eitaa logo
شهید محمـــود رادمهر❤️‍🩹
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
700 ویدیو
37 فایل
‌❞شهیـــد محمــود رادمهـــر عــارف و مجاهــدی که هم در میـدان رزم و هم میـدان مبــارزه با نفــس شیطان را به زانـو در آورده بـود . . .❝ ▽تبادل؛ @Sarbaze25 ▽ارتباط با ادمین؛ @didban_25
مشاهده در ایتا
دانلود
• نگهبانی ‌ • مسئول نگهبانی قبول نمی کرد محمود نگهبانی بدهد. همه می دانستند او از صبح زود که از خواب بلند می شود تا آخرشـب کارهای متعددی دارد که باید انجام دهد. ‌‌ • دیگر نگهبانی دادن را ظلم به او میدانستند؛ اما خودش اصرار داشت اسمش در لیست نگهبان ها باشد. وقتی می دید اصرارهایش فایده ای ندارد، دست به دامن انواع قسم‌ها می شد تا بالاخره مسئول نگهبانی را قانع می کرد، نگهبانی بدهد. ‌‌ • می رفت دیدبانی و گاهی بدون لقمه ای غذا ساعتها در دیدبانی میماند و غروب ، وقتی خسته و مانده برمی گشت مقر ، میرفت دنبال مسئول نگهبانی تا برای نگهبانی ثبت نام کند . هرگز کارهایش با حساب و کتاب ما جور در نمیامد!‌ ‌ ‌❞منبع : "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" ‌ ♥️ ‌‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
‌‌ •انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت ... •آنقدر که خالی شده بعد از تو جهانم ... ‌ ♥️ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+ دستشو محکم گرفتم گفتم باید به من بگی راهکار این قضیه چیه ؟ قضیه شهادت ... - یه نگاهی به من کرد گفت : راهکارش اشکِ ؛ اشک ... ‌ ♥ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
خَامنئي انتَ آبن الكوُثر وعدوُكَ آبن الأبتر . . . ‌ ♥ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
• میگفت طوری تلاش میکنم که اگر روزی که امام زمان (عج) ظهور کردند و فرمودند یک میخواهم ؛ بگوید بفرمایند محمود بیاید ... ‌ ° اینطور باید کار کرد ....! ♥️ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
• تو به ما یاد دادی میشود دست خالی جنگید! • میشود یک نفره دنیا را تکان داد ! ‌ ♡ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
• میثاق خمینی را با خامنه‌ای بستیم ... • تا لحظه جان دادن با خامنه‌ای هستیم ‌‌‌... ♥️✌️ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
• خدایا میدانی که دوستت دارم ... ° ‌عزیزم ! من از بیقراری و رسوایی جاماندگی سر به بیابان‌ها گذارده‌ام ؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان در تابستان میرم. کریم ، حبیب ، به کرمت دل بسته‌ام . تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمی‌خواهم . مرا به خودت متصل کن ... ‌ ♥ ‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
• در مقابلش حسابی کم می‌آوردیم؛ ‌ °خیلی کم غذا می خورد. آن قدر کم که یک روز به او اعتراض کردم و گفتم: چرا این قدر کم غذا می خوری؟ اگر همین طور ادامه دهی ضعف میکنی و نمی توانی کار کنی!» ‌ ° خندید و گفت: «حسین جان، من اگر غذا بخورم، باید وقتم را برای قضای حاجت بگذارم و کلی از وقتم تلف می شود!» از این همه دقتش خنده ام گرفت. ‌ ° چیزی نگفتم و رفتم پشتیبانی و از مسئول آماد خواستم به صورت اختصاصی مقداری تنقلات خشک و انرژی زا برای محمود تهیه کند و در جیبش بگذارد تا همین طور که مشغول است از تنقلات استفاده کند و به لحاظ جسمی کم نیاورد. ‌ ° بعد از آن میدیدم هروقت محمود در میان جمع قرار می گیرد، تنقلات جیبش را می گذارد وسط جمع و یا بین بچه ها تقسیم می کند. از این کارهایش حرصم در می آمد. تنقلات را برای او می آوردند که کم غذایی اش جبران شود؛ ولی او اهل تک‌خوری نبود! ‌ ° در مرام محمود هر چه بود یا برای همه بود و یا برای هیچ کس نبود. گاهی در مقابلش حسابی کم می آوردیم که این فرد حساب کجاهای زندگی اش را می کرد؟! ‌‌‌‌‌‌ ‌❞منبع : "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" ‌ ♥️ ‌‌ Ⓜ رسـانه‌رسمـی شھیـد محمـود رادمھـر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
گر چه این شهر ؛ شلوغ است ، ولی باور کن آنچنان جای تـــو خالی ست ، صـدا می پیچد ..... ♥ ‌‌‌Ⓜ رسانه رسمی شهید محمود رادمهر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir
➕ آغاز به‌کار مجدد صفحه اینستاگرام شهید پس از مسدود شدن چندین باره توسط اینستاگرام. ‌ 🔴به اطلاعیه پیج جدید توجه کنید. آدرس پیج جدید : https://b2n.ir/080861 ‌‌‌Ⓜ رسانه رسمی شهید محمود رادمهر: ‌‌ ▷ @shahidradmehr_ir