[ ڴنبد آبے شݪمچہ ] 🇮🇷
#شهید_محمدحسین_حدادیان
.
محمد حسین زیاد اهل اینکه بیاد
و علنی بگه میخوام برم سوریه یا
میخوام [شهید بشم ]نبود.
یعنی ما حتی یک بار از زبانش نشنیدیم
که بگه من میخوام شهید بشم!
همیشه میگفت:
[ یه حاجتی دارم دعا کنید حاجتم رو بگیرم]
خودش رو سوریه رسوند . و مدافع حرم شد
خیلی به ماسخت گذشت دوری وبی خبری
ازش . همه مطمئن بودیم توسط داعش تو
سوریه شهید میشه . . .
اما انگار تقدیرش کف خیابونهای تهران
رقم خورد ...
.
قائله خیابون پاسداران از خیلی وقت
پیش شروع شده بود. خیلیها فکر میکنند
فقط همون شبی که محمد حسین و سه نفر
از نیروی انتظامی به شهادت رسیدند
شلوغ شده بود!
اما اینطور نبود.
محمدحسین یک ماه بود که هرشب
میرفت خیابو ن پاسداران.
[ شهادتش هم ایام فاطمیه بود .]
یک ماشین از پارکینگ این دراویش
داعشی بیرون میآید و با آینه به
محمد حسین میزنه . همین که داداشم
پرت میشه و زمین میخوره ، اینها ؛
داداشم رو به میو ن خودشون میکشن
و هرکس با هرچیزی که تو دست داشته
محمدحسین رو میزند...🥀
فقط ۳۵ گلوله ساچمهای به صورتش
خورده بود. میله توی چشمش زده
بودند و با تیغ موکت بری تموم بدنش
رو بریده و اربا ارباش کرده بودند💔
اگر میخواهید فرزندتان [محمد حسین]بشود .
اول باید خودتان محمد حسین شوید!
پ ن : یعنی شبیه شهید زندگی کنید .
#پدرشهیدمحمدحسینحدادیان
پیرو خطّ رهبری باشید ؛ که قطعاً راهِ درست و راه
امام زمان(عج اللّه تعالی فرجه الشریف) میباشد.
اگر شهید نشویم، میمیریم.
#شهید_محمدحسین_حدادیان
بخشی از #وصیت_نامه
حضرت آقا
پس از بوسه بر «لباس خادمی هیئت»
شهید محمدحسین حدادیان و مشاهده ی
تمثال شهید فرموند:
[ این واقعاً نور هست؛ یک نور معنوی.]
خداروشکر کنید برای داشتن چنین فرزندی
📚 #آرام_جان
#شهید_محمد_حسین_حدادیان
ان شالله راضی بوده باشید از روایتگری
برام دعا کنید🌱
دوستانی که وسط روایتگری رسیدن
از اول روایتگری بخونن🪴
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً