از شهید بابایی پرسیدند: عباس چخبر چکار میکنی!؟ گفت: ب نگهبانی دل مشغولیم تا کسی جز خدا وارد نشود #شهید_عباس_بابایی @shahidshalamche_8

دلم برای مزارش تنگ‌شده🙂💔 کاش بشه برم زود...

البته مال چند وقت پیشه...💚 مزار خانوم شون هم رفتم ی کم بالاتر از مزار خودشونه💔🙂

#التماس_دعا💔

ب ذکر الهی ب رقیه(س) علاقه خاصی داشت... #هدیه_ب_نوکر_حضرت_زینب_صلوات💚

من مزار هر شهیدی برم دیگ وابسته مزارش میشم... دلم شدید تنگ میشه براش... حقیقت نمیدونم بعضی وقتا از شدت دلتنگی هام چیکار کنم... سخته خیلی سخت بعضی وقتا شرمنده میشم. از اینکه بهشون میگم زود میام ولی دیر ب دیر میام پیشش شون خیلی شرمنده میشم💔

از آخر مجلس شهدا را چیدن((((:💔🌱

دختر کوچولو ارغوان با دست های کوچک اش می‌شمارد... مرخصی بابا کی تمام میشود؟ یک روز دو روز سه روز دیگر؟ دلتنگ آغوش باباست دختر است دیگر... دخترهم ک بابایی...💔 دلتنگ بیقرار منتطر باباست... اما... بابای ارغوان خون داد... بابا برای امنیت جان داد...💚 #شهیدمنصور_بزی_ساکت #ادمین_نوشت @shahidshalamche_8

امیدوارم ازم قبول کنید شهید عزیز..‌. وسط نوشتنم هعی بغض میکردم...💔 دوتا متن نوشتم ولی حس کردم این بهتر شده #شهدای_مظلوم_ناجا💚 پنج شاخه صلوات💔🕊