eitaa logo
خانومِ شرلی.
283 دنبال‌کننده
366 عکس
33 ویدیو
1 فایل
‌ قسمتی از حقیقت یه هویت جعلی/ساختگی. -‌‌سعی‌ می‌کنم آروم باشم والبته، خنده‌رو [ payamenashenas.ir/Sadee 🌟 ] ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
باشه خب گیرم دلتنگی و خاطراتم ریختم دور. بوی عطر شیرینِ مغازه عطر فروشیا و اون گل نرگس‌هارو رو چیکار کنم؟
خانومِ شرلی.
نمیشه:))) هرکاریش میکنم نمیشه:))))))) یه دوراهیِ که به هیچ راه مستقیمی ختم نمیشه؛ انقدر کِش میاد،
اینجا دقیقا همین جا اون روزی که به شدت بین موندن و رفتن ول شده بودم. به مو بند بودم. هرچیزی میتونست اشکم و در بیاره و با کوچکترین حرفی رهاش میکردم این طنابِ به مو رسیده رو. ولی حالا، درست روی نقطه امنی که وایسادم، میتونم بگم یه جورایی همه رو باهم دارم. اونجوری که میخواستم شد و، چیزی و از دست ندادم:)))) آره خب. همه چیز خوب پیشرفت و فقط امیدوارمم یه اجل معلق نپره وسطش و همه رو بهم بریزه. کاش همینجوری بمونه.
https://eitaa.com/dokhtarane_enghelab_ir/8289 چقد سنگینی میکنه رو دلم غمش. اگه اشکا امون بدن و تاری توی چشما محو بشه، شاید بشه نوشت، شاید بشه چیزی گفت بابت این غم
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میشه اشک نریخت باهاش؟ میشه بغض نکرد؟ نه اصلا تو بگو. میشه؟
18 دی 1402 و الان، چندِ اردیبهشت؟ اونم 1403؟
این چند ماه که زیاد چنگی به دل نزد ولی اردیبهشت یه چیزِ دیگه ای بود اصلا
اردیبهشتِ گلمنگلی.
یه موقعهایی انقدر همه چی پس میزنه بهت که نمیفهمی داره چی میشه. یهو همه غیب میشن یهو همه چی به هم میریزه یهو همه جا تاریک میشه یهو همه میزارن میرن اونوقت تو میمونی و هیچی. تو میمونی و یه مُشت آشفتگی.
غریبی و خاک خوردگی؛ حتی اینجا هم حس کردنش کار سختی نبود.
- کَانَّ ضَلوعی تُنادیک... "انگار استخوانهایم صدایت می زنند"
اگه هرچی تو چنته داشتم رو میکردم، نمیتونم پیش بینی کنم دقیقا چه اتفاقی می افتاد. میدونی مشکل چیه؟ من حتی نمیدونم از چی، از کجا، یا حتی از کی باید شروع کنم. همیشه وسط اون نخ پر از گرهه رو میگیرم و محکم میشم تا جدی دیگه باز نشه. یه تراژدیِ از وسط شروع شده‌ی بدونِ پایان. میفهمی چی میگم که؟