تازشم قراره یه دفتر خوشگلام و ببرم بدم تک تک دوستام بعد وایبی که ازم گرفتن تو این مدت و تصوری که از من دارن تو ذهنشون و بنویسن برام و امیدوارم چیز خوبی بشه چون واقعا ذوقشو دارمم :)
خانومِ شرلی.
تازشم قراره یه دفتر خوشگلام و ببرم بدم تک تک دوستام بعد وایبی که ازم گرفتن تو این مدت و تصوری که از
راستی انجامش دادما، فق یکمش مونده که
اونم امروز فردا تمومش میکنم
924.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای روز آخر، برای همین خودِ تو، برای دوستای جدیدم که گاهاً باعث شدن خنده بیاد رو لبام و از ته دل بخندم حتی برای اونی که باعث شد دلم بشکنه، اصلا بزار رک باشم و بگم که چرا داره اینجوری میشه، چرا من یهو که چشم باز کردم دیدم اینجام، وسط این همه آدم، این همه دوستِ دشمن چیشد که اینجوری شد؟ ازین حرفا که بگذریم بزار بگم من این و فقط میزارم پای روز آخر، آره اومدم حقیقت و پشت این 'روز آخر' قایمش کردم به امید این که هیچوقت نفهمی