eitaa logo
شیخ شوخ 😅✌️
7.2هزار دنبال‌کننده
869 عکس
1.1هزار ویدیو
23 فایل
♨️دین رو طنزآلود یادبگیر 😉 ارتباط با مدیر کانال: @mahdiizadi ___ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2705457589C0e3c2bb274 ____________ تبادل کانال های +7K _________
مشاهده در ایتا
دانلود
4.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با این خدا زندگی کن! پشت پرده اتفاقات زندگی چیه؟ حاج آقا 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
شیخ شوخ 😅✌️
راننده میگوید پسرم می‌تواند از باتری اتوبوس برق بگیرد و باید تا ابرکوه صبر کنیم! همزمان با راننده‌دی
ساعت حدود ۸ شب و حدود یک ساعتی داریم دنبال مسجد میگردیم برای نماز و اعمال قبل از نماز!😅 با نرم افزار نشان چند مسجد پیدا می‌کنیم ولی مساجد بسته است! خدا پدر بچه های مسجد خودمون رو اکثر روزها یکی دو ساعت قبل و بعد نماز مغرب چراغ مسجد رو روشن نگه میدارن😅 اگه کاروانتون یه روزی از یزد عبور کرد و نماز مغرب مسجد پیدا نکردید بیاید این سمتی😊 بالاخره در یکی از شهرها مسجدی پیدا می‌کنیم که در حیاطش باز است و چراغ ها روشن... با اقای اسدی که محافظ و تفنگدار اتوبوس ماست و در موردش خواهم گفت زودتر می‌رویم برای مطمئن شدن که میفهمیم در خود مسجد قفل است، یکی از همسایه ها رو پیدا میکنیم که زنگ بزنه به کلیددار مسجد که آقای اسدی می‌گوید راننده گفته برویم مسجد دیگر! از همسایه خداحافظی میکنم و می‌رویم سمت اتوبوس و می‌نشینم روی صندلی كه برویم دنبال مسجدی دیگر بچه ها هم که تا الان در عمرشان ۶ ساعت تحمل خیلی چیزها از جمله دستشویی نرفتن😅 را تجربه نکرده اند هم اعتراضشان بالا گرفته و چشمشان به هر جایی بخورد که کوچکترین شباهتی به سرویس بهداشتی دارد یک صدا با حالتی التماس گونه راننده را صدا میزنند که توقفی هرچند کوتاه داشته باشد و هر چه ساعت بیشتر می‌گذرد این صداها هم به سمت خشونت و اعتراض می‌رود 😊 بالاخره ساعت ۸ به شهر نورآباد می‌رسیم و نور مسجد نورآباد چشم های همه رو روشن می‌کند بعد از وضو با هم نماز جماعتی می‌خوانیم و از همان سوپرمارکت کنار مسجد هم دو تا باتری قلمی برای میکروفون که باتری‌اش تمام شده می‌خرم و می‌آیم سمت اتوبوس که میبینم بچه ها هم بساط فلافل را برپا کرده اند ... بعد از ضیافت فلافل میکروفون را برمی‌دارم.... توی دنیا خیلی وقت‌ها سختی می‌بینیم خیلی وقتها به آن چیزهایی که میخواهیم برسیم نمی‌رسیم خیلی وقتها هدف‌هایی داریم و برایش خیلی تلاش میکنیم و هر چه بیشتر تلاش میکنیم بیشتر به در بسته می‌خوریم ... و توی همان سختی و اوج ناراحتی حرف دلت را می‌زنی و خودت را رو میکنی... و هرجا دستت برسد و آنجاست که خدا با همان خداییَش می‌گوید مگر نمی‌دانی عالم در دست من است و هر چه من بخواهم و هر کار من بخواهم می‌شود؟ و بعد که حسابی غرهایت را زدی پرده را کنار می‌زند... توضیحات بیشتر در این کلیپ https://eitaa.com/sheikh_shookh/6475 بعد برایشان همین مثال خودشان را می‌زنم که تا چند دقیقه پیش در چه هول و بلایی بودند😅 و می‌گویم همه جای دنیا همین است! و همه‌اش برای یک دلیل است و آن دلیل.... 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت حدودا ۴ صبح است (اینکه میگویم حدودا چون با این چشمان خواب آلود دقیقش را نمی‌شود تشخیص داد 😅) که می‌رسیم اهواز و اردوگاه شهید عاصی زاده، جایی که محل آموزش نیروهای تیپ الغدیر یزد در دفاع مقدس بوده و حالا شده اردوگاه زائران و راهیان نور... وسایل را برمی‌داریم و راه می‌افتیم باد سرد میکوبد توی پیشانیمان ! تندتر می‌رویم سمت خوابگاه اولین اتاقی که کفشهای مردانه دم درش ریخته را باز میکنم و می‌روم تو، یکی از بچه های اتحادیه که خودم نمی‌شناسمش ولی او خوب مرا می‌شناسد سلامی میکند و می‌آید به سمتم... حاج اقا ایزدی خوش اومدید، ممد کجاست؟ با دانشگاه فرهنگیان نیومد؟ هنوز نمیشناسمش ولی با این حرفش حدس میزنم از بچه های اتحادیه انجمن اسلامی دانش آموزان یزد باشد که ممد را می‌شناسد 😅 جوری که ضایع نباشد هنوز نشناخته‌ام می‌گویم نه بابا اون که کلا با اتحادیه میره اردو😊✋ لبخندی می‌زنم و همان کنار بخاری پتویی می‌اندازم و به خواب عمیق فرو می‌روم😂 با صدای اذان گوشی یکی از بچه‌ها ساعت ۵:۳۰ بیدار می‌شوم ادامه دارد... 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
تصمیم دارم قوطی آبی پیدا کنم و همانجا وضو بگیرم و بعد نماز دوباره برنامه خواب را ادامه بدهم ولی چون آب پیدا نمی‌شود به ناچار از اتاق میزنم بیرون و می‌روم سمت سرویس بهداشتی. بعد از چند سال به این اردوگاه پر از معنویت می‌آیم جایی که جای شهید عاصی زاده در آن خیلی خالیست❤️ خیلی تغییر کرده و امکانات خوبی اضافه شده یادم هست دفعه قبل سرویس بهداشتی های قدیمی داشت سوسک هم زیاد داشت و برای همین صف خلوتی داشت😅 حالا اما بهتر شده... بعد از وضو دیگر خواب از سرم پریده و صدای زیارت عاشورا مرا به سمت حسینیه می‌کشاند، خدا می‌داند چند رزمنده در این حسینیه حسین حسین گفتند و در عملیات ها به تأسی از اربابشان در خون خودشان غلطیدند که حالا اینجا ما با آرامش این سر صبحی زیارت عاشورا بخوانیم! کاروان دانشجویان یک روحانی دیگر هم دارد و یکی از راویان که خودش زمانی همینجا می‌جنگیده با لهجه یزدی می‌گوید دعواتون نشه نفری یَتا رکعت بوخونِد😅 میخندم و با تعارف امام جماعت دیگر که بعدا میفهمم حاج آقای متوسل پسر اون یکی حاج آقای متوسل بوده امام جماعت می‌شوم و نماز صبح را می‌خوانیم... حالا جمع ۷ اتوبوس جمع شده و بعد از خوردن صبحانه حاج حسین نمونه همه را به صف می‌کند که سرود هم‌خوانی را تمرین کنند... اولین مقصد کانال کمیل است... سلام بر ابراهیم✋ سلام بر شهید ابراهیم هادی... 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
469K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میخواست جنس ایرانی رو تخریب کنه، خودش تخریب شد😅🤦‍♂ 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
آقا ماه مبارک رمضان نزدیکه اگه از سال قبل روزه ای به گردنمون مونده بوده باید جبران میکردیم و قضاشو می‌گرفتیم حالا اگه نتونستیم تا فردا فرصت داریم و اگه چیزی موند باید علاوه بر قضای روزه + یک کفاره هم به ازای هر روز پرداخت کنیم 💐 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
تا بچه‌ها آماده شوند برای سوار شدن به اتوبوس به اتاق راویان و رفقای امنیتی میروم آقای اسدی کلاشش را میدهد به دستم و می‌گوید حاجی بلدی باز و بسته‌اش کنی؟ می‌گویم در دبیرستان یک دور آموزش دفاعی دیده ایم ولی یادم رفته! کلاش را میگیرد و یکی یکی قطعات را جدا میکند وقتی خوب شیرفهم شدم خودم می‌بندمش و سر آخر با فشنگ‌ها تاریخ مینویسیم و عکس میگیریم... ساعت حدود ۸ و هوا هنوز سوز عجیبی دارد اقای زینلی با یک دست چهار لیوان چایی را میگیرد جلوی رویمان و در این سرما چه کسی‌ست که چای نطلیبده را قبول نکند؟ چای را میخوریم و پسر راننده هم که سیم برق را کنده تا گوشی خودش را شارژ کند دوباره برق بلندگو را وصل می‌کند... تا کانال کمیل یکی دو ساعتی راه هست و راوی و خانم کربلایی که تازه به جمعمان اضافه شده اند با بچه ها صحبت می‌کنند... تقریبا ساعت ۱۰:۳۰ می‌رسیم به کمیل و بچه ها می‌روند سمت سرویس‌ها برای وضو و من که توی راه خواب نرفتم هنوز وضو دارم و می‌آیم ورودی یادمان ... اینجا یک روحانی روی قاب گوشی زائرین با خط خوش جملات درخواستی را می‌نویسد، من گوشی‌ام قاب ندارد و خودِ گوشی را می‌دهم و میگویم بنویس:"دلبر خوبان،سیدعلی" بعد از اینکه کار نوشتن روی گوشی تمام می‌شود می‌ایستم همانجا تا بقیه قابها را ببینم که میگوید عزیزان به ازای هر گوشی ۱۱۸۶ صلوات به تعداد سالهای غیبت بفرستید😊 بیخود نیست که گفته اند توقف بیجا مانع کسب است! اگر رفته بودم و نفهمیده بودم صلواتی هم به گردنم نبود😅 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
3.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عتاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به آیت الله حق شناس! 🔺چرا وقتی به رهبر توهین کردن بلند نشدی بری؟ 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
800.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ گول حرفای طرف رو نخور😅 بیچاره اوکراینی ها و هر کسی گول حرفا و حمایت های آمریکا و کشورهای غربی رو خورده😔🤦‍♂ دیشب رییس جمهور اوکراین رو در حد مرگ تحقیر کردن✋ حالا فکر کن آقای پزشکیان بود، چه حسی بهت دست میداد؟ 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
شیخ شوخ 😅✌️
تا بچه‌ها آماده شوند برای سوار شدن به اتوبوس به اتاق راویان و رفقای امنیتی میروم آقای اسدی کلاشش را
نیم ساعت گذشته و به این نتیجه می‌رسم که ۳۰۰ نفر در نیم ساعت نمی‌توانند وضو بگیرند 😅 خودم تنهایی به خط میزنم و پا به کانال کمیل میگذارم گروهی ار دانش آموزان پای صحبت های راوی نشسته اند... از رشادت های شهید ابراهیم هادی تا خاطراتش از آنجایی که وقتی می‌فهمد عده ای از دختران محله به علت تیپ و هیکل روی فرمش در موردش صحبت می‌کنند از فردا با شلوار کردی و سر تراشیده و کیسه پلاستیک به باشگاه می‌رود... مردانگی و پا گذاشتن روی نفس را باید از شهید هادی آموخت! کنار کانال آخرین جملات شهدای کمیل را روی تابلو نوشته اند آن جمله ای که بعد ها از جیب یکی از شهدای تفحص شده‌ی کانال پیدا کردند..‌.. روز پنجم است آب را جیره بندی کرده ایم همه تشنه هستند همه غیر از شهدا.... اینجا حال و هوا، حال و هوای دیگریست و اشک ها راحت تر سرازیر می‌شود هر یادمان اما یادآور گوشه‌ای از کربلاست اینجا لب تشنگی و پای حق ایستادن تا نفس ها آخر... بچه ها هم وارد یادمان می‌شوند و آن طرف کانال کنار یک راوی دیگر می‌نشینند من هم به سمتشان می‌روم واقعا چه چیزی این همه دانشجو و دانش آموز را از لذت های مادی دنیا کنده و به اینجا آورده؟ اینجا که ظاهرا چیزی از مظاهر دنیایی وجود ندارد؟ چه جاذبه ای توانسته آدمها را به اینجا بکشاند و کاری کند که تا سالها خاطرات اینجا در یادشان بماند؟ 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh
سه+تاپMaheRamezan.mp3
زمان: حجم: 386.7K
صدای مناجات سحر، نور کم آشپزخونه هول‌هولکی سحری خوردن سلام به ماه شیرین خدا... سلام به رمضان ❤️
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرش هما نذاشت بفهمیم پسر سوسن چیکار کرده😅🤦‍♂ یکی از بزرگترین گناهان کبیره کردنه! غیبت یعنی عیبی از طرف رو در جمعی بیان کنیم که اون جمع از اون عیب خبر نداره✋ و ثواب روزه رو هم خیلی کم میکنه تو این ماه مبارک حتما تمرین کنیم... 💠 دین و احکام رو با زبون طنز از «شیخِ شوخ » یاد بگیر✋ 👉👉 @Sheikh_Shookh