eitaa logo
-شَـــمیم ظُـــهور-
1.3هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
164 فایل
بھ نام نامے آفریدگار زمین و آسمانها✨ +خدایا ظُهور ولیعصر را نزدیک فرما :) ⁦🤲🏻⁩ 《شࢪو؏ نوکریمون 《¹⁴⁰¹/¹/²⁰》 کپی؟کل کانال کپی نشه :)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 『😂خنده حلال』 یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود...😍 برای خودش یه قبری ڪنده بود. 😍 شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.😊 ما هم اهل شوخے بودیم یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه...😝 گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم😂 با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.😍 دیگه عجیب رفته بود تو حال! 😉 ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، 😂 بگو: اقراء یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!😂 رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباڪرم بخون 😂😂😂😂😂😂😂😂 شادی روح پاک شهدا صلوات❤️ ‌ ♥❧  ┄┄ ┉┉┉•••◂ 𖦹💓🌙💓𖦹▸•••┉┉┉
🍃🌹 شما دختر من رو ندیدین؟ _چی؟ راضیه ؟ چِش شده؟ _باشه باشه الان خودمون رو می رسونیم. دستانش می لرزید که تلفن را قطع کرد. اول اطرافش را پایید و بعد همین طور که سوئیچ را از جاکلیدی برمی داشت حرف های مبهمی زد. وقتی حال تیمور را ديدم.ناگهان در تمام بدنم احساس سردی کردم‌. بدون هیچ سوالی به طرف اتاق رفتم و چادرم را از سر چوب لباسی کشیدم. همینطور که می دویدم بازش کردم و به سر انداختم. در ان لحظه بدون گفتن حرفی به مرضیه و علی که در اتاق بودند از خانه بیرون زدیم پله ها را دوتا یکی کردیم و سوار ماشين شدیم. تیمور بدون ملاحضه سرعتش را زیاد می کرد و با بوق زدن ماشین های مقابلش را کنار می کشید. مدام با چپ و راست شدن سریع ماشین تکان می‌خوردم. نمی‌دانستم چه بر سرش آمده است.راضیه سه ساعت پیش که از خانه بیرون رفت، حالش خوب بود. نگاهم را با شتاب از بین ماشین ها زد کردم و بعد رو به تیمور برگشتم. با وجود هوای بهاری از صورت رنگ پریده اش عرق می ریخت. _تو رو خدا درست بگو کی بود زنگ زد؟ چی گفت؟ _ نمی دونم یه مردی بود فقط گفت راضیه حالش بد شده. _خب نپرسیدی چش شده؟ _اون قدر سروصدا می اومد و هول شده بودم که حواسم نبود چیری بپرسم. دلشوره چند ماهه ام آخر نقاب از چهره برداشته بود دیشب وقتی از خانه پدر برگشتم به خاطر هول و ولای دلم به همه شان التماس دعا گفتم. ادامه دارد.....
"•❈﷽❈•" آقا نخون نخون که اگه خوندی مجبوری باید کپی کنی منم خوندم مجبور شدم کپی کنم😁😁 نخوووون😒 عجب آدمی هستی تو دیگه 😂😂. . . . . . . . . . خیلی دلت میخواد بخونی باشه . . . . . . . . . برو پایین 👇🏻 . . . . . . . آره برو 👇🏻 . . . . . . . . 👇🏻اینم مطلب 👇🏻 . . . . . . برچهره دل ربای مهدی (عج) صلوات اگه این پیامو تو گروه یا کانال دیگه نذاری تا آخر عمر مدیونی 😍😍😍😍😍 واسه گل روی امام زمان بفرست !!! 😁😁♥️
🌱 یہ‌مداحی بود‌ میخوند : - باید‌با‌چادرت‌سپر‌عمہ‌جون‌باشی🙃 اما ناگفته‌ نماند‌ کہ‌ گاهے‌وقت‌ها 🤥 این‌ چادری‌نماها ..😒 همان‌هایی کہ‌حرمت‌شکنےکردند ..☹ بہ‌جاے‌ِ سپر میشوند‌ تیری به‌قلب‌ِعمه💘 جا‌داره‌سوال‌کنم🤔 روز‌ محشر‌ جواب‌ِ مادر زینب‌(س)را‌چہ‌میدهی ؟! رفیق هوای چادر مادر را داشته باش☺️ . شهادت
-شَـــمیم ظُـــهور-
-
حاصل عقل بُوَد عشق‌و ، جنون میوه‌ی‌اوست هر کھ از عشق تو دیوانہ نشد عاقل نیست !
جز کربلا این دل تمنایی ندارد...
. .Mohammad Hossein Pooyanfar _ Door Az To (320).mp3
زمان: حجم: 5.43M
آدم بدون عشقش مگه زنده اس ؟💔 حسینم🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا