اصلا درستش اینه بیام حالت و بپرسم و اصل
قضیه رو از زبون خودت بشنوم
ولی چه کنم که:)) لعنت به این منِ محدود شده، لعنت:))))
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بیاید اینجا ببینید لابه لای ویدئو های خاک خورده تهِ گالریم چی پیدا کردم:)))
شنیدید چی گفت بچها؟ شنیدید؟
اینه همه ی اون چیزی که میخوایم،
همش همینه.
ماها عادت داریم زیادی سخت میگیریم
آره عزیزِ من .آره
هدایت شده از جزیرهبدونِ D
میخوام نسبت به اکانتتون براتون عکس ، آهنگ یا شعر بفرستم .
671.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ خبری نیست. تأکید میکنم، هیچ خبری.
به خیلیا یه معذرت خواهی خیلی لوس واری
بدهکارم و حس میکنم یه جورایی باید هرکیو
تو خیابون میبینم بهش بگم ببخشید آقا/خانوم
که عامل بدبختی هاتون منم و انقدر سختی
میکشید. من معذرت میخوام. من باید عذر
خواهی کنم. من. من همیشه بابت کارایی که
نکردم و نمیدونم چجوری اتفاق افتادن و کی
غلطشو انداخته گردن من و .... ببخشید گفتم.
حالا وسط این معذرت خواهیها و بدهکاریها
من موندم. هر طرفی سرم و میچرخونم یه
آدمیه که با حالت طلبکاری زُل زده تو چشام و
ازم ببخشید و انداختن سر به پائین میخواد.
ای وای عزیزِ من. ای وای. حالا بماند که
نمیدونم چند روز یا چند هفته پیش که بعد از
یه سال بی آمادگی دیدمت و خیلی یهویی
بدون اینکه بفهمم چی شد با هم دست دادیم و
با یه سلام و علیک ساده، خدافظی کردیم. تو
خودت از من یه آدم آشفته و سردر گم ساختی
عزیزم. این تو بودی که منو یه روزه عوض
کردی. این تو بودی. خودِ خودِ خودت. دیدی
حالا چیشد؟ آشفتگی سراغ تو هم اومد. تنهایی
ام همینطور. الٓن نمونه ی بارز 'چوب خدا صدا
نداره' ی من شدی. حالا نفهمیدم آخرش که من
باید ببخشیدِ شرمندگی بگم یا تو.
حالا فک نکن چون آدم مظلومی ام میزارم هر چی میخواد بشه، من به وقتش نشونت میدم کجا چه خبره. همیشه اینجوری نمیمونه بالاخره یه روزی همه چی اون جوری که من میخوام پیش میره