خانومِ شرلی.
ولی من دلم پیش این جا موند.
آخه عزیزم تو الان باید مالِ خودم باشی.
چرا هنوز اونجایی ؟
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی بهت میگم دوسِت دارم جنبه داشته باش.
اون عزیزی که اومده بود ناشناس بهم دلداری داده بود و دلم میخواست همون موقع بعد از خوندن متنش، بغلش کنم.
خانومِ شرلی.
اون عزیزی که اومده بود ناشناس بهم دلداری داده بود و دلم میخواست همون موقع بعد از خوندن متنش، بغلش کن
نمیدونم کی بودی ولی مرسی ازت واقعا بهش نیاز داشتم عزیزم.
بعد از یه روز خسته کننده، بعد از یه ساعت طول کشیدن برای رسیدن به خونه، خستهم.
طوری که مقنعه تیرهی سورمهای رو از سرم بر میدارم و پرتش میکنم به طرف چوب لباسی، حالا دست کشیدن لای موها و نوازش سر که باهاش میری تو فضا. الان وقتشه خودمونو پرت کنیم روی تخت و مست کنیم باهاش.
همهی اینا به کنار حالا این گرمای طاقت فرسا که توی فروردین شروع شده رو کجای دلم بزارم ؟