#زندگی #مرخصی #شهیدچی 🍃 همیشه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام نیست 🍃 گاهی عشق یعنی پذیرش بی‌قید و شرط... همسر او، با تمام سختی‌ها، دلگیر نشد؛ و فهمید که قلب شوهرش برای همه رزمندگان می‌تپد.❣️ چنین عشق‌هایی جاودانه‌اند. 👌🌸 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#مادر #امام_خمینی #شهیدچی 🍃گریه خمینی🍃 💔 وقتی مادری در مقابل امام ایستاد و کاری کرد که هیچ‌کس انتظارش را نداشت... 🌟 این مادر، داستانی از ایثار و بزرگی دارد که امام خمینی(ره) را به گریه انداخت، اما او با یک حرکت تمام احساسات را به اوج رساند.🌿🌸 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#فلسطین #مقاومت #شهیدچی 🍃تا آخرین قطره🍃 «تا آخرین فشنگش جنگید... صحنه شهادتش را خدا کارگردانی کرد و شیطان فیلم‌برداری.» او کسی بود که تا آخرین لحظه جنگید لحظه‌ای که زمین برایش تنگ شد، آسمان او را در آغوش کشید.🌿🌸 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#مقام_شهدا 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#تقویم_شهدایی 💐۲۸ آبان ماه سالروز شهادت 🌷شهادت شهید اصغر وصالی (۱۳۵۹ ) 🌷شهید مدافع حرم محمدحسین مرادی 🌷شهید مدافع حرم محمد سخندان 🌷شهید مدافع حرم علیرضا جیلان 🌷شهید مدافع حرم علیرضا نظری 💐 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#مادرانه_های_شهدا مادرشهیدمحمدسخندان در بیمارستان حضرت زینب (س) به دنیا آمد. لحظه‌ تولدِ محمد، به خاطر سن کم من، مسئله‌ مرگ و زندگی‌ام مطرح شد. اسم محمد را چیز دیگری انتخاب کرده بودیم اما من خواب دیدم که خانمی پوشیه زده، کنار ضریح بزرگی قرار داشت؛ بچه‌ای را به من داد و گفت: «این بچه پسر است. اسمش را محمد بگذار. ما این بچه را برای مدتی به تو می‌دهیم و دوباره از تو می‌گیریم. این بچه مال ماست». در آن زمان فکر کردم که بالاخره هر انسانی روزی دنیا می‌آید و روزی می‌میرد. بعد از شهادتش متوجه شدم که قبل از تولد، سرنوشتش رقم خورده بود.در منطقه به بچه‌ها گفته بود: «می‌شود شبیه حضرت زهرا (س) و مثل خوابی که دیده‌ام، به سبب جراحت در ناحیه پهلو به شهادت برسم؟».لحظات قبل شهادت داخل مزرعه ذرت که بوده شروع می‌کند به یا زهرا گفتن.متوجه می‌شوند که محمد از ناحیه پهلو تیر خورده و دلیل یا زهرا گفتن‌های او هم همین تیری است که به پهلوی‌اش اصابت کرده است. 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب

#عاشقانه_های_شهدا همسرشهیدمحمدحسین مرادی: شاید بعضی ها این تصور را دارند که زندگی با کسی که دائما در معرض شهادت است و خودش هم تمنای شهادت را دارد خیلی سخت است. اما برعکس زندگی محمدحسین خیلی پرشور بود. با اینکه در هر سفرش احتمال داشت برنگردد اما برای زندگی اش برنامه داشت. حتی کارهای کارشناسی اش را داشت انجام می داد. خیلی به خانواده اش اهمیت می داد. کوچکترین فرصتی که گیر می آورد من را به گردش می برد. با اینکه ساکت بود به موقعش شوخی هم می کرد. با اینکه کار سنگین نظامی داشت همیشه با لبخند و گل می آمد. من نیز همه آن گل ها را خشک کردم و نگه داشتم. روزهای جمعه که می شد صبح زود پا می شد تند تند کارها را می کرد، صبحانه و نهار را آماده می کرد، لباس ها را می شست و... در همه این کارها می خواست محبتش را ثابت کند. 🌷شهیدچی جایی برای رفاقت با بهترین ها، با ما همراه شوید👇 ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب