قرارگاه نشسته بودیم. بی‌مقدمه گفت:《نميدانم چرا من که این همه در عملیات‌ها شرکت کردم شهید که نشدم ً هیچ، اصلاً زخمی هم نميشوم؟!》 به چهره‌اش نگاه کردم. علی چهره‌ی خاصی داشت. به قول بچه‌های جنگ نوربالا ميزد. ميشد فهمید که روزی حتماً شهید خواهد شد. گفتم: علی جان نگران نباش. خدا تو رو دوست داره و یکدفعه ميبره. اما خدا تو را برای حوادثی که قراره اتفاق بیفته ذخیره کرده. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💠 هوری #فصل‌بیست‌وششم_عدم‌الفتح #سردارمحسن‌رضایی 📚 @channelshohada96
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 عملیات رمضان آن‌طور که ميخواستیم موفق نبود. اما به ما نشان داد که بدون گرفتن جناح از دشمن نميتوانیم به خط دشمن نفوذ کنیم. در حقیقت بعد از عملیات رمضان همه‌ی محورهای شلمچه تا طلائیه قفل شد! مجبور شدیم ازدل رمل‌ها به خط دشمن بزنیم. پس از مدتی والفجر مقدماتی آغاز شد. ولی آتش سنگین عراقی‌ها سبب شد به عقب برگردیم. در مقدماتی، نبرد گردان‌های پیاده، پس از جنگ با رمل‌ها، موانع زيادی مانند ميادين مين و... بود. پس از این عملیات، در قرارگاه همه‌ی فرماندهان از جمله علی را دعوت کردم و خواستم علت عدم الفتح را بگویند. هر کس حرفی زد. در این جلسه علی توانسته بود توجه فرماندهان را با صحبت‌هایش درباره‌ی هور به خودش جلب کند ميگفت:《هنوز دیر نشده. دشمن روی هور حسابی باز نکرده. هور تنها جناحی است که ما را به پشت سپاه سوم و حتی چهارم عراق ميرساند. اگرچه منطقه‌ی عجیب و غریبی است، این مسئله خودش ميتواند یک امتیاز باشد. در هور نیروی انسانی حرف اول را ميزند، نه یگان‌های زرهی و تجهیزات پیچیده‌ی جنگی》 نخواستم که علی بیش از این حرفی درباره‌ی هور بزند! برای همین بحث را عوض کردم و برای آنکه بحث هور را جمع کنم گفتم: حالا باید برای ادامه‌‌ی حرکت تیپ‌هایی که در خط ميجنگند، تصمیم‌گیری شود نه هور. به نظر ميرسد که این عملیات مرحله‌ی دوم نداشته باشد. در این صورت خودتان ِ را برای پدافند آماده کنید. روحانی میان‌سالی که در جلسه بود گفت: نباید عملیات متوقف شود. مردم چهارمین سال انقلاب را جشن گرفته‌اند. کنفرانس غیر متعهدها چشم به این جنگ دوخته تا موضع خود را اعلام کند. من مخالفت کردم و گفتم: موقعیت نظامی عملیات حرف دیگری ميزند. در این میان یکی از فرماندهان دستش را بلند کرد و گفت: ما ميتوانیم مرحله‌ی دوم را شروع کنیم. اما مرحله‌ی دوم عملیات صرفاً به منظور انهدام نیرو و ّ تجهیزات دشمن انجام شود تا جو تبلیغاتی را به نفع ما تمام کند. در تأیید حرفش گفتم: مشکل ما عدم تدارکات به موقع و نداشتن عقبه‌ای نزدیک به خط است. بین تپه‌های پشت جبهه و خط اول فاصله‌ای زياد است؛ اما اگر بخواهیم به دشمن ضربه بزنیم و برگردیم، این مشکلات مانع کار ما خواهد شد. بعد دوباره نقشه را باز کردیم و هدف را گرفتن تلفات از دشمن قرار دادیم.با همه‌ی این‌ها هنوز در فکر صحبت‌های علی بودم. از حرف‌های علی مطمئن شدم با عراق نميشود در زمین درگیر شد. عراق زمین و محورهای آن را پر کرده بود از مین، سیم خاردار، کمین، کانال، بشکه‌های فوگاز و... مسلماً نميشد به راحتی از این همه موانع عبور کرد و به خط اول عراقی‌ها رسید. آن روزها قطعی شده بود که عراق ميداند به چه روشی به او حمله ميکنیم! جاسوس‌های عراقی تاکتیک‌های عملیاتی ایران را شناسایی کردند. همین باعث شد تا در عملیات والفجر مقدماتی به نتیجه نرسیم. بنابراین اولین اقدام را تغییردر اوضاع سازمانی سپاه دیدم. لشکرها را منحل و آنها را تبدیل به سپاه کردیم. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💠 هوری #فصل‌بیست‌وهفتم_چای‌بعدی‌درهور #محسن‌رضایی‌و.. 📚 @channelshohada96
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 بعد از جلسه عده‌ای از فرماندهان لشکر سنگر فرماندهی را ترک کردند و چند نفری هم به سمت بیسیم هجوم بردند تا یگان‌های خود را برای حرکت بعدی آماده کنند. علی هاشمی داشت سنگر را ترک ميکرد که صدایش کردم و گفتم: بنشین، باید موضوعی را با شما در میان بگذارم! جز من و علی کسی در سنگر نبود. علی قبل از اینها اطلاعات خوبی از منطقه‌ی هور به دست آورده بود. به علی گفتم:《حالا هر چه ميخواهد دل تنگت بگو. ميخواهم از هور بیشتر بدانم.》 قبل از اینکه همه‌ی جوانب طرح بررسی شود، صلاح نبود که در جمع گفته شود. علی هاشمی که متوجه علت مخالفتم در جلسه شد، با شادابی نگاهی به نقشه انداخت و شروع به صحبت کرد. گفت:《در شمال غربی هور، شهر العزیر را داریم و در جنوب غربی، شهر القرنه. بین هورالهویزه و هورالحمار یک خشکی به عرض هشت تا دوازده کیلومتر قرار گرفته که اتوبان بصره ـ العماره و نیز رود دجله از دل این خشکی ميگذرد. در دل هور دو جزیره قرار گرفته که عراقی‌ها چندین چاه نفت در آنجا حفر کرده‌اند. هنوز مردم در روستاهای اطراف هور حضور دارند. این منطقه به شکل طبیعی خودش باقی مانده》 پرسیدم: یعنی نیروهای نظامی عراق در این منطقه حضور فعال ندارند؟ گفت: »مسئله‌ی مهم همین است. عراقی‌هایی که به ایران پناهنده شده‌اند، این مطلب را گزارش داده‌اند. اگر لازم باشد، ميتوانیم به آن منطقه نیرو بفرستیم تااز وضعیت کاملاًمطمئن شویم》. پرسیدم: یعنی بین دو سپاه سوم و چهارم عراق چنین شکاف بزرگی وجود دارد؟ چطور ممکن است این منطقه‌ی حساس رها شده باشد؟ اگر اینطور باشد ميتوانیم به پشت سپاه سوم عراق نفوذ کنیم. با خودم فکر کردم بستن جاده‌ی اصلی بصره ميتواند بسیاری از مشکلات نظامی شرق بصره را برای ایران حل کند. در همین حین هاشمی از سنگر بیرون رفت و با دو لیوان چای برگشت. درحالیکه لیوان چای را ميگرفتم، گفتم: چای بعدی را در هور ميخوریم. ٭٭٭ بعد از پیروزی در عملیات بیت‌المقدس، استراتژی دشمن به کلی تغییر کرد. تا آن زمان، دشمن در خاک ما بود و ميتوانست دفاع شناور داشته باشد. با عقب‌نشینی دشمن به صفر مرزی، استراتژی ایران، نفوذ به عمق خاک دشمن وتصرف مناطق مرزی و غیر مرزی عراق شد. عراقی‌ها خیلی زود دست ایران را خواندند. با بسیج همه‌ی نیروهای مهندسی خود شروع به ایجاد موانع، حفر کانال‌های آب، مین‌گذاری وسیع، تله‌ی انفجاری و تونل و سنگرسازی کردند. نقطه‌ی قوت ما نفرات زیادمان بود که شب‌ها با اتکا به خداوند به خاک دشمن هجوم ميبردند؛ اما ما از نظر تسلیحاتی، مهندسی، تدارکات و لجستیکی از دشمن ضعیفتر بودیم. دشمن هم از طریق ستون پنجم، پی به این ضعف ما برده بود و مواضع خودش در مرزها را طوری مستحکم کرد که دیگر ما نميتوانستیم از مرزهای زمینی و خشکی کاری از پیش ببریم. از طرفی نقطه‌ی قوت سپاه دشمن، برتری در آتش توپخانه، و سرعت عمل در بسیج تانک و نفربر بود که در هور این توان او به کلی سلب ميشد. وجود آب و باتلاق، هر گونه تحرک زرهی را غیرممکن ميکرد و نقطه‌ی قوت دشمن به نقطه‌ی ضعف مبدل ميشد. توپخانه‌ی دشمن نیز کارایی‌اش را در هور به طور چشمگیری از دست ميداد؛ زیرا همه جا آب بود و بیشتر گلوله‌ها در آب فرود می‌آمد و آسیبی به نیروهای ما نمی‌رسید. مجموع این عوامل باعث شد تا حاج علی اصرار بر انجام عملیات در هور داشته باشد. عملیات ناموفق رمضان و ... نشان داد که نیروهای زمینی ما در عمل به بن‌بست رسیده‌اند و کار زیادی در جنوب از آنها برنمی‌آید. در چنین گیر و داری بود که اندیشه‌ی عبور از هور به ذهن علی هاشمی و فرماندهان سپاه رسید و این راه،تنها راه خروج از بن‌بست پیش‌آمده دانسته شد. عبور از هور همه‌ی محاسبات دشمن را به هم ميریخت؛ زیرا دشمن و طراحان استراتژیست او، عبور نیروهای ایرانی از هور را، در فکر خود هم تصور نميکردند و آن را کاری ناممکن ميدانستند. اگر موفق ميشدیم، ميتوانستیم دشمن را حسابی غافلگیر کنیم و برگ برنده را به دست بگیریم. طول منطقه‌ی هور ۹۰تا ۱۰۵کیلومتر در حد فاصل چزابه تا طلائیه بود. هور مقابل دو استان بصره و العماره واقع شده. وجود جاده‌ی مهم عماره ـ بصره موقعیت این مکان را خاص‌تر ميکرد. بیشتر رفت و آمد نظامی دشمن از این جاده صورت ميگرفت و ما با تسلط بر هور و عبور از آن، علاوه بر تصرف جاده، دو استان مهم بصره و العماره را نیز به خطر می‌انداختیم و این کار کوچک و کمی نبود. دسترسی به رودخانه‌ی‌دجله و فرات نیز خیلی ساده ميشد. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
◾️ آجرک‌اللّه یامُولاي یا صاحِـب‌الزَمــان (أرواحُناله الفِداه) ⚫️ ايـام شهـادت مظلـومانـه و غـريبانـه حضـرت‌بـاب‌الحـوائج موسي‌بـن‌جعفـر حضـرت‌امـام‌موسي‌كاظـم ( عليه‌السلام ) را به پيشگاه مقدس حضرت صاحب‌العصروالزمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجة) و شيعيان،محبين حضـرتش تسليت عرض مينماييم. ◼️ . کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
4_5834905885582825991.mp3
زمان: حجم: 3.27M
🔳 (ع) 🌴هنگام وداع با ناله شده 🌴گویی غم دل صد ساله شده 🎤مهدی 👌فوق زیبا کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
4_5840223136699646152.mp3
زمان: حجم: 5.34M
روضه در سوگ امام موسی کاظم(ع)؛ کُنج سیاه چال غریبی عزیز داشت با نوای حاج محمود کریمی کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
4_5836794872329144613.mp3
زمان: حجم: 6.27M
🔳 (ع) 🌴سال ها سوخته ام تا شررم گردانی 🌴جگرم خون شده تا خون جگرم گردانی 🎤مهدی 👌بسیار دلنشین کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی https://eitaa.com/shahidmostafamousavi https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشکل اساسی کشور ما چیست؟ مشکلی که از زمان قاجار تا الان وجود دارد، ولی بزک کردنهای غربزده‌ها مانع از آگاهی اکثر مردم می‌شود. ⛔️خیانت‌هایی که نباید از یاد ببریم. https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
💠 هوری #فصل‌بیست‌وهشتم_به‌کلی‌سری #محسن‌رضایی‌ 📚 @channelshohada96