- یکی پاسپورت‌ نداره .. - یکی پول نداره . - یکی موقعیتشو‌ نداره . - یکی مرخصی‌ بهش نمیدن اینا دلیل هاییه که میتونن پاتو‌ قفل کنن ؛ دلتو‌ که نمیتونن‌ قفل کنن:) اربـٰاب دلم رو چیکار کنم؟

دخترها بابایی نیستند؛ باباها دختری‌اند! این را وقتی حسین(علیه‌السلام) با سر به دیدن رقیه آمد؛ فهمیدم!💔 #شهادت_حضرت_رقیه

وقتی رفتم از حال... گوشواره خلخال گم کردم اینا که چیزی نیست بابا ت گودال گم کردمم😭💔

کسی که وجودش پر از اضطراب و استرسع، انتظار محبت نداشته باش! کسی میتونه بهت محبت کنه که اولا سیمش به خدا وصل باشه و تو زندگیش موفق بوده و جوانیشو خوب گذرانده باشه، اینا باعث که درونش محبت بشه. 😌👌🏻 وقتی خودت محبت داشته باشی، میتونی به بقیه ام بدی وگرنه محبت دادن که زورکی نیس!🙄 زمانی که خودتو دوست نداشته باشی، نمیتونی به یکی دیگ بگی دوست دارم چون که با خودت در طلح نیستی و خودتو دوست نداری..! 😕💔

اگ میخای درونت پر از محبت باشع، ی مدت برا خودتان دلسوز باشید! اگ برا دیگران دلسوزی کنی و برا خودت نکنی، خودتو دوست نداشته باشی، بعد ی مدت برا هرکسی کاری کنید میگن وظیفت بوده! و برعکس اگر به فکر شکوفه کردن خودت باشی و خودتو بخاطر کسی به زحمت نندازی و بجاش به خودت خدمت کنی، وقتی کاری کنی برا کسی تا اخر عمر سپاسگزارتع... 😉

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیاخیال‌کنیم... دستانمان‌بین‌ضریح‌گره‌خورده‌اند(:" بیاخیال‌ڪنیم کفش‌هایمان‌را‌ازکفش‌‌داری‌گرفتہ‌ایمُ عقب‌‌عقب‌قدم‌بر‌میداریم و‌میگوییم↓💔 [وَلاجَعلہ‌اللہ‌آخِرالعَهد‌مِنی‌لِزیارتِکُم]

____

پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و گریه کرد، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند. خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید. بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ شهادت خانم رقیه(سلام الله علیها) تسلیت باد🖤

تو به ما یاد دادی میشود جنگید برای عقیده‌ای که یک دنیا مخالف دارد جنگید و نترسید و به هدف رسید...:) -امام خمینی (ره) #خمینی_کبیر

#محاسبه_نفس #قرار_هرشبمون🌱