ܮܢܚ݅ܦ̈ܙ ܢܚ݅ܣߊܥࡅ߳ی؟
ܝ݆ߺܚܓߊ߬ܝ̇ߺܦ̈ܥܝ ܢܚ݅ܣیܥ ܢ̣ߊܚ݅ܓ ࡅ߳ߊ ܢܚ݅ܣߊܥࡅ߳ߺߺܙ
ܫߊܢܚ݅ܦ̈ࡅ߳ߺߺܙ ܢܚ݅وܥ.. ღ
ߊܭَܘ ܩیܟܿوߊܨ ߊܝ̇ ࡅ߳وܨ ܦ̇ضߊܨ ܩܥܼߊܝ̇ܨ ܢܚ݅ܝوܫ ܭܝ̇ߺܨ ܢܚ݅ܣیܥ ܢ̣ߊܢܚ݅ܨ ܥܼߊࡅ߳ߺߺܙ ߊیܝ̇ߺܥܼߊܢܚࡅ߳✧
@fhcbgjf
ܥܟܿࡅ߳ܝ ܟܿߊܝ̇ߺܩܢ ܣߊیܨ ܭܘ ܢܚ݅ܣیܥ ܭَܩܝ̇ߺߊܩܢ ߊ߬یܝ̇ߺܥܘ ߊܝ̇ߺܥ...)
@fhcbgjf
ܥܼߊܝ̇ߺܩوܝ̇ߺܨ
✨بسم اللّٰه الرحمن الرحیم✨
یھ ڪانال پیدا ڪردم برای آگاه سازیِ عُمومِ مردم [براۍ آگاهۍ]🦋❤️👀
''پر از نڪاتِ نابِ مذهبےِ گلچین شده''📿✌️🔥
عڪس هاۍ شهدا براے زیباسازی کانال گذاشته شدھ!'💕😌🌱
با چالش ها مسابقه های جذااابِ شهدایی📷☁️ ^^🥀
برای آگاهۍ نسبت به مسائلِ مہم جامعھ به ڪوری چشم دشمنان داخلی و خارجی✌️🇮🇷 و شرڪت تو مسابقه های پر طرفدار بزن رو لینڪِ زیر😃👇
https://eitaa.com/BarayeAgaahi
دعوتِ ما رو بپذیرید...💌✨
✨🌺✨ @BarayeAgaahi ✨🌺✨
و خدا لبخندۍ زد و دخٺر ࢪا آفرید💗🍶𓏲𓏲
تجمـ؏ بانوان زهرایۍ☝️🏼💛
https://eitaa.com/joinchat/2920415431C355eb4ec20
ڪانالۍ زیبا ، مخصوص دختࢪ هاۍ #محجبہ💜🧕🏻◌
#انگیزشۍ #پروفایل هاۍ خوشگل
#انگیزھ و #مطالب زیبا و #مذهبی 🛴💕
خیلـی کـانالشون قشنگـه🌤☂
https://eitaa.com/joinchat/2920415431C355eb4ec20
مدیرشون خیلۍ با سلیقہ هستند🌱✌️🏼
#پاتوقدختراۍمحجبہایتـٰا🧡🕶
‹ رمانِ مدافعِ عشق ›
ژانر: #عاشقانه #امنیتی #طنز
👩🏻💻نویسنده: افسران جنگ نرم
خلاصه رمان:
سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند .
کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(:
_______________________
#تیزر
- من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ...
- چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ...
- یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ...
- وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ...
- نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ...
- از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ...
-کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ...
- با دستای خودم میکشمت! ...
- هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ...
- من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ...
- خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ...
- دختره ی لوس بی دست و پا ...
-تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره...
-داری زودقضاوتم میکنی...
-ما...ما...ن
به قلم: افسران جنگ نرم
https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi
| 🕯💌 |
⇩ 😍 یھ کانآݪ شَهیــــــــــداݩھ 😍 ⇩
ࢪهبࢪانھ 😌
وصیت نامھ 📃
شاعࢪانھ 🌱
پࢪوفایل 🏞
زندگینامھ 📕
والپیپر ✨
تم 🎀
حرف شهید ✍🏻
تلنگرانھ 🖇
رمان های #عاشقانه_مذهبی😍😍
✿•---••...•💔•...••---•✿
#پلاک_خونی 🥀
●°•➣ { @pelak_khoni }
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
(رمان عشق به وطن )
مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم
وااای
مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟
مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م
مهنا :
مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی ....
پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود!
ادامه دارد ...🍃
______________________________
مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️
رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین
قصد ترور ... دارن 😢
راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️
ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e
ورود اقایان ممنوع 🚫❌