#3
روز بعد از صبح دنبال کار سفر مشهد بودم.همه سوار اتوبوس ها بودند که متوجه شدم رفقای من،حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند. سریع موتور پایگاه را روشن کردم وبا سرعت به سمت سپاه رفتم.در مسیر برگشت،سریک چهارراه،راننده پیکان
بدون توجه به چراغ قرمز،جلو آمد وازسمت چپ با من برخورد کرد.
آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم کاپوت وسقف ماشین وپشت پیکان روی زمین افتادم.
نیمه چپ بدنم به شدت درد می کرد. راننده پیکان پیاده شد بدنش مثل بید میلرزید. فکر میکرد من حتماً مرده ام.
یک لحظه باخودم گفتم:پس جناب عزراییل به سراغ ماهم آمد !
آنقدر تصادف شدید بود که فکر کردم الان روح از بدنم خارج میشود.به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم.
ساعت دقیقا 12ظهر بود نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد!
یکباره یاد دیشب افتادم.باخودم گفتم :«این تعبیر خواب دیشب من است.من سالم میمانم.
حضرت عزرائیل گفت که وقت رفتنم نرسیده.
زائران امام رضا علیه السلام منتظرند.باید سریع بروم.»ازجام بلند شدم.راننده پیکان گفت:شما سالمی!
بعد با ماشین دنبال من آمد. اوفکر میکرد هرلحظه ممکن است که من زمین بخورم.
کاروان زائران مشهد حرکت کردند.درد آن تصادف کوفتگی عضلات من تا دوهفته ادامه داشت.
بعد از آن فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم.هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند امد،اما همیشه دعا کردم که مرگ ما با شهادت باشد.
ادامه دارد....
#شهیدانه ♡
ابراهیم هادی یکی از پهلوون های ۸ سال دفاع مقدس...🍀
●وقتی یکی از دوستان می گفت: چه تسبیح زیبایی داری ، بلافاصله ابراهیم تسبیح را هدیه می کرد. نه تنها تسبیح که بارها حتی پیراهنش را بخشیده بود! .....
برگرفته از کتاب •°سلامبرابراهیم²°•
هدایت شده از بنر جدید
شروعتایمتبادلاتخوشجذب
رایحه😍✨
ادمینتبادلتونمیشم🖐🏽🙂
آمارتون+50باشه😻✨
کانالتونمذهبیباشه🖐🏽🙂
جذبامبستگیبهبنرتونداره🖐🏽🙂
روزی100جذبو
هفتهای1000جذبهمداشتم🖐🏽😻
بیشاز3سالسابقهدارم😌✌🏻
بانامهایفاطمهومیخک💚🌿
جهتشرکتدرتبادلاتپیامبدین👇🏻✨
@miss_Fati4
اینفووشرایط👇🏻🙂
https://eitaa.com/joinchat/1974862007C435192275d