eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
364 دنبال‌کننده
23.6هزار عکس
17.6هزار ویدیو
210 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
4.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینیم در خط مقدم نبرد با دشمن این رزمنده با چه آرامشی صحبت میکند وبشنویم صدای دلنشین شهید آوینی را که این صحنه را چگونه روایت میکند شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات @shahidmostafamousavi
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشمن باید از زبان فرزندان شهدا.... چیزی را بشنود که.... مثل گلوله ای در دل دشمن اثر کند... ساخته شده توسط تیم خودمون👩🏻‍💻
❌هرگونه ادیت به کلیپ ساخته شده حق الناس می‌باشد❌
2.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دشمن باید از زبان فرزندان شهدا.... چیزی را بشنود که.... مثل گلوله ای در دل دشمن اثر کند... ساخته شده توسط تیم خودمون👩🏻‍💻
❌هرگونه ادیت به کلیپ ساخته شده حق الناس می‌باشد❌
🌹 8 آذر؛ سال‌روز شهادت دانشمند شهید مجید شهریاری @shahidmostafamousavi
♦️شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت♦️ ●¹شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص،  یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗 چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروه‌هایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم . تا ابد مدیون شهداء هستیم...♥️ 🥀 🥍🥍🥍🥍🥍 @Hadise_akhlag_m
| دفترچه گناهانِ یک شهید ۱۶ ساله ☆در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید ۱۶ ساله که گناهانِ هر روزش را می‌نوشت پیدا شد! گناهان یک هفته او اینها بود •~شنبه: بدون وضو خوابیدم •~یکشنبه: خنده بلند در جمع •~دو شنبه: وقتی در بازی گُل زدم، احساس غرور کردم •~سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم •~چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت •~پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم •~جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰ صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات ◇خدا شهادت رو نصیب هر کسی نمیکنه◇ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
«⁦✿» مِہـرَت‌بہ‌دِلَم‌نِشَست‌وَدِلَم‌رَنـگ‌وبـوگِرِفت...✨(: 🌱/ ♥️
🕊 دل از هوا و هوس ها بریده اند اینان  شراب لم یزلی را چشیده اند اینان تمام هستی شان را به کف گرفتند و متاع جَنتشان را خریده اند اینان نشر‌معارف‌شهدا‌ @shahidaghseyedmostafamousavi
7.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🎂⊱ هیچ‌گاه مستقیم به نامحرم نگاه نمی‌کرد…‌! و به شدت مقیّد و چشم پاک بود! اوقاتے که در مهمانےهاے خانوادگے بود، اگر بانوان حضور داشتند حریم شرعے را،رعایت میکرد..! اگر جمع بابت موضوعے مےخندیدند، سرش را پایین مے‌انداخت و مےخندید...(: شهدا رایاد کنیم با ذکر فاتحه وصلواتی ♥️" 🧁" 🌦" ❤️ 🤲 🌸 🌸 🌸 🌸
•••❤️🌿 روایتۍ از شھید هادۍ‌🗞-!- رفتم‌ پیشِ‌ ابراهیم، هنوز متوجھ‌ حضورِ من‌ نشده‌ بود! با تعجب‌ دیدم‌ هر چند لحظھ‌ سوزنۍ را بھ‌ پشتِ‌ پلک‌ چشمش‌ میزند!😧 گفتم؛ چیکار میکنۍ داش‌ ابرام؟ تا متوجھِ‌ من‌ شد، از جا پرید و گفت: هیچۍ، چیزۍ نیست!🚶🏻‍♂ گفتم‌ :باید بگۍ برای‌ چۍ سوزن زدۍ تو صورتت😕!! مکثۍ کرد و خیلۍ آهستھ‌ گفت: سزاۍ چشمۍ کھ‌ به‌ نامحرم بیفته‌ همینھ‌...! -ابراهیم‌ به‌ نامحرم‌ آلرژۍ داشت! حتۍ براۍِ صحبت‌ بابستگانِ‌ نامحرمشان هم‌ سرش‌ را بالا نمیگرفت...! چقدر مثل‌ شهداییم؟... / 🕊️
سردار شهید جانمحمد کریمی از فرماندهان شجاع هشت سال دفاع مقدس بود که در جبهه های جنگ شجاعت و غیرت او زبانزد رزمندگان اسلام بود. شهيد كريمي در عمليات هاي مختلفی از جنوب تا غرب شرکت نموده ودر چندین عملیات مصدوم و به درجه جانبازی نائل آمده و سرانجام در جزيره مجنون در پد خندق با عنوان فرمانده شجاع پد خندق به همراه تعدادی از يارانش از جمله معاون خود سردار شهید ابراهیم نویدی پور به درجه رفیع شهادت نائل آمد. سید ناصر حسینی نویسنده کتاب پایی که جا ماند و از همرزمان شهید کریمی روایتی تلخ و جانسوز و از جنس واقعه عاشورا و دشت کربلا بیان می کند وی می نویسد: ....چند دقیقه پیش سرهنگ عراقی سراغ فرماندهان پد خندق را گرفت . بچه ها گفتند شهید شدند. سرهنگ پرسید جنازهایشان کجاست ؟! بچه ها جنازه جان محمد کریمی و ابراهیم نویدی پور را نشان دادند . سرهنگ دستور داده بود روی جنازه هایشان بنزین بریزند هیچ کس باور نمی کرد با جنازه این دو شهید چنین کنند . به دستور سرهنگ عراقی جنازه این دو شهید را جلوی چشمان ما آتش زدند ..... 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🥀🕊 🌸پای درس شـــــهدا بچه ها می گفتند: ما صبح ها کفش هایمان را خورده می دیدیم و نمی دانستیم چه کسی می زند؟! بعدا فهمیدیم که وقتی نیروها خوابند را بر میدارد و هر کفشی که نیاز به داشته باشد، # واکس میزند. مشخص شد این فرد همان ما، شهید.عبد.الحسین.برنسی بوده است. شادی روح همه شهدا صلوات