eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
360 دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
17.5هزار ویدیو
210 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماهواره پارس ۱ در آستانه پرتاب به فضا 🔹تصویربرداری از تمام اراضی ایران در کم‌تر از ۴۵ روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواهرم دلشوره حرام است آیت الله فاطمی نیا(ره) هروقت دلشوره گرفتی بگو: "اِعتَصَمتُ بِکَ یا ربِ مِن شرِ ما اَجدُ فی نَفسی 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باسلام و عرض ادب واحترام. از محضر دوستان و محبین اهل‌بیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشود که چند مرتبه این کلیپ را ببینید و برای هرکس که میشناسید از قوم و خویش و دوست آشنا گرفته تا افرادی که به هر جهتی نام اونها را در دفترچه تلفنتان دارید ارسال کنید و همین متن را هم کپی کرده و بفرستید. ان شاء الله امید است فردای ظهور شرمنده امام زمان علیه السلام نشویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جهاد تبیین ✌️: سخنی با هر آن که خود را شیعه امیرالمؤمنین(ع) می داند.../ نازنین دست علی(ع) یا پای حجاج خبیث؟؟ 🔸 بی تعارف، در دنیای امروز، حضورمان در انتخابات یعنی بیشتر شدن اقتدار، عزت و آبروی «تنها نظام شیعی دنیا» و عدم شرکت در انتخابات، یعنی گامی در جهت تضعیف این نظام... 🔸 محب‌و‌ شیعه أمیرالمؤمنین(ع)، حتی اگر خیلی دل صافی هم با این نظام ندارد، نمی تواند دور تنها پرچمی که برای شعارها و‌ اهداف شیعه در این روزگار برافراشته شده را خالی کند... ✅ امروز اگر با «دست حق» همراه نباشیم، فردا به «پای ظلم» خوار و خفیف و ذلیل می شویم. 🔸 عبدالله بن عمر به خیال اشتباه خود، برای احتیاط در دینش با علی(ع) بیعت نکرد... اما چند صباحی که گذشت، همین خلیفه زاده، شبانه!! سراغ حَجّاج _ یکی از سفاک ترین و‌ پلیدترین حاکمان تاریخ اسلام _ رفت! 🔸 حجاج به جای دست، پای خود را دراز کرد و‌ در حالی که او را احمق می نامید، گفت: «با پای من بیعت کن.» و‌ او هم بیعت کرد... (ر.ک: التذکرة الحمدونية، ج٩، ص٢٢٥. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج١٣، ص٢٤٢) یاعلی🌹 محمد صالح مشفقی پور
تمام حجم قفس را شناختیم،بس است. بیا به تجربه،در آسمان پری بزنیم...💛 . .
سلطان بار عام داده بود. همه دعوت بودند. هر کس وارد قصر می‌شد، مبهوت جلال و شکوه و زیبایی و دلربایی خیره کننده بارگاه می‌شد. هر چه پیشتر می‌رفتند، شگفتی‌ها بیشتر می‌شد. تا اینکه به سالن اصلی وارد می‌شدند که سلطان در آن بر تخت نشسته بود از مهمانانش استقبال می‌کرد. انواع پذیرایی‌ها توسط خادمان و چاکران بی‌دریغ تعارف می‌شد و هر کس هنری داشت برای زینت مجلس با خود آورده بود. بسیاری را می‌دیدی که محو در و دیوار قصرند و دیگرانی که مشغول خوردن و نوشیدن و گروهی با هم گفتگو می‌کنند از افسونگری تخت‌گاه و ... خلاصه هر کس در تماشای چیزی غرق شده بود و از دیگری غایب بود. در این میان جوان ژنده‌پوشی در گوشه‌ای خزیده بود و انگار که پنهان شده باشد، دزدانه به یک نقطه خیره شده بود. گاه می‌خندید و گاه مانند کسی که متعجب شده ابروها را بالا می‌داد و گاه هر دو را در هم می‌آمیخت. وزیر که مرتب مجلس را می‌پایید تا به بهترین شکل برگزار شود، چشمش به آن جوان افتاد. ابتدا حیرت کرد و سپس نگران شد. مبادا مجنون است. مبادا سوء قصدی دارد. مبادا.... وقتی سوی نگاهش را دنبال کرد به سلطان رسید. آن جوان ژولیده در معرکه تماشا چنان در صورت سلطان محو شده بود که انگار هیچ چیز دیگری در آنجا نیست. تا سلطان می‌خندید او نیز می‌خندید و چون سلطان ساکت می‌شد، او نیز به فکر فرو می‌رفت. و چون سلطان لب می‌گشود او نیز می‌شکفت‌ ساعاتی گذشت و ناگهان جارچی اعلام کرد که مهمانی به پایان رسیده و همه باید قصر را ترک کنند. در این هنگام همهمه بر فضا غالب شد. عده‌ای هنوز بر در ورودی بودند و از تماشایش سیر نشده بودند، عده‌ای در صحن و حیاط قصر مشغول بودند و آنان که داخل شده بودند، هر یک به زیبایی‌ها و جذابیت‌های سرای پادشاهی خیره بودند. جارچی که خبر را اعلام کرد، ناگهان همه متوجه شدند که بسیار مانده که ندیده و نچشیده‌اند. اما اعتراض فایده نداشت. التماس و خواهش هم. اصرار و تمنا نیز به جایی نمی‌رسید. اما همچنان آن جوان در همانجا با همان حالت مشغول تماشای سلطان بود. مردم تازه فهمیده بودند که در این ساعات طولانی جز چند نگاه کوتاه و گاه تصادفی، سلطان را ندیده‌اند. نگهبانان یک به یک مردم را به بیرون راهنمایی و بدرقه می‌کردند. سلطان که از جای برخواست، ناگهان جوان نیز برخواست و چون سلطان از تخت سرازیر شد، جوان از کنج خلوت بیرون آمد و بدون آنکه چشم از سلطان بردارد. آرام آرام عقب می‌رفت. در این لحظه سلطان از بدرقه مهمانانش فارغ شد و ناگهان اقیانوس نگاهش به چشمه تشنه نگاه جوان گره خورد. وزیر را به حضور طلبید و چیزی در گوشش زمزمه کرد و جوان چنان محو بود که آرام لب می‌زد. مانند ماهی افتاده بر خاک. چون نجوای سلطان تمام شد، وزیر رخصت خواست و به سوی جوان آمد. چون به او رسید به سویش خم شد و پیشانیش را بوسید و لبانش را بویید و دستش را گرفت و به سوی سلطان برد. جوان که از خویش غافل بود، جز سلطان نه می‌دید، نه می‌شنید، نه اختیار می‌کرد. هر قدم که نزدیک‌تر می‌شد، التهاب و حرارت هیجان جوان بیشتر و بیشتر می‌شد. حالا در قصر هیچ کس باقی نمانده بود. همه مهمانان رفته بودند به جز یک نفر. کسی که تنها برای تماشای سلطان آمده بود نه هیچ چیز دیگر. هر کس از این ضیافت به خواسته خویش رسید و مست شد و در جایی از قصر سست شد و ماند اما آن جوان... و جوان که چشم از تمام جلوه‌های جمال و جلال قصر فروبسته بود به محرمیت آن صحن و سرا درآمد و به فیض ملازمت دائمی سلطان افتخار یافت و ساکن همیشگی قصر گردید. پس از این در تمام مراسمات رسمی و غیررسمی جوان همراه سلطان بود. جایی در نزدیک‌ترین نقطه به سلطان. مشاور و همراه و همسفر و مونس او. مناجات شعبانیه قصه آن جوان است در روزهای منتهی به ضیافت رمضان. روز جوان بر همه جوانمردان مبارک.
بسم الله الرحمن الرحیم حکمت 436 نهج البلاغه: راه شناخت کریمان وَ قَالَ (عليه السلام): أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ، مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ. و درود خدا بر او، فرمود: شايسته ترين مردم به بزرگوارى آن كه بزرگواران را با او بسنجند. @mah_davit313
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اعترافات عجیب نشریه تایمز درباره رهبر معظم انقلاب 🔺توصیه می شود حتما ببینید و منتشر کنید. تا ابلهانی که شعار مرگ بر دیکتاتور می دهند بفهمند چقدر نادان و نمک نشناسند. و چگونه آلت دست دشمن شده اند.